به گزارش ایسنا، در پی گله مهرداد اسکویی ـ مستندساز ـ مبنی بر انتشار عکسهای صحنه و پشتصحنه فیلمش بدون اجازه او توسط «عکاس فیلم» این بار یک مستندساز دیگر از اهالی سیستان و بلوچستان (محمدامین شهنوازی) که عکسهای فیلم او نیز توسط همان عکاس در جشنوارهها و رویدادهای مختلف نشان داده شده، در گفتوگویی با ایسنا اظهار میکند، این کار به او آسیب زیادی رسانده، زیرا هنوز تدوین فیلمش را آغاز نکرده بوده است.
امین شهنوازی اظهار کرد: آقای مهرداد اسکویی در سال ۱۳۹۰ کارگاه فیلمسازی در زاهدان برگزار کرد که من در این کارگاه شرکت کردم؛ قرار بود در پایان این دوره فیلمی را بسازیم که طرح من با موضوع «قاچاق سوخت» میان طرحهایی نهایی قرار گرفت و آقای اسکویی به من گفت اگر این فیلم خوب ساخته شود، خوب نیز دیده میشود.
او با بیان اینکه برای ساخت این فیلم به او کمک مالی نشده و آن را به تهیهکنندگی شخصی ساخته است، ادامه داد: زمانی که قصد تصویربرداری این فیلم را داشتم، از عکاس و فیلمبرداری که عکسها را منتشر کرده است، دعوت کردم به عنوان فیلمبردار در کنار ما حضور داشته باشد که ما در آن زمان هیچ تنشی با یکدیگر نداشتیم. موضوع مستند من بسیار حساس بود؛ زمانی که کار قاچاق انجام می شود، نمیتوان به راحتی دوربین و گروه فیلمبرداری را در میان قاچاقچیان برد و تصویر گرفت.
شهنوازی با اشاره به اینکه بلوچ است، اضافه کرد: من پیش از فیلمبرداری میان سوختکشها میرفتم و آنها را مجاب میکردم دارم کاری انجام میدهم که به نفعشان باشد. من با بسیاری از آنها آشنا هستم و برخی از آنها اقوام من هستند.
کارگردان مستند «قاچاق سوخت» اظهار کرد: ما برای فیلمبرداری به نقطه صفر مرزی میرفتیم و آنجا شرایط بسیار حساس و خطرناک بود، بنابراین من باید مراقب همه چیز میبودم. این فرد از قابهایی که من میبستم عکس میگرفت. زمانی هم که برای صدای شاتر به او اعتراض میکردم، پاسخ میداد این صداها را بعدا میتوانی در تدوین خارج کنی.
او اضافه کرد: پس از اتمام تصویربرداری به من گفت نمیتواند حافظهای را که عکسهای فیلم در آن است به من بدهد، زیرا عکسهای فیلم دیگر و عکسهای شخصیاش در آن وجود دارد. بعدها که من پول عوامل را دادم، بازهم عکس ها را به من نداد.
شهنوازی بیان کرد: او میدانست من پول احتیاج دارم، من راشها را از زاهدان با یک اتوبوس فرستادم به تهران و از او خواستم آن را به دست تدوینگر برساند اما این کار را انجام نداد. پس از مدتی یک بار با من تماس گرفت و گفت راشهای فیلم را به یکی از افراد وابسته به یکی از شبکههای خارجی نشان داده و آنها حاضر هستند ۲۰۰ میلیون تومان برای خرید آن بدهند. اما من این کار را انجام ندادم، زیرا ممکن بود علیه امنیت ملی مشکلاتی را ایجاد کند. هنوز هم راشهای فیلم من دست او است و من نگران آن هستم و میترسم آنها را نیز فروخته باشد و به سرنوشت عکسها دچار شود.
این کارگردان گفت: او در توضیح این عکسها خلاف واقعهایی را منتشر کرده، در یکی از عکسها اظهار کرده فردی و دو تا از فرزندانش به علت سوخت کشی توسط شلیک پلیس کشته میشوند، درحالیکه این درست نیست و آن فرد چند سال بعد بر اثر عرضه قلبی در بیمارستانی در یزد میمیرد و دو تا پسرش بر اثر تصادف ماشین حامل قاچاق سوخت در جاده سراوان کشته میشوند؛ نه شلیک پلیس.
او تاکید کرد: یکی از مسائل مهم در مستندسازی، سوژه است. این سوژه به شدت مهم بوده. این فرد با نمایش این مجموعه عکس و توضیحهای خلاف درباره آنها، سوژه من را از بین برده است. این فرد با نمایش عکسهای این فیلم در هلند و یک رویداد داخلی، راز فیلم را برملا کرده؛ او هم فیلم من را خراب کرد هم خودش را.
شهنوازی بیان کرد: از وقتی این خبر را شنیدم، نتوانستم بخوابم و به دنبال پیگیری حقوق آن هستم. من همچنین به دنبال فرد رابطی هستم که این عکسها را به خارج از کشور فرستاده است.
توضیح: این کارگردان تعدادی از عکسهای این عکاس و اسکرینشاتهای فیلم خود را در اختیار ایسنا قرار داده است.
ایسنا در پی انتشار این مصاحبهها، آمادگی خود را برای انتشار توضیح احتمالی عکاس مورد اشاره اعلام میکند.
انتهای پیام
نظرات