این شاعر و منتقد ادبی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به کتاب «کامو آرمان سادگی» نوشته ایریس رادیش، خاطرنشان کرد: مقوله سرگذشتنامهنویسی نکته مهمی است که در جامعه ما هنوز راه پیدا نکرده است؛ سرگذشتنامه اعم از اینکه این سرگذشت از سوی خود شخص نوشته شود یا اینکه فرد زندگی شخص دیگری را روایت کند و درباره آثار و خدمات فرهنگی و سیاسیاش بگوید. به نظر من سرگذشتنامهنویسی کار جالبی است. کتاب «کامو آرمان سادگی» سرگذشتنامهای است درباره آلبر کامو و جایگاه فکری او را در آثارش نشان میدهد، درباره موقعیت اجتماعی او و شرکت در جنگ الجزایر میگوید. این کتاب جنبه ادبی خیلی جدی دارد و میتواند نمونهای از سرگذشتنامهنویسی باشد که از برآمد و تجمع زندگی، شعر و یا داستان و مقوله اجتماعی فرد است.
او افزود: البته سرگذشتنامه در گذشته ما کمابیش وجود داشته است؛ امرا و پادشاهان از دیگران میخواستند دربارهشان بنویسند تا در آینده فرزندانشان از آن نوشتهها بهره بگیرند. بهنظرم سرگذشتنامه از نظر فرهنگی کار مهمی است که در جامعه ما زیاد جدی گرفته نشده است و یا اگر وجود دارد خیلی کمرنگ است.
معتقدی همچنین درباره اهمیت و جایگاه خاطرهنویسی در ادبیات گفت: خاطرهنویسی یکی از وجوه و چشماندازهای ادبیات است که از گذشته تاکنون در ایران و کشورهای دیگر وجود داشته است. خاطرهنویسی تعامل مستقیم بین نویسنده یا خاطرهنویس با مخاطب است.
او با بیان اینکه خاطرهنویسی از تکنیک ادبی چندانی برخوردار نیست، تأکید کرد: ممکن است برخی از خاطرهها روایت داستانی داشته باشد اما آنچه مسلم است، این است که خاطرات از تکنیک ادبی چندانی برخوردار نیستند. آنچه در خاطرهنویسی مهم است، موضوع مطلب، شیوه بیان و ارتباط آن با مباحث مورد علاقه مخاطب است. بهطور مثال یک چهره سیاسی که مورد توجه جامعه و رسانهها بوده و در مسند مهمی قرار داشته است، یادداشتهایی دارد و زمانی که از آن مسند خارج شده خاطرات خود را از منظر سیاسی، عاطفی و اجتماعی مینویسد.
این پژوهشگر افزود: جامعه مخاطب است که از کتاب استقبال میکند و تشخیص میدهد این نوع مطالب را از شخص خاصی بخواند و بخشی از دیدگاه خود را از آن شخص با نوشتهها و خاطرههایش به دست بیاورد. به هر حال این ژانر خاصی در ادبیات است که افراد میتوانند شرایط اجتماعی و سیاسی هر روزگار را از کسانی بشنوند که در آن وزگار صاحب منصب و مقامی بودهاند.
معتقدی با بیان اینکه برخی از خاطرات میتواند جنبه سینمایی پیدا کند گفت: خاطرات از این منظر جایگاه بالایی دارند، اما هنوز در جامعه ما آنچنان که باید، راهکارهای آن دیده نمیشود؛ با توجه به اینکه خاطرههای سیاسی و اجتماعی زیادی نوشته شده است.
او درباره وضعیت خاطرهنویسی ما در مقایسه با کشورهای دیگر نیز گفت: زمانی که خاطرات وینستون چرچیل نخستوزیر انگلستان را میخوانید، طبیعی است که این فرد در جای دیگر با فرهنگ متفاوتی زندگی کرده است، در جنگ جهانی اول و دوم شرکت داشته و چهره شاخص سیاسی است که دیدگاههایش میتواند نقل مجلس هم باشد، اما شرایط جامعه ما فرق میکند و طبیعی است که خاطرات در کشور ما در حد مباحث اجتماعی و شرایط روزگار خودمان است و اگر بخواهیم درباره آن بدانیم خاطرات کسانی که بر مسند قدرت بودهاند کمککننده است و حرفهای آنها میتواند ما را تا حدی با مباحث سیاسی و اجتماعی آشنا کند.
این شاعر در ادامه یادآور شد: خاطرات درجاتی دارد؛ اینکه خاطرات از چه شخصی است، فرد دارای چه جایگاه سیاسی و اجتماعی بوده است، چقدر نفوذ داشته و... میتواند تا حد زیادی بیانگر آن روزگار باشد. طبیعی است اگر شخص در ردههای پایینتری باشد به همان اندازه جامعه به خاطرات او اقبال کمتری نشان میدهد.
محمود معتقدی درباره اینکه آیا خاطرهنویسی میتواند مقدمه داستاننویسی باشد، با یادآوری اینکه خاطرات از تکنیک ادبی برخوردار نیستند، اظهار کرد: یک داستاننویس میتواند خاطرهنویس خوبی باشد و یا خاطرهنویس بعدا وارد فضا نویسندگی شود، اما ضرورتا کسانی که خاطرات خود را مینویسند و در فضای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مشهورند نویسنده نیستند، آنها ناگفتههایی دارند که بنا به دلایلی نمیتوانستند بگویند، و حالا آنها را نوشتهاند.
او در ادامه اضافه کرد: خاطره برای اینکه کارکرد خود را داشته باشد، به زمان نیاز دارد. اغلب خاطرههایی که از بعد سیاسی و اجتماعی نوشته میشود برای کسانی است که در حوزه کار و درگیری روزانهشان یادداشتهایی دارند و بعد از مرگشان به نحوی آنها را عرضه میکنند که هم ارزش اجتماعی داشته باشد و هم ارزش کمابیش فرهنگی.
انتهای پیام
نظرات