کیوان کثیریان در گفتوگو با ایسنا با اشاره به برنامهها و سریالهای مناسبتی بیان کرد: معمولا برای تولید برنامهها و سریالهای مناسبتی میتوان از مدتها قبل تصمیم گرفت یکی از مشکلاتی که تلویزیون داشت این بود که تولید یک سریال و برنامه را به شخص مورد نظر دیر محول میکرد تا انجام شود اما مسئله اصلی این است که تلویزیون متخصصان خود را دارد و برخورد با مخاطبان عام یک تخصص است.
او درباره ضرورت بهرهگیری از کارگردانان حرفهای برای ساخت سریالهای ماندگار تلویزیون، اظهار کرد: تلویزیون کارگردانهایی مانند حسن فتحی و داوود میرباقری را داشت که مدتهاست با تلویزیون به خصوص در حوزههای مناسبتی کار نمیکنند. این افراد کسانی بودند که تلویزیون را خوب میشناختند و کار خود را بلد بودند؛ یعنی با کیفیت لازم سریال میساختند و مخاطبان هم استقبال میکردند.
این منتقد سینما ادامه داد: چندین بار کارهای حسن فتحی در مناسبتهای مختلف پخش شد و سریالهای مناسبتی «شب دهم» و «میوه ممنوعه» او مورد استقبال قرار گرفتند و تاثیر خوبی داشتند اما اکنون از این جنس برنامهسازان و کارگردانان در مناسبتها خبری نیست. فضای داستان سریالها به سمتی رفته است که تحول یک فرد خلافکار در دهه محرم و ماه رمضان را نشان میدهد.
او با انتقاد از کیفیت سریالهای تلویزیون گفت: سریالی که در سالهای اخیر در یاد و خاطره مردم بماند و استقبال کنند دیگر وجود ندارد. برخی برنامهسازان و کارگردانان شاید به دلیل ممیزی بیشتر در تلویزیون و قیمت پایینتر دستمزد دیگر در تلویزیون کار نمیکنند و این امر به کیفیت آسیب میزند.
کثیریان با اشاره به وضعیت مالی تلویزیون اظهار کرد: تلویزیون به لحاظ مالی هم مشکل دارد به همین دلیل در تولید برنامه و سریال به سمت افراد ارزانتر میرود تا هزینه کمتری پرداخت کند.
او درباره اهمیت شناخت فضای مناسبتی توسط عوامل یک مجموعه تلویزیونی گفت: ساخت سریال مناسبتی به شناخت فیلمنامهنویس و کارگردان از فضایی که میخواهد کار کند، وابسته است. این شناخت مقداری ذاتی است و مقداری هم با ممارست به دست میآید؛ برای مثال با پول دادن به یک نفر نمیتوانیم از فضای محرم در او شناخت ایجاد کنیم، فرد باید تا حدی شناخت داشته باشد.
این منتقد سینما با اشاره به ویژگیهای سریالهای مناسبتی ماندگار، ادامه داد: اگر سریال «صاحبدلان» ماندگار شد به دلیل استفاده از فیلمنامهنویس، بازیگران و عوامل خوب بود اما مهمترین دلیل فیلمنامه است. زمانی که یک فیلمنامه و قصه خوب نوشته میشود در عوامل مجموعه برای مشارکت انگیزه ایجاد میکند اما وقتی این اتفاق نیفتد با بازیگرانی مواجهه میشویم که در ایام سال کمدی دسته سه یا چهار و در ماه محرم و رمضان در یک سریال مناسبتی بازی میکنند.
او با انتقاد از عملکرد بازیگران و کارگردانان در سریالهای تلویزیون، تصریح کرد: کیفیت بازیگری و کارگردانی در سطحی نیست که مخاطب را ترغیب کند تا پای تلویزیون بنشیند. همچنین سریالهای ما قصه جدیدی ندارند اما هر زمانی که یک قصه جدید به کار مناسبتی وارد شده است؛ مخاطبان هم استقبال کردهاند.
کثیریان افزود: سریالهای «گمگشته» به کارگردانی رامبد جوان، «زیرزمین» و «او یک فرشته بود» به کارگردانی علیرضا افخمی، ماندگار و الگو شدند؛ از روی این سریالها بارها مجموعههایی ساخته شدند که خلاقیتی هم نداشتند. این سریالها خلاقیت، قصه جدید و روابط جا افتاده داشتند. اما کارهای جدیدی که در سالهای اخیر ساخته شدند در یادها نماندند و موفقیت نداشتند. اگر آمار صداوسیما را هم بینیم قطعا مخاطبان پایینی را نشان میدهد.
این منتقد سینما با بیان اینکه محتوای سریالها به تکرار افتاده است، گفت: تکرار درست نیست به دلیل اینکه مخاطب به یک خوراک جدید نیاز دارد؛ برای مثال مخاطب سریال «صاحبدلان» و «زیرزمین» را دیده و تکرار آن محتوا جذابیت ندارد به دلیل اینکه دنبال قصه جدید است. زمانی که یک سریال با محتوای تکراری تولید شود، طبیعی است که دیده نمیشود. همچنین عوامل کار هم در تکرار ضعیف تر خواهند شد زیرا بسیاری از چهرهها دیگر در کار تکراری بازی نمیکنند یا یک کار با محتوایی که مردم قبلا دیدهاند برای بسیاری از بازیگران و کارگردانان جذاب نیست؛ بنابراین اسم کارگردانان و بازیگران هر سال افت میکند.
او ادامه داد: علی نصیریان را با بازیگران امروز مقایسه کنید. زمانی که او حاضر میشود در یک کار تلویزیونی بازی کند یعنی فیلمنامه او را جذب کرده است. همچنین حسین محجوب یا باران کوثری هم دیگر حاضر نیستند در سریالی با محتوای مشابه «صاحبدلان» بازی کنند.
کثیریان با بیان اینکه سطح کار و عوامل مجموعهها افت کرده است، اظهار کرد: اغلب سریالها جذابیتی ندارند که مردم پای تلویزیون بنشییند و خیابانها خلوت شود. این در حالی است که سریالهایی مانند «میوه ممنوعه» و «صاحبدلان» مخاطب را به خوبی جذب میکردند. این امر نشان میدهد که اگر مضامین و مفاهیم مذهبی درست کار شود و خوب دراماتیزه شود، مردم استقبال خواهند کرد به دلیل اینکه در این ماهها آمادگی روحی و فضا برای دیدن این برنامهها وجود دارد. اما زمانی که تلویزیون از این آمادگی برای تولید برنامه و سریال درست استفاده نکند، مردم به کارهای دیگری جز تماشای تلویزیون رو میآورند.
این منتقد سینما با بیان اینکه تلویزیون در سالهای اخیر به ندرت توانسته است یک کار مناسبتی ماندگار تولید کند، بیان کرد: تلویزیون در سالهای اخیر نتوانسته است سریالی بسازد که خاطره کارهای ماندگار گذشته را تکرار کند به دلیل اینکه کارهای ماندگار به سرمایهگذاری مادی و معنوی نیاز دارد و برای مسوولان و عوامل کار باید مهم باشد که چنین کارهایی دیده شود تا تلاش کنند برای مثال علی نصیریان را بیاورند تا در سریالی بازی کند یا هزینه کنند که فیلمنامه خوب مانند «صاحبدلان» بنویسند یا بازیگران خوبی در کار وارد کنند تا ماندگار شود.
او افزود: زمانی که برای مدیر و برنامهساز مهم نباشد، میگوید برای مناسبت محرم فقط یک سریال بسازیم و در نتیجه به دمدستترین افراد برای ساخت سفارش میدهد تا فیلمنامه در یک زمان کوتاه نوشته و کار ساخته شود. بعضی فیلمنامهنویسان هم کارشان سری دوزی است و اگر به آنها برای محرم سفارش ساخت سریال بدهی، سه روز بعد تحویل خواهند داد و در نتیجه کارهای ماندگاری خلق نخواهند شد.
کیوان کثیریان با اشاره به ویژگیهای سریالهای ماندگار، گفت: سریالی ماندگار میشود که یک سال بر روی ساخت آن زمان صرف شود و برای مسوول هم نتیجه مهم باشد. اما زمانی که برای مسوول مهم نیست، اولین فیلمنامهنویس و کارگردان را انتخاب میکند تا سریالی حدود یک ماه بعد تولید کنند. این جریان باعث میشود که خروجی کارها از تلویزیون در بهترین شرایط یک کار معمولی باشد.
انتهای پیام
نظرات