به گزارش ایسنا، مریم مفاخری که اجرای پروژه «سنگ صبور» را از ماهها پیش در مراکز درمانی سرطان و اماس شروع کرده است، اینبار به سراغ کودکان مبتلا به نارسایی کلیه در بخش دیالیز بیمارستان بهرامی رفت تا درکنار آنها عروسکی بسازد که سنگ صبورشان شود و این بیماران با ساخت عروسک برای مدت زمان کوتاهی هم که شده، دردشان را فراموش کنند.
او که نهم مهرماه نمایشگاهی از عروسکهای سنگ صبور را که توسط بانوان بهبودیافته از سرطان و اماس ساخته شده بود، برگزار کرد، اینبار تصمیم دارد نمایشگاهی از عروسکهای دستساز کودکانِ بخش دیالیز برگزار کند.
این روانشناس به ایسنا گفت: عروسک «خاله نخودی» را اولینبار در کتاب «عروسکهای بومی» نوشته پویک عظیمپور دیدم. ساخت این عروسک در موزه عروسکهای کاشان، بخشی از بازدید موزه محسوب میشود. در گذشته، این عروسک را به نشانه بزرگان و مادربزرگها روی سبزهها میگذاشتند. شاید این کار، سبز کردن جای درگذشتگان در سال نو بود.
مفاخری ادامه داد: سال گذشته تعداد زیادی از این عروسکها را درست کردم و به کودکان و بزرگسالان مبتلا به سرطان هدیه دادم؛ اما امسال فکر کردم به جای اینکه خودم آنها را درست کنم و هدیه بدهم، آنها را با کودکان بیمار بخش دیالیز درست کنم تا تجربه ساخت این عروسک به آنها هم حس خوبی بدهد و بچهها حاصل تلاش خود را روی سفره هفتسین بگذارند.
او درباره چگونگی ساخت این عروسکها، توضیح داد: محله جوانه زدن یک نخود میتواند بینی یک صورت باشد و وقتی برای آن، چشم و ابرو میکشیم، میتواند شکل صورت یک پیرزن را پیدا کند که میتوانیم روی سرش چادر بگذاریم، این چادر میتواند تکه پارچههای اضافه یک چادر نماز یا هر پارچه دیگری باشد.
این روانشناس اظهار کرد: ساخت عروسک نخودی برای بچهها و من، خیلی هیجانانگیز بود، چون بچهها فکرش را نمیکردند چگونه یک نخود میتواند به عروسک تبدیل شود و هنگامی که چادر سر یک نخود میگذاشتند و برایش چشم و ابرو میکشیدند، خیلی هیجانزده میشدند. ساخت عروسک نخودی، کار آسانی است. یکی از دختران بخش دیالیز برای ساخت عروسکهای سنگ صبور چندان علاقهای نشان نمیداد و مادرش این کار را انجام میداد، اما برای ساخت عروسکهای نخودی خیلی اشتیاق داشت و برای تمام پرستاران و بچههای دیگر «خاله نخودی» درست کرد.
مفاخری با بیان اینکه من با این کار میخواهم برای بیماران اشتیاق ایجاد کنم، افزود: هنگامی که به بخش دیالیز وارد شدم، ساخت عروسک برای بچهها کار غریبی بود و از آن چندان استقبال نکردند و در جلسات بعدی از مادارن این کودکان خواستم که با من همراه شوند و آنها نیز شروع به ساخت عروسک کردند، اما از جلسات دیگر، بچهها بهشکل عجیبی درخواست کردند که به ما ملحق شوند. با این کار، همراهی بین بچهها و مادران برای ساخت عروسکها بهوجود آمد.
او ادامه داد: چون بچهها و مادرهایشان در خانه فرصت و شرایط کامل کردن ساخت عروسک را ندارند، من بعد از هر جلسه، عروسکها را تا هر جایی که ساخته شدهاند، با خودم میبرم و جلسه دیگر، آنها را به بخش میآورم تا کارشان را ادامه دهند.
مسوول پروژه «سنگ صبور» درباره اینکه پرستاران هر بخش تا چه اندازه برای انجام این کار اشتیاق نشان میدهند؟ توضیح داد: پرستاران به عروسکهایی که مادران و بچهها میساختند، خیلی اشتیاق نشان میدادند، اما بهخاطر مسوولیتها و شرایط کاریشان نمیتوانند با ما همراه شوند تا خودشان هم عروسک بسازند. پرستاران معتقدند که این کار به بهبود حال کودکان بیمار کمک میکند و نهایت حمایت و همکاری را برای ادامه این فعالیت در بخش داشتند.
مفاخری درباره هدفش از این کار، گفت: بهدلیل ارتباطی که هنر با بخش خلاق دارد، میتواند قدرتهای درونی را بیرون بکشد. وقتی فرد با قدرت درونش روبهرو میشود، دیگر نمیتواند ناامید شود. اضافه شدن فعالیتهای هنری طی مراحل درمان بیماریهای مزمن میتواند موجب ارتقای کیفیت زندگی فرد شود. از طرفی متاسفانه ما در شرایطی زندگی میکنیم که آدمها نمیتوانند زیاد با هم صحبت کنند.
این روانشناس اضافه کرد: یک بیمار از ترس نگرانی اعضای خانواده درباره اضطرابها و غصههایش صحبت نمیکند، از طرفی بهدلیل سخت و طولانی بودن فرآیند درمان ممکن است دوستان و فامیل در دسترس نباشند که بتواند با آنها صحبت کند، به همین دلیل وجود یک شیء خارجی مثل عروسک «سنگ صبور» که بتواند نگرانیهایش را به او بگوید تا در واقع نگهدارنده غم و غصههایش باشد موجب میشود فشار دردها برای او کمتر شود.
انتهای پیام
نظرات