به گزارش ایسنا، این مکالمه بین هر دو نفری طی این چند روز میتوانسته شکل بگیرد. چند روز قبل، گزارشی تاسفبار در روزنامه شهروند منتشر شد که هر وجدان سلیمی را تحت تاثیر قرار میداد. عدهای از هموطنان ما به دلیل راندهشدن از خانه و کاشانهشان بر اثر اعتیاد، در قبرهای آماده گورستان نصیرآباد در حوالی شهریار زندگیمیکردهاند. تعداد این افراد در گزارش اولیه، حدود ۵۰ نفر ذکر شد؛ اگرچه بعدا آمارهای متناقضی منتشر شد که از این تعداد کمتر بود. گزارش و عکسهای این ماجرا به سرعت به موضوعی پربحث و پر نشر تبدیل شد و واکنش به آن تا سطح رئیسجمهور هم پیش رفت. بعد هم ظاهرا تلاش شد که به این افراد سر و سامانی بدهند و حداقل در گرمخانه پناهشان دهند.
از طرفی، گزارش دیگری این بار در ایسنا منتشر شد مبنی بر اینکه یک نیکوکار گمنام، دست ۵۰ زوج بیبضاعت را به همراه دو فرزند خود که قصد ازدواج داشتهاند، گرفته و برده کنار حرم علی ابن موسیالرضا (ع) و آنها را با تبرک زیارت امام رئوف، روانه خانه بخت کرده است.
این دو گزارش تنها با فاصله دو سه روز از یکدیگر منتشر شد؛ اما بدبختی آن حدود ۵۰ نفر (شاید هم کمی کمتر) فورا به موضوعی داغ بدل شد و خوشبختی این ۱۰۰ نفر، سرد و بیصدا ماند. قطعا نگاه کمّی به چنین رویدادهایی اشتباه است و نمیتوان گفت که چون تعداد آدمهای آن اتفاق مثبت دستکم دو برابر خبرسازان آن رویداد منفی بوده پس باید به میزان دو برابر آن اتفاق، این خبر مثبت هم برجسته میشد. اما انصافا، نه دو برابر، نه به اندازه آن ولی به اندازه نصف آنچه که پیرامون گورخوابی معتادان در گورستان نصیرآباد منتشر شد، مطلبی از ازدواج زوجهای بیبضاعت در حرم امام رضا (ع) کسی جایی خواند یا عکسی دید؟
ذات اخبار و گزارشهای منفی به دلیل دارا بودن ارزش خبری برخورد، مخاطبپسند است اما قاعدتا این نباید باعث شود که رسانهها صرفا بر مبنای این ذائقه به برجستهسازی مطالب بپردازند. از سوی دیگر با گسترش شبکههای اجتماعی، هر کاربر تبدیل به یک رسانه یا دستکم صاحب یک تریبون غیررسمی شده است و مخاطبانی دارد. معمولا کاربران فضای مجازی نیز بیشتر به اخبار منفی تمایل دارند و در بازنشر چنین اخباری کوتاهی نمیکنند. اینجا بحث بر سر علت این تمایل یا تقبیح برجستهسازی گزارشهای منفی نیست اما عقل و انصاف حکم میکند که وقتی با یک گزارش، چهرهای از جامعه خود ارائه میکنیم که چهره نسبتا سیاهی است، لااقل در جایی هم که برخی اتفاقات میتواند چهرهای سپید یا حداقل خاکستری از جامعه ما به نمایش بگذارد، بازنشر و برجستهاش کنیم.
فراموش هم نکنیم که اگر گورخواب و گورخوابی و هر آسیب دیگری در حوالی ما وجود دارد، ما هم به اندازه خود سهمی در پیدایش آن داریم؛ کما اینکه هیچکدام از ما بعید است راضی شویم تنها یک شب میزبان یکی از این گورخوابها و کارتنخوابها و هرجاخوابهای دور و برمان باشیم. این تلنگر، در مقام انکار مسئولیت کسانی که حقوق میگیرند تا نگذارند کسی جز زیر یک سقف امن و گرم بیاساید نیست اما وقتی به عنوان یک رسانه یا کاربر عادی برای خود مسئولیت آگاهیبخشی قائل میشویم، بد نیست که اولا نیمنگاهی به سهم خود در پیدایش سیاهیها بیندازیم و ثانیا سپیدیها را هم حداقل نصف سیاهیها منعکس کنیم که نهایتا برآیند تصویر جامعهمان، پسزمینه خاکستری داشته باشد، نه سیاهی محض!
انتهای پیام
نظرات