به گزارش ایسنا، آیتالله سیدعباس حسینی قائممقامی در شب ششم عزاداری سید و سالار شهیدان به تبیین معارف آن حضرت تحت عنوان «از اسلام نبوی تا اسلام اموی، ملاکها و معیارها» پرداخت و تصریح کرد: هر امر ذهنی برای شناختهشدن نیازمند نشانه است. مثلا بیپروایی نشانه شجاعت است.
رییس آکادمی اسلامی آلمان با طرح این پرسش که «آیا با درک معنای یک مفهوم و یافتن عناصر هویتبخش مفاهیم میتوان داوری و قضاوت نهایی درباره وجود یا عدم وجود یک پدیده داشت؟»، گفت: ایمان چیست؟ باور و اعتقاد برانگیزنده عمل صالح است اما سخن اینجاست که آیا با دسترسی به تعریف یک پدیده و یافتن عناصر هویتبخش مفاهیم میتوان درباره وجود یا عدم وجود یک پدیده، داوری و قضاوت نهایی داشت؟ پاسخ منفی است چون وقتی به تعریف پدیدهای دسترسی پیدا میشود، پرسشهای پاسخنیافتهای ایجاد میشود؛ مثلا وقتی معنای عدالت توضیح داده میشود سوال میشود که پس عادل کیست؟ با پاسخ درست به این سوال است که میتوان داوری کرد و بین عدل و ظلم یکی را انتخاب کرد.
وی با تبیین فرق ملاک و معیار در مکتب اهل بیت (ع)، اظهار کرد: البته ممکن است عدهای وقتی گفته میشود عادل کیست، پاسخ دهند عادل کسی است که دارای ملکهای است که او را به ادای حقوق دیگران وا میدارد اما آیا به جواب رسیدهایم؟ خیر، چون پاسخ این سوال به ملاک یا تعریف واژه عدالت رجوع داده میشود و معیاری از عادل بیان نمیشود.
رئیس سابق مرکز اسلامی هامبورگ افزود: متفکران و پیروان تفکر اشعریگری وقتی به تعریف یک واژه میرسند، همان را کافی میدانند و در حقیقت ملاک و تعریف واژه را معیار دینداری تلقی میکنند و معتقدند هر چه توسط بنیامیه انجام شد، عین ایمان و عدالت است. نتیجه چنین تفکر و خلط ملاک و معیار غلبه منطق درونی (منطقی که عقلایی و همهفهم نیست) بر منطق بیرونی و بینالاذهانی است در حالی که منطق درونی باید در انسجام با منطق بیرونی باشد.
آیتالله حسینی قائممقامی ادامه داد: منطق درونی باید مغلوب منطق بیرونی و پیرو آن باشد. به این موضوع منطق انسجامی هم گفته میشود. مثلا نماز و روزه منطق درونی دارند اما این منطق در موازنه با منطق بیرونی است. با بر هم خوردن این موازنه، غلبه ملاکها بر معیارها اتفاق می افتد؛ به بیان دیگر وقتی در پاسخ به یک پرسش جواب به تعاریف و ملاکها ارجاع شود، غلبه منطق درونی بر منطق بیرونی اتفاق میافتد و بدعتها شکل میگیرد.
رییس آکادمی اسلامی آلمان هشدار داد: چشمبسته نمیشود گفت هر عملی که یک مومن انجام داد، عمل ایمانی است. این تفکر غلبه ملاک بر معیارها را نشان میدهد. ارجاع به ملاکها بدون ارائه هیچ نشانه و معیاری تز فکری بنی امیه است. با معیار و نشانه باید عدالت و ایمان افراد را محکم زد. به بیان روشنتر، نشانهها معیار قضاوت عدالت و ایمان افراد هستند نه تعریف عدالت و ایمان. در عدالت و ایمان نیازمند نشانه معیار علاوه بر تعریف و ملاک هستیم.
وی تاکید کرد: عنصر اصلی خطی که مَدرس اهل بیت را از مَدرس سایر تفکرات جدا میکند، آموزش معیارهاست. عنصر اصلی تشیع که همان وجه فقهی شیعه است تا زمان امام صادق (ع) وجود نداشت. از زمان امام باقر و امام صادق است که تشیع معیاری بر وجوه دیگر تشیع تقدم پیدا میکند. اصلیترین وظیفه اهل بیت آموختن مَعالم دین به شیعیان بوده است.
به گفته رییس سابق مرکز اسلامی هامبورگ، معیار و و نشانه باید قابل شناسایی باشند و این نمیشود مگر نشانههای معیار برای جامعه تبیین شود تا افراد جامعه بتوانند با نقد یکدیگر، حق و باطل و بد و خوب را در مقام عمل ببینند و عمل کنند.
آیتالله حسینی قائممقامی با تاکید بر اینکه برای قضاوت به عاملی فراتر از ملاکها نیازمندیم، گفت: مفاهیمی چون مصلحت، تبعیت، اطلاعات، لزوم جماعت و حفظ وحدت مسلمین که امام حسین (ع) را به تعدی از آنها متهم میکردند، وقتی بدون نشانه و معیار بیان شود، در حقیقت به منطق درونی ارجاع داده میشود و سمبلها به وجود میآید.
رییس آکادمی اسلامی آلمان سپس با تبیین مفاهیم «نماد» و «نشانه»، تصریح کرد: نماید یعنی نشانگر که با نشانه متفاوت است اما نشانه چیست؟ نشانه آن چیزی است که حقیقتا دلالت بر وجود پدیدهای میکند و با دیدن آن پی به وجود آن پدیده برده میشود اما مسئله اینجاست که نشانهها ماهیت اثباتی دارند و فقط حضور یک چیز را ثابت میکنند؛ به همین جهت ممکن است اثبات حضور چند چیز به طور همزمان کند. مثلا سرفه که نشانه بیماری است، ممکن است نشانه سرماخوردگی یا نشانه یک بیماری دیگر باشد. نشانهای که توامان به چندین پدیده اشاره دارد، نشانه اختصاصی نیست.
وی اظهار کرد: نشانههای اثباتی فقط میتوانند احتمال وجود پدیدهای را بدهند اما اطمینان وجود پدیده را به وجود نمیآورند به بیان روشنتر، نشانههای اثباتی همان زمان که دلالت بر پدیدهای میکنند، در همان زمان ایجاد ابهام هم میکنند. مثلا وقتی فردی نماز میخواند، تصور وجود ایمان در افراد به وجود میآید، حال آنکه ممکن است احتمال ریا هم به ذهن بیاید.
رییس سابق مرکز اسلامی هامبورگ تاکید کرد: هیچ یک از عبادات نمیتوانند به خودی خودی نشانه اختصاصی تلقی شوند بلکه نیاز به نشانههای دیگری است که به نشانههای معیار معروف هستند. نشانههای معیار علاوه بر دلالت بر اثبات نشانه، باید شرایط ابطال و عدم حضور را هم در خود داشته باشند یعنی نشانهای که بگوید این است و جز این نیست.
آیتالله حسینی قائممقامی تصریح کرد: نشانههای عام، علامت هستند اما نشانههای اختصاصی همان مَعالم هستند که این نشانهها مشترکات را کنار میزنند و دلالت بر قطعیت میکنند. مثلا وقتی اسم پاریس شنیده میشود ذهن فورا پاریس را به برج ایفل میشناسد حال آنکه پاریس نشانههای دیگری هم دارد اما نشانه اختصاصی و منحصر به فرد پاریس، برج ایفل است.
رییس آکادمی اسلامی آلمان با قرائت فرازی از زیارت جامعه کبیره گفت: در این زیارتنامه میگوییم «... و به موالاتکم علمنی معالم دیننا». محبت اهل بیت علاوه بر کارکرد احساسی و عاطفی کارکرد شناختی دارد که اصلیترین کارکرد اهل بیت است. برای یافتن راه درست دین باید نشانههای معیار را از اهل بیت آموخت. امام حسین (ع) در خطبه منا که برای نخبگان جامعه خواند، هدف از حرکت خود را برای جنگ، به دست آوردن قدرت سیاسی یا انباشت ثروت ندانست بلکه فقط برای تعلیم مَعالم دین الهی به مردم دانست تا این مَعالم در دسترس همه مردم قرار بگیرد، مردم شناخت پیدا کنند، جامعه اسلامی از فساد و ظلم پاکیزه شود، نماز و روزه و زکات در جای خودش قرار بگیرد و به احکام و سنت عمل شود.
وی افزود: فرق نماز و روزهای که اهل بیت درباره آن صحبت میکنند با نماز و روزه بنیامیه این است که نماز و روزه اهل بیت قابل عیارسنجی با محک نشانههای معیار است اما نماز و روزه بنیامیه فاقد عیار برای سنجش است.
انتهای پیام
نظرات