13سال از درگذشت زن و شوهری که در راه تغییر باستانشناسی تلاش داشتند میگذرد، آنها پیگیر بودند تا باستانشناسی را از رشتهای با هدف جمعآوری اشیاء برای موزهها به رشتهای که مطالعه کننده تغییرات فرهنگی در علم باستان شناسی باشد، تغییر بدهند.
به گزارش ایسنا، «رابرت بریدوود» و «لیندا بریدوود» دو باستان شناس آمریکایی هستند که در طول بیش از 90 سال عمر خود قدمهای موثر و قابل توجهی در راه علم باستان شناسی دنیا برداشتند.
جامعه باستانشناسی ایران در متنی که نسخه ای از آن را به یاد بنیان گذار «باستانشناسی نو» و کسی که باستانشناسی تحول و پیشرفت خود را مدیون اوست؛ در اختیار خبرگزاری ایسنا قرار داده، آورده است؛ «هفته گذشته (۲۵ دی ماه ۱۳۸۱\ ۱۵ ژانویه ۲۰۰۳) سیزدهمین سال درگذشت رابرت بریدوود (تولد 6 مرداد 1286/ 29 جولای 1907) یکی از بنیانگذاران «باستانشناسی نو» یا «باستانشناسی روندگرا» در سن ۹۵ سالگی در شیکاگو بود.
«لیندا بریدوود»، همسر، همراه و همکار او در ۶۶ سال زندگی و فعالیت حرفهای نیز به فاصله چند ساعت در سن ۹۳ سالگی در همان بیمارستان درگذشت.
«رابرت و لیندا بریدوود» در راه تغییر باستانشناسی از رشتهای با هدف جمعآوری اشیا برای موزهها، به رشتهای که تغییرات فرهنگی را در طول تاریخ زندگی انسان مطالعه میکند، تلاش و کمک فراوانی کردند.
اهمیت فعالیتهای آنها بیش از همه در این بود که این دو باستانشناس رهیافت نوینی را در مطالعه یافتههای کوچک و پراکندهای که تا آن زمان باستانشناسان از اهمیت آنها غافل بودند و به صورت سنتی دور ریخته میشدند به کار بستند. رابرت و لیندا بریدوود جزو نخستین باستانشناسانی بودند که در گروه کاوش، بطور گستردهای از متخصصان رشتههای دیگر مانند گیاهشناسی، جانورشناسی و زمینشناسی استفاده کردند.
در سال ۱۳۲۶ (۱۹۴۷) او به همراه همسرش لیندا با هدف آزمایش فرضیه «گوردون چایلد» درباره انقلاب نوسنگی و یافتن شواهد کشاورزی اولیه، پژوهش خود را در کردستان عراق آغاز کرد. آنها در این پژوهش برای نخستین بار با کمک متخصصان علوم دیگر به مطالعه بقایای گیاهی، دانههای سوخته و بقایای جانوری پرداختند. این دو به همراه همکارانشان پس از یک سال جستجو توانستند محوطهای را پیدا کنند که در آن زمان قدیمیترین روستا محسوب میشد: محوطه «جارمو» در اقلیم کردستان عراق در نزدیکی مرز کردستان ایران با ۸۸۰۰ سال قدمت و دربردارنده نخستین شواهد پرورش حیوانات اهلی و کشاورزی.
بریدوود در سالهای ۱۳۳۸-۱۳۳۹ (۱۹۵۹-۱۹۶۰) برای آزمایش فرضیه خود درباره نخستین مراحل اهلی شدن حیوانات و گیاهان در مناطق مرتفع جنوب غرب آسیا، جایی که شرایط طبیعی برای روند اهلی شدن و روند تغییر از روش زندگی شکار-گردآوری به یکجانشینی بیش از هر جای دیگری مهیا بود، راهیِ دشت کرمانشاه و اسلام آباد غرب (شاهآباد) در ایران شد.
او در تعدادی از محوطههای روباز و غارهای متعلق به دوران «موستری» تا دوره «حلف» کاوش و بررسی کرد. از منظر یافتن شواهدی برای شروع دوره نوسنگی، تپههای آسیاب و سراب مهمترین محوطههایی بودند که تنها بخشهایی از آنها در اوایل سال ۱۳۳۹ (۱۹۶۰) کاوش شدند.
زنده یاد «عزت الله نگهبان – پدر باستان شناسی ایران _» و «رضا مستوفی فرد» از جمله باستانشناسان ایرانی بودند که در جریان پژوهش «بریدوود» در ایران با او همکاری کردند. اگرچه بریدوود پس از سال۱۳۳۹ (۱۹۶۰) فعالیتش را در ایران ادامه نداد، اما شاگردان او همچون «فرانک هول»، «کنت فلانری» و «رابرت مک کورمیک آدامز» به پژوهشهای باستانشناختی در ایران ادامه دادند و آثار ماندگاری از خود به جا گذاشتند.
هنگامی که بریدوود پژوهش خود را در ترکیه آغاز میکرد در جملهای معروف گفت: «درجایی از میان صدها محوطه پیش از تاریخی در جنوب غرب آسیا در حدود ۱۲ هزار سال پیش، یک انسان، حقیقتی فوقالعاده را درک کرد، این واقعیت که علفهایی که قبلا برای خوردن جمع آوری کرده بود سال بعد در جایی که دانهها ریخته شده بودند دوباره رشد کردند! هنگامی که انسان یکجا نشین شد، وقت پیدا کرد تا به جز تهیه غذا به امور دیگر از جمله ارتباطش با دیگر انسانها، ارتباطش با محیط اطراف و نیروهای فوق انسانی بیشتر فکر کند».
انتهای پیام
نظرات