«نشان تانیک» هنرمند ارمنی درجه یک صنایع دستی است و مجسمههای «موزه پست» و «حمام گنجعلی خان کرمان» را ساخته است و همهی کارهایش را با عکسها و توضیحاتاش در آلبومی جمع کرده تا نه تنها مسئولان بلکه خودش هم فراموش نکند خالق چه کارهایی بوده است.
به گزارش خبرنگار صنایع دستی ایسنا، تانیک به طور خودآموز از 12 سالگی ساخت مجسمههای موزهای را شروع کرده است و حالا دو سالی میشود که کاری انجام نداده است. او پیش از این کارهایش را در کارگاههای خارج از تهران میساخته.
این هنرمند میگوید: هر کسی که یک لیوان آب دست ما داده مدعی است. چند روز پیش در یکی از برنامههای صنایع دستی جوان 30 سالهای که من را نمیشناخت گفت، موزه حمام گنجعلی خان کرمان را من ساختهام! متاسفانه امروزه تقلب شایع شده است.
او ادامه میدهد: در سال 49 موزه «حمام گنجعلی خان» را به صورت جمعی راهاندازی کردیم و چهرههای موزه را من و آقای جمال میربابایی ساختیم. چند سال پیش مجسمههای خراب شدهی قسمت گرمخانه حمام گنجعلی خان را دوباره به من سفارش دادند و من هم آنها را ساختم و تحویل دادم.
مجسمه «فرامرز پایور» در موزه موسیقی، مجسمههای دکتر «شریعتی»، «باهنر» و «رجایی» در «موزه عبرت» ساختهی دست «نشان تانیک» هستند.
این هنرمند همان طور که آلبوم کارهایش را مقابل خبرنگاران، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی، گردشگری و معاون صنایع دستی استان تهران که به مناسبت آغاز سال نو میلادی به دیدنش رفتهاند، ورق میزند از خاطراتش میگوید: زمانی که آیتالله خامنهای رییس جمهور بودند، مجسمه شهریار را ساختم و واسطهای مجسمه را نزد ایشان برد و همان زمان دو تقدیر نامه برایم نوشتند و قرار شد از آن مجسمه به تعداد 5000 تکثیر تا در مراسمهای ادبی و فرهنگی به مهمانان ایرانی و خارجی هدیه داده شود. متاسفانه به دلیل برخی حسادتهای مدیریتی این کار تنها با ساخت 100 نمونه متوقف شد.
تانیک قبل از سال 45 کناراستاد «ارژنگنژاد» (سازنده مجسمه تمام قد فردوسی در توس) به صورت متناوب کار کرده و بعدها به پیشنهاد یکی از دوستان صمیمی استاد ارژنگنژاد در موزه مردم شناسی کاخ گلستان مشغول به کار میشود. او حالا 34 سال است که مجسمه میسازد.
مجسمه «کمال الملک» در کاخ گلستان را نیز تانیک ساخته است و میگوید: قرار بود این مجسمه به برنز تبدیل شود اما با تغییرات مدیریتی انجام آن منتفی شد.
این هنرمند ارمنی حالا 74 ساله است و در پاسخ به رجبعلی خسروآبادی- مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران که میپرسد اگر فرصت کاری پیش بیاید، آن را انجام میدهید؟ بیان میکند: اگر فرصتی کاری پیش بیاید چرا که انجام ندهد.
او درباره اینکه چرا در حال حاضر سفارشی به هنرمندان مجسمه ساز داده نمیشود، اظهار میکند: شهرداری و اطرافیانش تمام کارها را قبضه کردهاند. برای مثال مجسمهی سربازان هخامنشی را از چین وارد کردهاند. عدهای هستند که کارها را منحصر به خودشان کردهاند و مصداق همان ضربالمثلی است که میگویند «هرچه بگندد نمکاش میزنند، وای به روزی که بگندد نمک».
تانیک اضافه میکند:برای مثال یکی از کارمندان فاسد اخراج میشود و با توجه به رابطه و ضابطهای که برقرار کرده، کارهای سفارشی را با در نظر گرفتن حق کمیسیون خودش و با قیمت بسیار پایین به دانشجویان میدهد. اگر شما از جاده آزادگان رد شده باشید، کارهای افتزاحی را میبینید. من نمیدانم چطور چنین کارهایی را میپذیرند! این کارها مصداق زشت سازی است نه زیباسازی.
این هنرمند بیان میکند: در دورههای تاریخی به دلیل حساسیتهایی، نقاشی و مجسمه سازی مورد کم لطفی قرار گرفتند اما باز هم نقاشی خوشبختتر از مجسمه سازی است.
اما خسروآبادی به عنوان مقام مسئول در عید دیدنی سال نو میلادی قول میدهد تا بعد از گفتوگو با رییس سازمان زیباسازی شهرداری بتواند هماهنگی ایجاد کند تا از این هنرمند برجسته در ساخت مجسمههای شهری کمک بگیرند.
او همچنین اضافه میکند: تا کنون تعاملات خوبی در حوزه میراث فرهنگی و گردشگری با شهرداری انجام شده و تلاش میکنیم که در حوزه صنایع دستی هم این تعاملات را به وجود بیاوریم تا بازارچههای صنایع دستی دائم و موقت راه بیاندازیم و کمیتهای راه اندازی کنیم تا از هنرمندان صنایع دستی استفاده مطلوبتری صورت بگیرد و دست دلالان نیز در این کار کوتاه شود.
معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در پاسخ به این هنرمند ارمنی که میگوید، اگر از ابتدای تا انتهای خیابان ویلا قدم بزنید حداقل 200 فروشگاه صنایع دستی وجود دارد که حتا یک مشتری هم در آن نمیبینید در حالی که ایران جزو ده کشور اول گردشگری دنیا است؛ بیان میکند: برخی از مسئولان استقبال خوبی در برخی از موارد میکنند. استدلال من این است گاهی اوقات فرصتها مهیا میشوند اما قابلیتها به دسترسی نمیرسد و گاهی قابلیتها وجود دارند و فرصتها از دست میروند.
خسروآبادی ادامه میدهد: احساس میکنم زمینه انتقال فراهم است و به نوعی دستگاههایی که میتوانند حمایتگر این قضیه شوند و این فرصتها را به هم مرتبط کنند وجود دارد. البته در دو سال گذشته ما نیز سعی کردیم به این فرصتها شکل دهیم اما بیشتر از این جای کار داریم و معتقدیم از هنرهای دستی خودمان نتوانستیم به خوبی استفاده کنیم. امیدوارم با راهنماییهای شما بتوانیم در این عرصه گام برداریم.
تانیک نیز با بیان اینکه تبلیغات ما بسیار ضعیف است و خارجیها میتوانند کمترین کارها را با تبلیغ به دنیا معرفی کنند، اضافه میکند: کارهای آقای کاتوزیان را کمتر در مجلهها میبینید اما کافی بود این هنرمند اروپایی یا آمریکایی باشد تا دنیا پر از عکسهای او شود.
این هنرمند در پاسخ به اینکه تا چه اندازه نقاشی به شیوه رئال در شرایط فعلی میتواند پاسخگو باشد؟ بیان میکند: من آدم بدی نیستم اما واقعیتها را میگویم. استعمار یک جنبه ندارد از طریق راههای متفاوت بین مردم نفوذ میکند. یکی از این راهها در رژیم گذشته ساخت موزه هنرهای معاصر و تبلیغ هنرهای این چنینی بود. من روزی چند مجله و روزنامه میخوانم به طور که از کارم عقب میمانم.
او به نمونههایی از نقاشیهای مدرن نقاشان اروپایی که روی تقویمی چاپ شده است اشاره میکند و میگوید: این هنرها که تنها چند خط را نشان میدهند چه حرفی میتوانند برای گفتن داشته باشند؟ هنرمندان این آثار سالها نمیتوانند حتا یک خط از کارهای استاد کاتوزیان را طراحی کنند. اما خارجیها قدرت توجیه و تبلیغ را دارند.
تانیک ادامه میدهد: متاسفانه این روزها باب شده هر کس هر خط کج و کولهای میکشد اسمش را هنر میگذارد. زمانی هم که از او میپرسیم این چیست؟ میگوید هر چه که شما فکرش را بکنید! هر کسی که شروع به خلق کاری میکند فکری در ذهنش دارد که آن را روی پارچه و بوم میآورد نه اینکه با فکر دیگری کار کنید.
این هنرمند بعد از آن که لوح تقدیرهای گذشتهاش را به خبرنگاران، خسروآبادی و شهرام مریخی معاون صنایع دستی استان تهران نشان میدهد، لوح دیگری از مدیرکل میراث فرهنگی دریافت میکند و آن را به دیگر خاطرات و افتخارش اضافه میکند.
انتهای پیام
نظرات