«ابتدا زمین کشاورزی بود اما وقتی مردم منطقه متوجه شدند امکان وجود آثار تاریخی در دل خاک این محوطه وجود دارد، نمونهای مثالزدنی برای مردم جیرفت شد و محوطه را به یک پنیر سوئیسی تبدیل کردند. وقتی هم که میراث فرهنگی برای نجات محوطه پا جلو گذاشت از آن به بعد ساختوسازها در این محوطه شروع شد و مردم در آن مستقر شدند.»
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، نقشهای که ستاد تسهیلات سفرهای استان خراسان شمالی در اختیارمان قرار داده بود، یک چیز بود و آنچه روبهرویمان قرار داشت، چیز دیگر! انگار همه راه را اشتباه رفته بودیم! نقشه میگفت در جنوب شهر بجنورد روبهروی ترمینال مسافربری و کنار گلزار شهدا و حرم «سلطان سید عباس بن موسی بن جعفر (ع)»، «تپه باستانی معصومزاده» قرار دارد اما آنجا هر چند یک تپه خاکی تقریبا مسطح بود ولی روی آن تا چشم کار میکرد ساختمان، خانه، تعمیرگاه ماشین و آموزشگاه بود؛ روی محوطهای که باید باستانی و دستنخورده باشد نه مکانی برای ساختوساز و استقرار!
براساس آنچه در کتاب پنجاه سال باستانشناسی دکتر عزتالله نگهبان نوشته شده است، حدود سالهای 42 تا 45 زمانیکه دکتر عزتالله نگهبان از دانشگاه تهران کار بررسی منطقه شمال خراسان را آغاز کرد، به شهر بجنورد رسید؛ شهری که مردمش در آن زمان راه کاسبی متفاوتی داشتند. پس از بررسیهای دکتر نگهبان، او متوجه شد تعداد زیادی از مردم منطقه یکی از کاسبیهای روزمره خود را از راه حفر چاه و گودال روی یک تپه و کشف آثار تاریخی و فروش آنها به دست میآورند.
به آن تپه «معصومزاده» میگفتند؛ تپهای که دهه 40 کنترل زیادی روی آن نمیشد. شاید به همین دلیل بود که در نخستین قدم، دکتر نگهبان این محوطه تاریخی را در فهرست آثار ملی به ثبت رساند.
حالا با وضعیت کنونی این محوطه، علیاکبر وحدتی معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری خراسان شمالی، درباره آن به خبرنگار ایسنا توضیح میدهد: زمانی که دکتر نگهبان به آن تپه رسید، چاههای حفاری زیادی را دید که مردم داخل آن در حال کاوشهای غیرمجاز بودند و وقتی از آنها درباره این کارشان سوال میکرد، موقعیت جغرافیایی مناطق دیگری که دارای این خصوصیت بودند را به او معرفی میکردند. در آن وضعیت پیشنهاد شد با توجه به نوع اشیایی که مردم از منطقه کشف کرده بودند، این سایت در فهرست آثار ملی کشور به ثبت برسد.
او ادامه میدهد: پس از مدتی در دهه 50، فائق توحیدی باستانشناس پیشکسوت که منطقه جنوب بجنورد و شمال خراسان را کاوش میکرد، این تپه تاریخی را میلکوبی و حدود و ثغور آن را مشخص میکند. پس از آن اعلام میشود که این منطقه، باستانی است. مدتی که از این اتفاقات میگذرد، بخشهای بزرگی از این محوطه که مالک خصوصی نیز داشتهاند، در اثر توسعه برنامههای شهری واگذار میشوند.
وحدتی با این وجود، بر این نکته تاکید میکند که ساختمانهای ایجادشده در اطراف تپه قرار گرفتهاند، نه روی تپه و میگوید: پس از اینکه در دوره انقلاب بسیاری از ادارهها و خانهها شکل میگیرد و شهرکسازی انجام میشود، شهرکی به نام «شهرک سپاه» ایجاد میشود چون بخشی از تپه را قسمتهای ارتفاعی سپاه تملک کرده و تاسیسات زمینی ساخته بودند.
او اضافه میکند: بخشی از این شهرک روی استقرارهای باستانی قرار دارد؛ چیزی که الزاما یک تپه نیست، بلکه شیبِ پای دامنه طبیعی است. حتی بسیاری از مردم ساکن در منطقه میگویند زمانی که خانههای خود را در این منطقه میساختند کاسه و کوزه از دل زمین در میآوردند.
وی وقوع این اتفاقات را مربوط به دهههای 50 و60 و زمان جنگ میداند و میگوید: در آن زمان اتفاقات زیادی افتاد تا اینکه رجبعلی لباف خانیکی سال 1372 یک گمانهزنی به منظور تعیین حریم انجام داد. قبل از وی مدیران سابق در اداره کل خراسان نامههای زیادی به فرمانداران بجنورد و شهرداران وقت نوشتند که میراث فرهنگی وضعیت نامناسبی دارد چون در آن زمان مدیریت شهری پروانههای ساختمانی زیادی به ساختوساز در محوطههای تاریخی میداد. ترمینال مسافربری و برخی از ادارات دولتی نیز در این محدوده ساخته شدند.
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان خراسان شمالی ادامه میدهد: در آن زمان افرادی که مسئولان دولتی بودند و زمانی در نقاطی مانند استانداری پست معاونتی داشتند، خود اظهار میکردند در دوره جنگ که جهاد سازندگی بود، برای ادارات این محوطهها را خاک برداری و امکان احداث ساختمانهای دولتی را فراهم میکردند. آنها میگفتند آثار زیادی را پیدا کرده و به دولتها تحویل دادهاند.
او بیان میکند: در آن زمان قبل از سال 1372 مکاتبات مکرر به فرماندهان این منطقه انجام شد که باید حدود تپه که توسط آقای توحیدی در دهه 50 میلهکوبی شده را رعایت کنند و اگر تعرض به آثار باستانی ادامه پیدا کند ما به بازرسی کل کشور اطلاع داده و شکایت میکنیم. اما عملا هیچ اتفاقی نیفتاده و فقط همین مکاتبات باقی مانده است. در هر صورت به هیچ کدام از این موارد رسیدگی نشد و از محدوده 15 هزار هکتاری که یک سایت باستانی را شامل میشد، چیزی حدود 10 هکتار آن باقی ماند.
وی با بیان اینکه سال 1372 تعیین عرصه و حریم این محوطه تاریخی توسط لباف خانیکی انجام شد، میافزاید: او پس از انجام اقدامات مورد نیاز، گزارشی از کارهایش را ارائه داد که در عمق زمین آثاری مانند آجر فرش یا آثار سفالی به دست آوردهاند، بنابراین محدوده حریم را مشخص، نقشه برداری انجام و گزارشها را اعلام کرد. هر چند در همان سال ساخت و سازهایی در این منطقه انجام شد.
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان خراسان شمالی با تاکید بر این نکته که این اتفاقات تا قبل از ایجاد اداره کل میراث فرهنگی خراسان شمالی تا دهه 70 رخ داده است، میگوید:این اداره کل در سال 1384 تاسیس و پس از آن اداره کل شهرستان بجنورد ایجاد شد و در مذاکراتی بین سپاه و مسئولان به این نتیجه رسیدیم که بخش قابل توجهی از محوطه در سالهای گذشته از بین رفته و بخشهای دیگری از آن نیز مالک دارند. در آن زمینها شهرک سازی یا اداراتی ساخته شدهاند. اغلب مالکهای دیگر زمینها نیز املاک خود را به شهرداری داده و شهرداری با آنها توافق کرده بود. چون این محوطه در آن زمان خارج از محدوده شهری بود، زمینی که برای آن پروانه ساخت میگیرند و قرار است به محدوده مسکونی وارد شود، باید درصدی از زمین مانند نسبت 70 به 30 به شهرداری اختصاص پیدا کند.
وحدتی تاکید میکند: پس از آن مدت، امروز ما با مالکهایی روبرو هستیم که به دلیل گمانهزنیهای قبلی به آنها اجازه ساختوساز نمیدهیم، همچنین در سال 1386 با انجام یک گمانهزنی دیگر، خطوط حریم را در این محوطه بستیم. پس از آن بود که اداره کل میراث فرهنگی خراسان شمالی تشکیل شد و از آن به بعد حتی یک ملک در این محوطه ساخته نشده و هیچ تعرضی نیز به محیط انجام نشده است.
او به انجام پایش دائمی این محوطه تاریخی به دلیل قرارگیری اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان بجنورد در آن بخش اشاره میکند و میگوید: در حال حاضر حریم تپه «معصوم زاده» تثبیت شده است و از طریق سازمان میراث فرهنگی این کارها انجام میشود.
وی بیان میکند: اکنون دو راه بیشتر برای این محوطه نداریم، یکی اینکه به مردم اجازه ساخت و ساز در این منطقه داده نشود، از سوی دیگر مردم منطقه نسبت به شهرداری معترضند و ملک خود را میخواهند چون شهرداری سهم خود از زمین مردم را گرفته است و آنها حالا نمیتوانند هیچ ساختوسازی انجام دهند و اعتراض دارند که باید تکلیفشان مشخص شود، به همین دلیل وضعیت به همین صورت باقی مانده است.
او حجم باقیمانده از تپه «معصومزاده» را هفت هکتار میداند و ادامه میدهد: برای بررسی، کاوش و تملک نیاز به بودجه زیادی داریم چون عملا تملک یک زمین هفت هکتاری در وسط شهر به یک بودجه میلیاردی نیاز دارد و ما امکان آن را نداریم، چون از بودجه سنواتی چند سال اداره کل میراث فرهنگی نیز بیشتر است، بنابراین نمیتوانیم همه اعتبارمان را برای آن هزینه کنیم به همین دلیل به راهحلهای پیشنهادی رسیده و آن را به سازمان میراث فرهنگی پیشنهاد دادیم.
وی از جمله راهحلهای پیشنهادی را نخست انجام کاوشهای نجاتبخشی و مستندسازی میداند و میافزاید: با پایان این اقدام میتوانیم زمینها را به صاحبانشان واگذار کنیم تا اقدامات مورد نیاز خود را انجام دهند.
وحدتی میگوید: هنوز این طرح تصویب نشده است، با این وجود در حال پیگیری آن هستیم و قرار است کارشناسان میراث فرهنگی طرح را بررسی کنند. چون خرید آن زمینها عملا امکانناپذیر است، بنابراین فکر میکنیم این طرح یک راه حل جایگزین است که میتواند انجام شود.
این باستانشناس ادامه میدهد: از سوی دیگر با توجه به اینکه امکان بررسی هفت هکتار در یک فصل و یکجا نیست، به این نتیجه رسیدهایم که به صورت توافقی با مالکان این پروژه را انجام دهیم. چون معتقدیم مالکان این زمینها خود تمایل دارند تا با یاری میراث فرهنگی این کار را زودتر به سرانجام برسانند.
وی با تاکید بر اینکه باید مجوز انجام کاوشهای نجاتبخشی در این محوطه تاریخی را از پژوهشگاه میراث فرهنگی بگیریم، بیان میکند: احتمال وجود یک مشکل در این زمینه وجود دارد. تا زمانیکه مجوز کاوش صادر شود، احتمال تغییر کاربری زمینها وجود دارد یعنی ممکن است آنها از حالت فرهنگی و تاریخی کنونی به مسکونی تبدیل شوند چون از زمان توافقهایی که شهرداری و راه و شهرسازی استان با مالکان درباره این زمینها داشتهاند، مدت زمان زیادی گذشته است و احتمالا دوباره برای فضای سبز، معابر و موارد دیگر در سطح شهر از مردم سهمی طلب میشود.
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان خراسان شمالی، علت مطرح کردن این احتمال را استفاده از زمینهای این محوطه توسط مردم به عنوان منطقه کشاورزی قبل از ثبت ملی تپه میداند و میگوید: پس از ثبت، این محوطه کاربری تاریخی و فرهنگی پیدا کرد. از سوی دیگر با توجه به ساختوسازهای اطراف تپه «معصومزاده» در حال حاضر این منطقه در داخل شهر قرار گرفته است و شهرداری و مردم به این زمینها نیاز دارند.
به اعتقاد وحدتی نیاز شهر به کوچه، معبر و گذر در کنار ساختوسازهای شهری باید تامین شود، همچنین براساس قوانین شهرداری، باید سهم شهرداری از زمین نیز داده شود، هر چند شهرداری یک بار سهم خود را از زمینها گرفته است، چنین پیچیدگیهایی در این وجود دارد.
او سهم میراث فرهنگی در این تپه تاریخی را روشنشدن وضعیت این محوطهی تاریخی میداند و اظهار میکند: این کار فقط با انجام کاوشهای نجاتبخشی امکانپذیر است و معتقدیم راه دیگری برای آن وجود ندارد، مگر اینکه دولت بخواهد پول هنگفتی را در این زمینه هزینه کند و تمام زمین را بخرد، در غیر اینصورت هیچ توضیح دیگری وجود ندارد که هفت هکتار در دل شهر را بگیریم و بگوییم که اینجا آثار باستانی وجود دارد.
وحدتی مشخصنبودن قدمت این تپه را مساله بعدی این محوطه تاریخی میداند و تاکید میکند: برخی از باستانشناسان که در این محدوده کار کردهاند، پس از رسوباتی که تا عمق سهونیم متری به دست آوردند، آثار تاریخی کشف کردند که زیاد قوی نبودند. بنابراین قدمت این دوره براساس گمانهزنیها مربوط به دوره اسلامی از قرون چهار و پنج تا دوره مغول مطرح میشود اما من معتقدم در دوره مغول نیز سکونت در این محوطه وجود داشته است چون سفالهایی هستند که میتوانند متعلق به ایلخانی و مغول باشند.
این مقام مسئول اضافه میکند: در مدت زمانی که این محوطه تاریخی مورد دستبرد و ساختوساز مردم قرار گرفته بود، مکاتبات زیادی از سوی میراث فرهنگی انجام شد. در این میان مظلومیت میراث فرهنگی به روشنی مشخص شد. از سوی دیگر باید شرایط آن زمان را در نظر گرفت. جنگ و آشوب گروهکهای تروریستی باعث شده بود اولویتها در آن زمان چیزهای دیگری باشند.
او با بیان اینکه اکنون میراث فرهنگی از وظیفه خود کوتاه نمیآید، میگوید: صحبتهایی نیز برای دادن زمین معوض به مالکان داشتهایم اما با توجه به زیاد بودن تعداد مالکان در این محدوده و موقعیت قرارگیری همین بخش از شهر به عنوان یکی از بهترین مناطق، امکان آن فراهم نشد. مالکان قبول نمیکنند زمینهای معوض خارج از شهر داده شود.
به گزارش ایسنا، در دامنه تپه تاریخی «معصومزاده» امامزاده «سیدعباس» دفن شده است و با توجه به این نکته که امامزادهها در بجنورد «معصومزاده» خوانده میشوند، این تپه تاریخی نیز به نام «معصومزاده» معروف است. آن تپه طبیعی در جنوب بجنورد و یک رشته تپه ماهور طبیعی و یک پدیده زمینشناختی است که در دامنه آن در اوایل اسلام در حدود قرن چهارم و پنجم پس از دوره مغول یک سکونتگاه ایجاد شده است.
انتهای پیام
نظرات