حدود سه سال است که شهرداری تهران خانه «مهدی اخوان ثالث» را به قصد تبدیل آن به خانه-موزه این شاعر در تملک خود درآورده است، اما امروز هیچ نشانی از این شاعر فقید و آثارش در این خانه مشاهده نمیشود.
به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پس از گذشت سه سال از تملک خانه اخوان ثالث و وعدهای که سیدمحمدهادی ایازی - معاون وقت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران - در سال 92 مبنی بر راهاندازی خانه-موزه این شاعر مطرح معاصر داده بود، در محدوده خیابان زرتشت غربی با خانهای مواجه میشویم که طوری بازسازی و تعمیر شده که هیچ نشانی از صاحبش یعنی مهدی اخوان ثالث در آن وجود ندارد.
از شمایل ساختمان، رنگآمیزی، سنگکاری، کفسازی و نقاشی دیوارها و درها و پنجرههای خانه مهدی اخوان ثالث تنها چیزی که به ذهن بازدیدکننده نمیرسد شعر است و محل زندگی شاعر «زمستان»
خانه دوطبقه است با حیاطی حدودا چهلمتری که با موزاییک فرش شده است. دو باغچه کوچک و آبنمایی آبیرنگ و یکی دو درخت در آن خودنمایی میکنند. طبقه پایین بنا شامل یک اتاق بزرگ است که فعلا چند صندلی شیک و میزهای شیشهای در آن قرار داده شده است.
زیر پلهها آشپزخانهای کوچک است که یک یخچال در آن قرار دارد و کاشیهایش جدید به نظر میرسد. ظرفشویی آشپزخانه نیز مدرن و امروزی است مثل کاشیکاری آشپزخانه و حمام و کولر گازی.
راهرو و راهپله به صورت شطرنجی با موزاییکهای نو قرمز و سفید کفپوش شده است. دکوراسیون کلی خانه به سردستیترین شکل ممکن انجام شده است. طبقه دوم ساختمان شامل یک پذیرایی و یک اتاق کوچک است. بخشهایی از کف به وسیله تعدادی فرش کهنه ماشینی و موکتهایی با رنگ مایل به قهوهای پوشانده شده است. یک تلویزیون رنگی، چند صندلی به نسبت قدیمی و یک میز که یک قالی روی آن را پوشانده، چند لامپ و لوسترهایی که به گفته مسوول جوان خانه، تازه عوض شدهاند، یک ساعت و تابلو کوچکی از «مونالیزا» تمام وسایل خانه-موزه شاعر شهیرمان م. امید است. در اتاق کوچک دیگر نیز یک بخاری به نسبت قدیمی، یک قالی مچالهشده و دو پشتی مندرس قرار داده شده است و تمام.
اگر منتظرید که در این خانه کتابخانهای پیدا شود و با کتابی از آثار اخوان ثالث و یا حتی عکسی از خود شاعر، سخت در اشتباهید. این خانه آنقدر نو شده است که هر آن ممکن است زوجی جوان زنگ در را به صدا درآورند و بخواهند آن را برای سکونت اجاره کنند. مسوول خانه نیز مرد جوانی است که اطلاع چندانی از مسائل مربوط به آن ندارد و در جواب مراجعهکنندگان مدام لبخند میزند و بله و نه میگوید و حرفهای خود را تصحیح میکند. معلوم است که هیچ سررشتهای از موزهداری و شعر و شاعری ندارد.
این در حالی است که خانه مجاور و خانه روبهرویی خانه اخوان بهنظر قدیمیتر و همدوره خانه این شاعر بهنظر میرسند و عجیب اینکه فضا و حال و هوای این خانهها بیشتر به محل زندگی یک شاعر شبیه است تا خانه بازسازیشده اخوان ثالث! با این وصف احتمالا باید برای خانه سیمین دانشور و جلال آل احمد هم که به تملک شهرداری تهران درآمده است نگران شد و حتی از آنها خواست تا اگر بنا دارند به این شیوه خانههای مشاهیر را بازسازی کنند لطفا دست نگه دارند! باید گفت در این حالت و یا موردهای مشابهی چون خانه-موزه عزتالله انتظامی، مردم از شما به خاطر کارهایی که نمیکنید بیشتر سپاسگزاری میکنند تا بهخاطر خرابکاریها!
انتهای پیام
نظرات