یک عکاس معتقد است: زمانی میرسد که همه حسرت از دست رفتن عکسهای زمان جنگ را میخورند و میفهمند اشتباه کردهاند. هرچند هنوز برای جمعآوری این عکسها و داشتن موزه دیر نیست.
علی کاوه در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی ایسنا، دربارهی لزوم راهاندازی موزهای برای حفظ و نگهداری عکسهای دوران جنگ، اظهار کرد: زمانی میرسد که همه، حسرت از دست رفتن عکسهای جنگ را میخورند. در آرشیو متعلق به سیما، تعداد زیادی فیلم و عکس از جنگ وجود دارد که تا امروز کسی به فکر نگهداری از آنها نیفتاده است. بعضیها با من دعوا میکنند که چرا نگاتیوهایم را به سیما تحویل دادهام، اما من کارمند آنجا بودم و برای کاری که میکردم، حقوق میگرفتم. به همین دلیل، باید عکسها را به محل کارم تحویل میدادم، اما وقتی وضعیت را اینگونه میبینم، دلم میسوزد.
او به نبودن یادمانی برای نشان دادن شرایط دوران جنگ در شهر نیز اشاره کرد و گفت: سال 1994 که به ژاپن رفتم، دیدم که عکسها و لباسهای مربوط به زمان بمباران اتمی شهر هیروشیما در مکانی نگهداری میشود و مردم میتوانند بروند و آنها را ببینند. زمان جنگ در همین تهران، این همه موشک افتاد، ولی حالا هیچ اثری از آن اتفاقات باقی نمانده است. انگار نه انگار که هشت سال در اینجا جنگ بوده است. هیچ نماد، یادمان و نشانهای نیست که دانشجوها و بچههای امروز بروند و آنها را ببینند و بدانند برای زندگی راحتی که دارند، چه جوانهایی جانشان را دادند و مردم در زمان جنگ، چطور با آن شرایط کنار میآمدند.
کاوه همچنین بیان کرد: قبل از انقلاب، من هفتهای یک روز پنجشنبهها از صبح تا ظهر به کاخ گلستان میرفتم و از شیشههای آنجا لکهبرداری میکردم و عکس میگرفتم. این عکسها هنوز در آرشیو کاخ گلستان هست. یعنی ما میتوانیم شیشههای مربوط به 170 سال پیش را در این عکسها ببینیم، اما امروز که 26 سال از پایان جنگ میگذرد، فیلمها و عکسهای آن دوره در حال از بین رفتن است و کسی به این موضوع توجه نمیکند.
این عکاس در ادامه اظهار کرد: برای راهاندازی موزهی عکسهای جنگ، نهادهای زیادی میتوانند متولی باشند؛ وزارت ارشاد، سپاه، حوزه هنری و دیگر نهادهای مرتبط با این موضوع، البته باید یک دستور قاطع صادر شود که همهی عکسهای جنگ جمعآوری، اسکن و نگهداری شوند تا نشان دهیم که در این کشور از سال 59 تا 67 جنگ رخ داده است.
کاوه همچنین گفت: کسانی را میشناسم که عکسهای خود را از جنگ به برخی نهادها میفروشند، در حالی که این کار خیانت است. هنوز هم برای جمعآوری عکسهای جنگ و داشتن یک موزه، دیر نشده است.
او به سابقهی فعالیتش در حوزه عکاسی جنگ اشاره کرد و افزود: من روزی که جنگ شروع شد، عکاس سیمای جمهوری اسلامی ایران بودم. در آن سالها مدیران وقت تلویزیون به فکر این بودند که عکسها را هر شب نمایش دهند و ارزش چندانی برای نگاتیوهای آن دوران قائل نبودند. از هفته دوم جنگ تا پایان آن، مرتب در جبهه حضور داشتم و عکس میگرفتم. یادم هست آن روزهایی که درگیر آزادسازی خرمشهر بودیم، یک روز که به تهران آمدم، دیدم عکسهایی که از این شهر و رزمندههایش گرفته بودم، بهصورت پوستر چاپ شده و در خیابان بهنمایش درآمده است.
کاوه به شرایط نامناسب نگهداری نگاتیوهای جنگ در آرشیو سیما اشاره و اضافه کرد: وقتی جنگ تمام شد، تمام اسلایدها و نگاتیوهایم را به تلویزیون تحویل دادم. چند سال پیش، یک روز رفتم آرشیو تلویزیون و دیدم خانمی که در آرشیو کار میکند، غذایش را همانجا گرم میکند و میخورد! یعنی حتی به او نگفته بودند جایی که نگاتیو نگهداری میشود، نباید غذا را گرم کرد، چون نگاتیوها خراب میشوند و آسیب میبینند.
انتهای پیام
نظرات