یک ناشر آثار ادبی میگوید: کتابهایی که هزینه چاپ آنها توسط مولف پرداخت میشود در حدی نیستند که بتوانند به فرهنگ و سطح کتاب و کتابخوانی جامعه کمک کنند و معمولا 99 درصد اینگونه کتابها با شکست مواجه میشوند و هیچ دستاوردی دربر ندارند.
اعظم کیانافراز در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و نشر ایسنا، درباره مسئله دریافت پول از نویسندگان و شاعران از سوی ناشر در قبال انتشار کتابهای بیکیفیت گفت: اصولا هر کتابی که برای چاپ ارائه میشود باید کارشناسی شود. نباید این کتابها از یک سطح پایینتر باشند؛ هر کتابی که چاپ میشود باید حداقلهایی داشته باشد تا قابلیت عرضه داشته باشد.
او در ادامه بیان کرد: بحث مشارکت نویسنده و شاعر در انتشار کتاب بیشتر مربوط به آثار کسانی است که برای اولین بار اقدام به چاپ اثری میکنند به همین خاطر ناشرانی هستند که در قبال چاپ اثر این افراد از آنها پول میگیرند. اما سطح کیفی اکثر این آثار از متوسط پایینتر است و حجم زیاد انتشار چنین کتابهایی در بازار کتاب ایران باعث لطمه به اعتماد مخاطب به کتاب میشود.
او با بیان اینکه در ابتدای آغاز به کار انتشارات افراز به صورت موردی با مشارکت مولف آثاری را منتشر کردهاند، اظهار کرد: در حال حاضر ما کارهایمان را با سرمایه خودمان چاپ میکنیم. شاید اوایلِ کار تعدادی کتاب به این شکل منتشر کردهایم که برایمان تجربه خوبی نبود. شاید از 800 کتابی که تا به حال در انتشارات افراز به چاپ رسیده تنها یک درصد را به صورت مشارکتی با نویسنده و مولف چاپ کرده باشیم. اما شنیدهام که برخی ناشران بیش از 90 درصد کتابهایی را که منتشر میکنند از راه دریافت پول از مولف است. این قضیه هم بیشتر مربوط به نشر شعر است. این دسته از ناشران مبلغی را مشخص کردهاند و طبق آن از صاحب اثر پول میگیرند و بدون اینکه مسوولیت توزیع و تبلیغ کتاب را بر عهده بگیرند سالانه انبوهی کتاب منتشر میکنند و در بسیاری از موارد آنها را به نویسنده تحویل میدهند که خود معضلهای زیادی ایجاد میکند.
او ادامه داد: اگر ما زمانی تعدادی کتاب به این شکل منتشر کردهایم اولا آنها بعد از کار کارشناسی و ارزشگذاری چاپ شدهاند و بعد در جهت فروش و توزیع آنها تلاش کردهایم. اما عمق فاجعه در این زمینه اینجاست که ناشرانی بدون اینکه کیفیت آثار را بسنجند آنقدر از این آثار چاپ میکنند که به اشباع بازار کتاب میانجامد تا جایی که دیگر آثار و کتابهای خوب در بین این حجم انبوه از کتابهای بد گم میشود.
کیانافراز گفت: انتشار اینگونه کتابها نه اعتبار میآورد و نه در حدی هستند که بتوانند به فرهنگ و سطح کتاب و کتابخوانی جامعه کمک کنند. معمولا 99 درصد اینگونه کتابها با شکست مواجه میشوند و هیچ دستاوردی دربر ندارند.
او درباره مخدوش بودن تیراژ برخی از کتابها نیز گفت: من هم از برخی نویسندگان میشنوم که ناشر کتابشان را در شمارگان 500 نسخه چاپ کرده اما پشت جلد آن 1000 نسخه عنوان شده است. این مسئله به هیچ وجه صورت خوبی ندارد، چون در واقع با این کار به جامعه دروغ میگوییم و به جامعه القا میکنیم که کتابی خوب است در صورتی که اینگونه نیست. اعتقاد دارم تیراژ کتاب باید واقعی باشد بنابراین ادامه این روند آسیبهای جدی در حوزه نشر وارد خواهد کرد.
این ناشر در ادامه به دیگر مشکلات حوزه نشر اشاره کرد و گفت: متأسفانه در حال حاضر در جامعه ادبی فضایی ایجاد شده است که مخاطبان به آثار تألیفی اعتماد ندارند و ترجیح میدهند آثار ترجمهای بخوانند. تقریبا این مسئله در بین مخاطبان کتاب عمومی است و حتی در زمان برپایی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به خوبی نمایان است چون مخاطبان به ما مراجعه میکنند و تنها آثار ترجمهای را میخرند و هر چه هم کتابهای تألیفی نویسندگان ایرانی را به آنها سفارش میکنیم آنها قبول نمیکنند که این کتابها را مطالعه کنند. این مسئله خود به خود باعث شده ناشران کمتر به سمت انتشار آثار تألیفی بروند. همین موضوع میتواند یکی از دلایل پول گرفتن ناشران به ازای چاپ کتاب برخی از افراد باشد.
او با بیان اینکه در حال حاضر آثار تألیفی نویسندگان و شاعران ایرانی به ندرت به مرحله تجدید چاپ میرسند، اظهار کرد: ما امسال آثار تألیفی زیادی داشتهایم. میتوانم بگویم این آثار با اینکه از شاعران و نویسندگان معروف و پرطرفدار ما هستند اما به ندرت به مرحله تجدید چاپ رسیدهاند. همین مسئله باعث شده است که وقتی نویسنده یا شاعری به ناشر مراجعه میکند تا کتابش را چاپ کند، ناشر به خاطر مسئله برگشت سرمایه اعلام کند که در صورت مشارکت خود مولف، کتابش را به چاپ میرساند.
این ناشر به موضوعات مختلف از جمله سرانه پایین مطالعه و گرانی تولید کتاب که باعث بیماری صنعت نشر ایران شده است اشاره کرد و گفت: متاسفانه خود ناشران نیز رعایت نمیکنند و حتی در حوزه ترجمه کافی است که یک نویسنده یک جایزه ادبی مثل نوبل بگیرد؛ بلافاصله 10 ناشر دیگر به سراغ آثار آن نویسنده میروند. به طور مثال ما سه سال قبل سه اثر از پاتریک مودیانو چاپ کردیم که آن زمان هنوز جایزه نوبل نگرفته بود. اما بلافاصله پس از آنکه این نویسنده جایزه نوبل گرفت تعداد زیادی ناشر به سراغ ترجمه و چاپ کتابهای این نویسنده رفتند که این مسئله هم برای ما ناشران معضلی است.
کیانافراز در ادامه گفت: معمولا ناشران تازهکار به سراغ انتشار کتاب با هزینه مولف میروند، این موضوع هم به خاطر آن است که این ناشران در اوایل کار ناشناخته هستند و مترجمان و پیشکسوتان حاضر نیستند اعتماد کنند و کتابهایشان را برای چاپ به آنها بدهند. بنابراین این ناشران مجبورند برای اینکه هزینه چاپ کتابهایشان تأمین شود از خود مولف که معمولا نخستین کارش را ارائه میکند در ازای چاپ کتاب پول دریافت کند. فکر میکنم 90 درصد ناشران نیز در ابتدای کارشان به این طریق کتاب چاپ کردهاند. این مسئله برای ناشرانی است که نه تجربه دارند و نه اعتبار؛ اما ناشری که مثلا پنج سال است فعالیت دارد و هنوز به این شکل در حال فعالیت است قابل پذیرش نیست.
او در پاسخ به این سوال که معمولا در سال چه تعداد از این دست آثار که مولف آن حاضر است هزینه انتشار را هم بدهد به شما پیشنهاد میشود، گفت: ما اگر بخواهیم اینگونه آثار را چاپ کنیم شاید تعداد آن به سالی 200 - 300 کتاب برسد، اما ما در حال حاضر تنها با سرمایهگذاری خودمان کتاب منتشر میکنیم.
انتهای پیام
نظرات