دبیر جشنواره موسیقی نواحی و مقامی آیینهدار اعلام کرد: ما کفگیر را ته دیگ زدهایم و در واقع شما میبینید افرادی که در این جشنواره روی صحنه میروند چقدر سنشان بالاست. ما تنها کاری که میتوانیم بکنیم ثبت و ضبط این فرهنگ نجیب است.
به گزارش خبرنگار بخش موسیقی ایسنا، محمدرضا درویشی در سخنانی گفت: غربزدگی شناخت غرب نیست، بلکه نشناختن غرب و حذف شدن بر مختصاتی است که جهات آن بر فرد و جامعه پوشیده است.
او ادامه داد: میخواهم دربارهی موسیقی سنتی و چندگانگی فرهنگی صحبت کنم که نتیجهاش یک از خود بیگانگی فرهنگی و قرار گرفتن در یک فضای تلفیق فرهنگی است، یعنی یک جامعه تلفیقی بهدست میآید که موجب گیجی فلسفی و نداشتن جایگاه فکری میشود. این همان چیزی است که ما امروز در حوزه فرهنگ و هنر دچار آن هستیم.
این پژوهشگر موسیقی اظهار کرد: موسیقی در روستاهای ما دیر یا زود دچار این عارضه خواهند شد و امروز پس از گذشت دو دهه میبینیم که این موسیقی دیگر نمیتواند به راحتی روی پای خود بایستد که دلایل مختلفی دارد.
وی بیان کرد: از دست رفتن آدمهایی که سالها و شاید قرنها حقیقتی را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکردند یکی از دلایل از بین رفتن این موسیقی است. این وجودها دارند از بین میروند و با هیچ سرمایهای نمیتوان جلوی آن را گرفت. این یک تقدیر تاریخی است که فقط هم به ایران بازنمیگردد.
دبیر جشنواره آیینهدار همچنین گفت: این وجودها وقتی بشکنند دیگر قابل وصله و پینه نخواهند بود. این وجودها به ازل وصل است و وقتی قطع شود دیگر ارتباط در جهانی به این شلوغی و با این همه کشمکش روانی قابل ساخته شدن نیست.
او معتقد است: اگر از 20 سال پیش با حمایت دولتها تمهیداتی انجام میشد این شکستگی چند سال به عقب میافتاد که با تشکیل مکتبخانهها و برگزاری فستیوال البته با حضور استادان بزرگ میسر میشد. این اتفاق باید زمانی میافتاد که هنوز نفسها گرم بودند.
درویشی که 18 خردادماه در یک کارگاه آموزشی و در تالار رودکی سخن میگفت، اظهار کرد: سال گذشته 15 نفر از هنرمندان موسیقی نواحی از بین ما رفتند که هیچ جایگزینی نخواهند داشت. فقط ظرف یک سال گذشته سه شخصیت اصلی دوتارنوازی تربیت جام فوت کردند که هر سه کلیدی و بدون جایگزین بودند. از طرفی دوران ایجاد چنین شخصیتهایی سپری شده است. آنها حتی در مناطق خود هم غریباند.
او همچنین گفت: وارد شدن تکنولوژیهای روز به لابهلای زندگی مردم روستا تغییری تدریجی در سلیقه افراد ایجاد کرده است. قانون عرضه و تقاضا اینجا هم صدق میکند. زمانی میان مردم معرفت شنیداری وجود داشت و اثر هم تولید میشد. حالا این معرفت شنیداری تغییر کرده و مردم میخواهند سریالهای ماهواره را ببینند. دیگر کسی حوصله ندارد که پنج شب افسانه کورآغلو و اصلی و کرم بشنود. حتی عاشیقها هم دیگر داستان نمیخوانند و فقط آهنگ شاد میزنند.
درویشی درباره آیین زار نیز اظهار کرد: فقط حدود سه مامازار و بابازار واقعی باقی مانده است. در ازایش سه جین آیین زار تقلبی در بندرعباس پیدا میشود که از ماهیت و ذات خود دور شدهاند. یک عده زرنگ پیدا شدهاند که آیین زار را به شو تبدیل کردهاند و مردم هم خوششان میآید.
این پژوهشگر افزود: هضم موسیقی جدی سخت است. موسیقی جدی به درد جامعه جدی میخورد و موسیقی مناطق ایران هم جدی است. مثلا شنیدن تار میرزاحسینقلی سخت شده است و به نظر خیلیها پیچیده به نظر میرسد.
او در بخش پایانی سخنانش گفت: تنها کاری که میتوانید بکنید ثبت و ضبط است زیرا این فرهنگ نجیب بیش از 20 یا 30 سال دیگر دوام نمیآورد.
انتهای پیام
نظرات