یک نویسنده و تهیهکننده برنامههای رادیویی از تعطیلی برنامههای رادیو انتقاد کرد و گفت: تعطیلی فلهای برنامههای رادیو بی احترامی به خواست مخاطب است.
روزبه حسینی - نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر - در گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا اظهار کرد: پیش از اتفاقاتی که در رادیو نمایش بیفتد و نیز تغییر مدیریتها ایجاد شود، قصد داشتم گفتوگوی مفصلی داشته باشم مبنی بر اینکه عدالت بین صدا و سیما (که یک سازمانِ واحد است) برقرار نیست و سالهاست که این اتفاق ادامه دارد و به نظرم کلانتر از تعطیلی برنامههای رادیوست. متاسفانه کماکان این مشکل پابرجاست.
وی در همین زمینه توضیح داد: مشکل اصلی این است که همه برنامهسازان ون ویسندگان رادیو و تلویزیون به ویژه آنهایی که به شکل مشترک در این دو رسانه کار میکنند، میدانند که مدیوم رادیو، برنامهسازی برای آن و حتی نوشتن برای رادیو اگر سختتر از تلویزیون نباشد، آسانتر هم نیست اما متاسفانه اقتصاد این دو رسانه به شدت غیر مقایسه است و تقریبا یک بیستم و یک سیام دستمزدهای تلویزیون با دستمزدهای رادیویی برابر است! و اما در بخش مدیریتی، در رادیو تا به امروز مدیران گروههای رادیو فقط کارگزاران اجرایی مدیریتهای رادیو بودند؛ در حالی که همه ما میدانیم میزان اختیارات یک مدیر گروه در تلویزیون به چه اندازه است و چقدر میتواند بر تخصیص و دریافت بودجهها برای گروه خودش موثر باشد. در رادیو مدیر گروه فقط کارگزار است و باید جواب پس بدهد و اصلا صاحب اختیار نیست؛ ضمن اینکه چیزی به عنوان تهیهکنندگی نیز در رادیو هنوز هم تعریفش متعلق به 50 سال قبل است.
او اضافه کرد: تهیهکننده در رادیو فقط به دوندهی کارهای تولیدی تبدیل شده است، بدون این که در میزان دستمزد عواملش در حوزه حساب و کتاب بتواند نقش بازی کند؛ این در حالی است که همه ما میدانیم که در تلویزیون تهیهکننده ذی حساب است و اوست که باید با عواملش قرارداد ببندد و پاسخگو باشد.
این کارشناس مجری برنامههای رادیو در بخش دیگری از صحبتهایش به میزان ممیزی در رادیو و تلویزیون و تفاوتی که میان آنها حاکم است اشاره کرد و گفت: میزان ممیزی و نظارت بر رادیو و تلویزیون اصلا معادل هم نیستند. همه ما میدانیم که تلویزیون رسانه فراگیرتری است، به ویژه از 40 سال پیش که تلویزیون به تدریج فراگیر و اثرگذارتر از رادیو شد اما جالب است که ممیزی و نظارت در تلویزیون کمتر از رادیو است.
حسینی سپس تصریح کرد: به نظرم مدیریت جدید رادیو نمایش اکنون به جای حل این مشکلات و بهروز کردن شرایط رادیو، دست به پاک کردن صورت مساله زده است؛ ضمن اینکه نظام یکی کردن شبکهها و ادغام آنها سیاست کلی سازمان صدا و سیماست که از تلویزیون شروع شد و در رادیو نیز ادامه پیدا کرد اما سیستم تولید و برنامهسازی در رادیو به جای اینکه حل شود - مشکل 50 - 60سالهی رادیو - صورت مسالهاش پاک شد و اکثر برنامههای رادیو جمع شد.
وی یادآور شد: در رادیو نمایش در چهار برنامه به شکل متمرکز فعالیت داشتم. «کارنامه»، «قاب کلمات»، «سینما-جامعه» و «تئاتر-جامعه» از جمله برنامههایی بود که در رادیو نمایش نویسندگی آنها بر عهده داشتم؛ ضمن اینکه کارشناس مجری نیز بودم، در سینماجامعه نویسنده و سردبیر بودم. اما از میان آنها، «تئاتر-جامعه» برنامهای بود که ایدهاش متعلق به خودم بودم و نویسندگی، سردبیری و تهیهکنندگی آنرا بر عهده داشتم. ما برای این برنامه تا شش ماه پیش تولید داشتیم؛ تک گوییهای آغاز این برنامه بر عهده خانم رویا نونهالی بود. با تیم حرفهای تئاتری قطعات نمایشی را میساختیم، گروه پژوهش داشتیم، در این برنامه اساتیدی را دعوت میکردیم که حتی به سختی حاضر می شدند به رادیو بیایند اما در نهایت این برنامه هم به تعطیلی کشیده شد. من از این برنامهها پیشتر از تعطیل شدنشان خداحافظی کردم؛ که یک بخشی از آن به سازوکارهای رادیو نمایش مربوط بود که من نسبت به اشکالات این سازوکارها اعتراض داشتم.
این نویسنده رادیو سپس به صحبتهای اخیر رامتین شهبازی - کارشناس رادیو - اشاره کرد و گفت: درباره دلیل شخصی بودن کنارهگیری از برنامه«تئاتر-جامعه»ای که آقای شهبازی به آن اشاره کرده بود، جا دارد توضیح بدهم که اگر همه عللی را که گفتم شخصی حساب میشود، بله کاملا شخصی است به دلیل این که به نظرم بیحرمتی نظارتی، مدیریتی و اقتصادی، یک سرش نسبت به مهمانانی است که به برنامه میآیند. من فکر میکنم اگر به همه اینها اهانت شود طبیعتا من مشکل شخصی پیدا میکنم و دیگر نمیتوانم با آن سیستم کار کنم. من فکر میکنم رادیو نمایش پایه تاسیسش، برگزاری برنامههایی جهت سرگرمی و تفریح مخاطب نبوده است. شعار این رادیو پیوند اندیشه و تخیل بود.
تعطیلی برنامههایی چون تئاترجامعه، سینما جامعه، نمایششناخت و دیگر برنامههای تولیدی که فضای تحلیل را برای مخاطب باز میکردند، به فرهنگسازی لطمه میزند، اما تعطیلی برنامههای زندهی رادیو که عمدتا وظیفهی نقد فرهنگی هنری را به عهده داشتند، به کل اهالی هنر لطمهای دیگر وارد میکند. به نظرم مدیریت ظرفیت نقدپذیری را از رسانه و برنامهسازان، از بین برده است. و حالا جایگزین چیست؟ برنامههایی که ما را یاد خاطرات صبح جمعه با شما میاندازند. برنامهی مذکور در زمانهی خود توفیق بسیار داشت، اما زمانه تغییر کرده و توقع مخاطب بالا رفته و ضمنا هر روز جمعه نیست!
حسینی در پایان گفتوگوی خود با ایسنا خاطرنشان کرد: تعطیلی فلهای برنامههای رادیو نمایش و تولید برنامههای جدید با رویکرد نمایشی به نظرم در یک کلام نادیده گرفتن مخاطب برنامه، عدم شنیدن صدای مخاطب است و بی احترامی به خواست مخاطب است.
انتهای پیام
نظرات