مدیر ادارهکل موزهها تاکید کرد: باید برای بازگرداندن آثار تاریخی ایران به کشور منطقی و عاقلانه عمل کنیم تا موفق باشیم.
محمدرضا کارگر در گفتوگو با خبرنگار سرویس میراث فرهنگی ایسنا، با تاکید بر اینکه چنین مسائلی که در سطح جهانی مطرح هستند باید با استفاده از تخصص، رعایت ضوابط، قانون و حقوق مصور شده اجرایی شوند گفت: بحث اساسی جدای از مباحث حقوقی در این زمینه افکار عمومی است.
او با اشاره به مطرح شدن این نظریه در سطح کشور که آثار فرهنگی تاریخی باید در خاستگاه خود به نمایش درآیند گفت: زمانی که یک اثر از فرهنگ و تمدن هند مانند «خدایگان هندی» در کشور دیگری به جز خاستگاه آن به نمایش در میآید، نمود چندانی ندارد و نمیتوان ساختار و ارتباطات اجتماعی هند را با فرهنگ هند در ان نقطه از دنیا دید، در واقع انجام این کار فقط با نمایش آن اثر در همان نقطه از دنیا که خاستگاه ان است، وجود دارد.
وی با تاکید بر مطرح شدن این تفکر از سوی یونسکو و آغاز فرهنگسازی آن در سراسر دنیا از سوی این سازمان فرهنگی، علمی و آموزشی گفت: خارج کردن یک اثر فرهنگی از خاستگاه خود یک امر غیرفرهنگی و علمی است که اگر به آن پرداخته شود، در بلندمدت حتی اگر یک اثر تاریخی به صورت قانونی از کشور خارج شده باشد، اما از نظر علمی، فرهنگی و عقلی اتفاق خوب و مناسبی دیده نمیشود و دیگر هیچ کس آن را تایید نمیکند.
کارگر فرهنگسازی این بحث در سطح کشور را رسالت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دانست و گفت: باید برای دامنزدن به این بحث با کشورهای دارای هویت و تمدن کهن مانند عراق، ایتالیا، مصر، یونان و آمریکای لاتین که آثارشان در طول سالهای مختلف از کشورشان خارج شده، یک همدلی و حس مشارکت ایجاد کرده و یک گفتار عمومی داشته باشیم و با تهیهی یک لایحه در این زمینه و ارائهی آن به یونسکو و سازمان ملل، از منظرهای علمی با استفاده از شخصیتهای فرهنگی مختلف در این زمینه گفتوگو کنیم.
رئیس سابق موزهی ملی ایران ایجاد یک کمپین جهانی برای جلوگیری از خروج آثار تاریخی از کشورهای دارای تمدن کهن را اقدامی دانست که میتواند در این زمینه موثر باشد و گفت: اگر این اتفاق به یک باور عمومی تبدیل شود، قطعا نمایش اینگونه آثار در خارج از کشور دیگر برای کشورهایی که اکنون این آثار را در اختیار دارند، افتخار محسوب نمیشود، بلکه نگاه بدبینانهای به آنها پیش میآید.
کارگر انجام آگاهسازی مناسب برای مردم در داخل کشور را اقدام دیگری دانست که میتواند در معرفی فرهنگ و تمدن ایران موثر باشد و تاکید کرد: همیشه نمیتوانیم با استفاده از اهرمهای زور به این قضیه اکتفا کنیم که میتوانیم آثارمان را در داخل کشور حفظ و نگه داریم، بلکه باید با استفاده از نیروی شخصیتهای فرهنگی و علمی جلوگیری از خروج آثار تاریخی را به یک رسالت فرهنگی برای هر ایرانی تبدیل کنیم و در ادامه با استفاده از مراجع حقوقی و قضایی آن را در سطح کشور و حتی جهان فراگیر کنیم.
وی تاکید کرد: با احاطهی کامل به قوانین بینالمللی باید سرعت عملمان را نسبت به موقعیتهایی که امکان موفقیتمان برای برگرداندن آثار تاریخی بیشتر قوت میگیرد بیشتر کنیم و برای استرداد مواردی هزینه و زمان بگذاریم که میتوانیم با ادلهی کافی از آنها دفاع کنیم، نه اینکه با صرف هزینههای زیاد، نتوانیم در آن موفق باشیم.
او با اشاره به ناکام ماندن ایران در حراجیهای مختلف مانند کریستی و ساتبی برای استرداد برخی از آثار تاریخی ایران تاکید کرد: در این گونه موارد حراجیها معمولا نخست مراتب حقوقی را بررسی میکنند، سپس براساس شواهد، اسناد و مدارک؛ آثار تاریخی کشورهای مختلف را در حراجیها به مزایده میگذارند.
کارگر مهمترین ناکامی ایران در استرداد آثار تاریخی را دادگاه «سرسرباز هخامنشی» دانست و گفت: متاسفانه نتوانستیم هیچ نتیجهای از آن بگیریم. این در حالی است که باید قبل از اینکه حراج این گونه آثار وارد مرحله عمل شود، اقدام کنیم.
به اعتقاد وی اگر کمپینهای جهانی روی چنین مسائلی مانند حراج آثار تاریخی فعالیت کنند، کشورهای دارای تمدن سریعتر و بهتر میتوانند تمدن سرقت شدهی خود را به کشور خاستگاه برگردانند.
انتهای پیام
نظرات