محمدرضا سنگری میگوید تألیف کتابهای درسی با حساسیت زیادی مواجه است، همچنین برخی تنگنظریها راه را بر به نمایش گذاشتن دنیایی فراختر در این کتابها بسته است.
این استاد دانشگاه و عضو گروه مؤلفان کتابهای درسی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره مسائلی که کتابهای درسی خصوصا کتابهای ادبیات و زبان فارسی با آنها روبهرو هستند و همچنین حذف درس انشا، گفت: چیزی که باعث شد زنگ انشا حذف شود این بود که زنگ انشا برنامهای نداشت و در آن آموزشی داده نمیشد. اما تلاش شد در کتابها نوشتن و انشا آموزش داده شود و هدفدار باشد. اما این را قبول دارم که این تلاش که تلاش خوبی بود سبب شد انشا کمرنگ شود، ولی قصد کسانی که انشا را حذف کردند این نبود.
او در ادامه توضیح داد: اگر انشا با آموزش همراه نباشد، مناسب نیست. ما باید به بچهها نوشتن یاد بدهیم و انشا هم بخشی از نوشتن است. یک خط نسلی رخ داده است و اینکه عمدتا کسانی که از انشا سخن میگویند آن را در آن شکل نوستالژیک میبینند؛ در حالیکه انشا یعنی هنر نوشتن و این میتواند انواع مختلفی داشته باشد.
سنگری درباره مشکلاتی که انشا با آن روبهروست گفت: مشکل اساسی ما این است که معلمان ما آموزش ندیدهاند، همچنین آموزشی هم نمیبینند؛ بنابراین اگر زنگ انشا یک ساعت که نه بلکه دو ساعت هم بشود، فرقی نمیکند. ما باید بتوانیم از طریق معلمان روشهای نوشتن را به دانشآموزان بیاموزیم. فعالیتهایی مثل اینکه دانشآموز بتواند اسمی برای داستانی پیدا کند هم انشاست. اما اگر معلم ما نوشتن بلد نباشد و خلاقیت نداشته باشد، نمیتواند انشا را در دانشآموزان تقویت کند. او باید بتواند به دانشآموز بگوید که از نظر زبان فارسی جملهاش چه مشکلی دارد. تنها راه حل این موضوع هم آموزش معلمان است. البته ما معلمهای باسواد روشن، ریزبین و خوشذوق هم کم نداریم، اما مجموعه معلمان ما آموزش کافی ندیدهاند.
این پژوهشگر درباره دو کتاب انشا که امسال برای پایه هفتم و هشتم تدوین شده است، اظهار کرد: من این کتاب را پیش از انتشار دیده و بررسی کردهام. دلواپسی من این است که معلمهای ما به اندازه کافی آموزش ندیده باشند که بتوانند این کتاب را درس بدهند.
او همچنین در پاسخ به انتقادهایی که به این کتاب وارد میشود گفت: تا کسی کتاب درسی ننویسد، نمیداند که نوشتن کتاب درسی چه سختیهایی دارد. من خودم سالها این مسؤولیت را داشتهام و باید بگویم که حساسیتها درباره متن کتابهای درسی بسیار زیاد است. اما در مورد این کتاب خاص من موافقم که میشد متنهای بهتری برای این دو کتاب انتخاب شود.
سنگری درباره حساسیتهایی که برای تألیف کتابهای درسی وجود دارد، گفت: حساسیتهای اجتماعی، خانوادگی و حساسیتهای دولتی درباره کتابهای درسی زیاد است. ما کتابی را برای سال اول دبیرستان تدوین میکردیم و فکر کردیم این سن، سنی است که دوستیهای دختر و پسر برای دانشآموزان مطرح میشود؛ بنابراین قصه «لیلی و مجنون» را از کتاب نظامی انتخاب کردیم و آوردیم و در واقع میخواستیم با این درس از عشق زمینی به عشق خدایی برسیم. این متن، متن کهن و متعلق به قرن ششم است اما برخی از خانوادهها به این متن واکنش نشان دادند. بنابراین حساسیتها زیاد است. وقتی در کتابی متن کهن میآید، برخی میگویند چرا متنهای امروزی آورده نشده، و برعکس. دیدگاهها و ذائقهها متفاوت است. ما باید بیش از هرچیز واقعیت بچهها را ببینیم و بدانیم چه چیزی مورد نیاز آنهاست.
او دیگر محدودیت در تالیف کتابهای درسی را متمرکز کردن آنها دانست و گفت: وقتی کتاب درسی مینویسید، با کتابی متمرکز سروکار دارید. کاش میشد برای هر استان کشور کتابی متفاوت نوشت. در کتاب درسی باید دانشآموزان سیستان و بلوچستان تا منطقه 1 و 2 تهران را درنظر گرفت؛ بنابراین حرف زدن از دانشآموز در کتابهای درسی خیلی سخت است.
او افزود: همه این محدودیتها در کتابهای درسی هست و دست و پای کتابهای درسی را هم میبندد. من 21 سال است که در نوشتن کتابهای درسی دخیل هستم و کاملا مشکلات آنها را درک میکنم. در زمان نوشتن یک کتاب سفارشهای زیادی وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. برای مثال باید براساس برنامه و سند ملی کتاب نوشت. همچنین کتابهای قبلی و بعدی را نیز درنظر گرفت. برای نوشتن کتابها هم تلاش میشود از نویسندگان در شهرهای مختلف استفاده کرد اما محدودیتهایی وجود دارد و من معتقدم خیلی بهتر از این میشود کار کرد. گاهی نگاهها تنگنظرانه است و این نقد پذیرفتنی است که کتابهای درسی میتوانند دنیای فراختری را به نمایش بگذارند.
انتهای پیام
نظرات