محمدتقی عطایی گفت: در سالهای گذشته، نخست باستانشناسی را در تشکیلات سازمانی به حاشیه راندند و سپس با تبعید اجباری پژوهشکدهی باستانشناسی به شیراز، شیرازهی آن را تا مرز فروپاشی پیش بردند.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، رییس هیئت مدیرهی جامعهی باستانشناسی ایران ادامه داد: با وجود تحولات رخداده در سازمان میراث فرهنگی بهنظر میرسد که جایگاه باستانشناسی بهعنوان یکی از مهمترین ارکان تشکیلات میراث فرهنگی کشور، در این سازمان روبه افول است.
وی اظهار کرد: اندیشهی کار گروهی و ایجاد تشکل در باستانشناسی ایران، سابقهای تقریبا طولانی دارد؛ اما این موضوع کمتر صورت عملی به خود گرفته است. از نیمههای دههی 70 دو اتفاق مهم در باستانشناسی ایران رخ داد؛ یکی علاقهی مضاعف به تخصصگرایی در میان دانشجویان و دانشآموختگان این رشته و دیگری، مشارکت پژوهشگران مستقل و آزاد در فعالیتهای باستانشناسی.
او که در نخستین نشست جامعهی علمی باستانشناسان با عنوان «اولویتها و ضرورتهای باستانشناسی ایران» و با موضوع «اهداف و ضرورتهای شکلگیری» سخن میگفت، بیان کرد: برخلاف گذشته که باستانشناسان علاقهی بیشتری به کار فردی داشتند، در این مدت، گرایش به کار جمعی در قالب گروههای کوچک بالا گرفته و حلقههایی در میان دانشگاهیان و پژوهشگران آزاد و مستقل بهوجود آمده، بهگونهای که در این سالها، باستانشناسی ابتدا در تشکیلات سازمانی به حاشیه رانده شد و سپس با تبعید اجباری پژوهشکدهی باستانشناسی به شیراز، شیرازهی آن تا مرز فروپاشی پیش رفت.
وی ادامه داد: طبیعی است که بخش مهمی از این اتفاقات ناخوشایند بهدلیل انفعال و ضعف مفرط خود باستانشناسان و فقدان اتحاد در میان آنها رخ داده است. در نبود تشکلی فراگیر، دفاع از صنف و حرفهی باستانشناسی، کاری بسیار دشوار است. حتی در سالهای گذشته به تعداد گروههای باستانشناسی در دانشگاههای مختلف دولتی و آزاد افزدوه شده و تعداد فارغالتحصیلان این رشته در مقاطع مختلف بهنحو چشمگیری افزایش یافته است.
عطایی گفت: با این وجود، بهدلیل کمتوجهی به مسائل کیفی و اتکای صرف به مسائل کمی، همهی دلسوزان عرصهی میراث فرهنگی و باستانشناسی کشور، این وضعیت را ناخوشایند تلقی میکنند؛ اما میتوان با برنامهریزی، از این وضعیت ناخوشایند و نامطلوب به نفع باستانشناسی ایران بهره برد و نیروهای متفرق موجود را در راستای ایجاد تحولات مثبت تشکل بخشید.
او یکی از بهترین شیوههای اعمال قدرت بهمنظور صیانت از حقوق صنفی باستانشناسان در عرصهی میراث فرهنگی را کار گروهی دانست و ادامه داد: باستانشناسان با وجود داشتن اختلاف عقیده و سلیقههای مختلف و گاه متضاد، مجبورند برای بقا و پیشرفت صنف و حرفهی خود با یکدیگر همکاری کنند، به این دلیل، تعدادی از پژوهشگران و دانشآموختگان باستانشناسی گرد هم آمدند و پس از ماهها بحث و گفتوگو دربارهی چگونگی ایجاد نهادی علمی - صنفی تصمیم گرفته شد، تا با گرد هم آوردن باستانشناسان، استادان، محققان، دانشآموختگان و دانشجویان باستانشناسی، نهادی جمعی شکل گیرد.
وی بیان کرد: این نهاد، فرهنگی و غیرسیاسی، غیردولتی، غیرانتفاعی (غیرتجاری) و مستقل است و آنطور که در اساسنامهی آن نیز قید شده است، دامنه فعالیتهای آن در چارچوب موضوعات مرتبط با باستانشناسی ایران تعریف میشود. هدف عمدهی آن نیز ارتقای دانش باستانشناسی همراه پویایی، همگرایی و تلاش برای تحکیم موقعیت آن در جامعهی ایران است.
رییس هیئت مدیرهی جامعهی باستانشناسی ایران گفت: دورهی مدیریت باستانشناسانی مانند «عزتالله نگهبان»، «فیروز باقرزاده» و «مسعود آذرنوش» دورهی مدیرانی بود که وضع باستانشناسی ایران و اوضاع باستانشناسان ایرانی روبه بهبود و درخشانی رفت.
وی اظهار کرد: امروز به تجربه ثابت شده که اتکا به تواناییهای افراد لایق، بدون بهوجود آمدن شرایط رشد ثابت و پایدار برای باستانشناسی، چندان مفید نبوده است. بعد از برکناری این مدیران لایق، شاهد آن بودهایم که شرایط معکوسی حاکم شده و به افول بیش از پیش باستانشناسی منجر شده است.
او ادامه داد: با اغماض میتوان گفت که باستانشناسی ایران از بُعد علمی توانسته خود را کجدار و مریز تا به امروز حفظ کند و حتی ارتقا دهد؛ اما بیتردید از بُعد صنفی، رشدی نداشته است. در دو دولت نهم و دهم، مدیران نامرتبط و غیرمتخصص در تمام سطوح مدیریتی سازمان میراث فرهنگی بر سر کار آمدند. آنها نهتنها خود را از نظر و مشاورهی متخصصان بینیاز دیدند، بلکه سازمان میراث فرهنگی را به یکی از سیاسیترین نهادهای اجرایی دولت تبدیل کردند. در این میان، بیشترین آسیب را باستانشناسی دید. به همین دلیل، در شرایط حاضر دیگر نمیتوان و نباید به ظهور افراد توانمند دل خوش کرد.
عطایی اولویت مسائل صنفی و حیثیت باستانشناسی بر موقعیتهای شغلی و فردی در باستانشناسی ایران را یکی از پیشنهادها برای برونرفت از وضعیت رکود فعلی در این حوزه دانست و ادامه داد: چنانکه مسائل صنفی باستانشناسی در اولویت قرار گیرد و همهی اعضای خانوادهی باستانشناسی، آنها را مقدم بر موقعیت شغلی و فردی خود در نظر بگیرند و نسبت به مسائلی که بر اوج و حضیض آن موثر است، هوشیار باشند و از حقوق صنفی خود دفاع کنند، در نهایت به نفع تکتک اعضای خانوادهی باستانشناسی ایران خواهد شد.
او اضافه کرد: در انتخاب و چینش هیئتهای باستانشناسی غالبا ارتباط میان تخصص سرپرست هیئت و دوره یا دورههای فرهنگی محوطه، هدف چندان روشنی ندارد. از سوی دیگر، وابستگی مالی اینگونه طرحها معمولا باعث نارضایتیهای شدیدی شده است. به عنوان نمونه، در چندماه گذشته شماری از اعضای جامعهی باستانشناسی ایران شکواییههای خود را از تسویه نکردن دستمزدهای خود به شیوههای مختلف ابراز کردهاند که بهعنوان نمونه میتوان به کاوشهای سد سیمره اشاره کرد.
انتهای پیام
نظرات