روز پیش در حالی برخی روزنامهها خبر مرخص شدن اکبر خواجویی از بیمارستان را منتشر کردند که جسم بیجان کارگردان سریال «پدرسالار» از ساعتها پیش در سردخانه بود. این اتفاق که از طبیعت فضای رسانهیی ما نشأت گرفته، بار دیگر واقعیت ضعف بنیه مطبوعات ما را به صورتمان میزند.
به گزارش خبرنگار بخش رسانه ایسنا، اتفاق تلخ ساعت 9 شب جمعه رخ میدهد. ساعاتی بعد، خبر درگذشت خالق سریال «پدرسالار» به ترتیب از طریق ایسنا، سپس دیگر خبرگزاریها، سایتهای خبری و حتی شبکههای اجتماعی منتشر میشود.
تا ساعت 10 صبح شنبه تقریبا آسودهخاطرترین خبرنگاران حوزهی تلویزیون هم از خبر درگذشت اکبر خواجویی مطلع شدهاند اما نگاهی به صفحه تلویزیون برخی روزنامههای تخصصی فرهنگ و هنر از اتفاقی دیگر حکایت دارد.
«اکبر خواجویی از بیمارستان مرخص شد»!
تازه نبودن محتوای روزنامههای صبح در مورد حوادث مهم شب گذشته پیشتر هم اتفاق افتاده که از آن جمله میتوان به جا ماندن برخی روزنامهها از اعلام خبر نتایج مذاکرات ژنو اشاره کرد. این مشکل مطبوعاتی پرسشهایی از این دست را به ذهن متبادر میکند که آیا مطبوعات میتوانند در میان حجم بالای رقابت رسانهیی بین رسانههای جدیدتر و البته دارای قابلیتهای بیشتر، همچنان تازگی خبر و مخاطب خود را حفظ کنند و اینکه آیا انتشار روزنامهها در دو نوبت، میتواند راهکاری برای حل این مشکل باشد؟
یک روزنامهنگار معتقد است: روزنامهها باید مرور جدی بر بحث روزنامهنگاری مدرن امروز انجام دهند و روزنامهها را زنده کنند وگرنه این دکان به هیچ وجه قابل ادامه نیست.
مینو بدیعی - روزنامهنگار - در گفتوگو با خبرنگار بخش رسانه ایسنا در ادامه مطالب بالا اظهار میکند: روزنامهها به عنوان پدر یا مادر رسانههای کل جهان دیگر نقش مهمی در انتشار و گسترش خبر ندارند؛ به جهت اینکه اولا رادیو و تلویزیون پیشتاز هستند. خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی نیز با سرعت هر چه تمامتر خبر را ارائه میدهند. رسانهای مثل مطبوعات نسبت به رسانههای دیگر دور میمانند اما این رسانه در شرایط کنونی باید نگاه جدیدی به خبر داشته باشد.
وی میگوید: برخیها معتقدند خبر در مطبوعات مرده است، اما به نظر من اینگونه نبوده است. نگاه مطبوعات باید یک نگاه جدیدی نسبت به خبر باشد؛ به عنوان مثال خبرنگاری به سایت خبری مراجعه میکند که اکبر خواجویی درگذشته است، این خبرنگار باید آنقدر گوش به زنگ باشد که اگر در شمارهای از روزنامه به این خبر نرسید، برای شماره آیندهاش یک خبر درستی را تهیه کند. به عبارت دیگر نداشتن خبر فوت اکبر خواجویی نشاندهندهی ضعف خبری مطبوعات ایران است و در حقیقت منبع اصلی دریافت خبر خبرگزاریها و یا بعضا سایتهایی هستند که گاه موثق هم نیستند. در این زمینه خود من بارها دیدهام که قبل از فوت خانم سیمین بهبهانی، هم در شبکههای اجتماعی و هم در سایتهای مختلف، خبرهایی مبنی بر درگذشت سیمین بهبهانی منتشر شد در حالی که این خبر درست نبود.
وی با بیان اینکه در مطبوعات خبرنگار نداریم، تأکید میکند: مطبوعات ایران باید معنای دیگری از خبرنگار داشته باشند؛ به عنوان مثال اگر آقای اکبر خواجویی در بیمارستان بستری است آن خبرنگار مطبوعات مدام باید حال وی را از بیمارستان و یک منبع موثق پیگیری کند نه اینکه به نقل از سایتی، خبر اشتباه و سوختهای را منتشر کند.
این روزنامهنگار با اعتقاد بر اینکه خبرنگاران در مطبوعات نیاز به پاکسازی و آموزش دارند، خاطرنشان میکند: اساسا خبرنگار، اینترنت را برای پشتوانهی خبریاش استفاده میکند نه اینکه هر چیزی را کپی کند و متأسفانه خبری به این سادگی به غلط از سایت دیگری کپی شود و روز بعد نیز در روزنامه منتشر شود. در حالی که خبرنگار باید مستقیما خبر را از شاهد عینی بگیرد. بروز این مسائل به این علت است که خبرنگار با حوزهای که در آن فعالیت میکند ارتباط مستقیم ندارد و صرفا از طریق اینترنت خبرها را دنبال و آنها را کپی میکند.
بدیعی همچنین اظهار میکند: با همه این اوصاف به این نتیجه میرسیم که روزنامهها به خاطر دلایل دیگر منتشر میشوند و انگار دکه یا دکان باز کردهاند. در حالی که روزنامهها باید مرور جدی بر روی بحث روزنامهنگاری مدرن انجام بدهند و روزنامهها را زنده کنند وگرنه به هیچ وجه قابل ادامه نیست. راه اصلی این است که خبرنگار با حوزه خود ارتباط پیدا کند.
این روزنامهنگار همچنین معتقد است: خبرگزاریها و سایتهای خبری و روزنامهها از نظر منبع اطلاعرسانی موثق هستند، اینکه چرا عقب هستند عیب اساسی آن در مدیریت بر سردبیری و عدم بها دادن به تخصص روزنامهنگاری مدرن در جامعه است. چرا روزنامههایی همچون نیویورک تایمز باقیاند و به عمر خودشان خبر، گزارش، مقاله، یادداشت و مصاحبه دارند و همچنان هم مخاطبان خودشان را دارند؟ به این دلیل که یک عنصر اصلی به اسم مدیریت و سردبیری قوی و در کنار آن خبرنگاران قوی دارند.
وی اظهار میکند: خبرنگاران مطبوعات مطلب و خبر را از اینترنت میگیرند و در روزنامه منتشر میکنند در حالی که این مدیران و سردبیران روزنامهها هستند که باید جلوی این خبرها را بگیرند و بگویند خبرهایی به این شکل نمیخواهیم. متأسفانه کسانی که این نوع خبرها را کپی و در روزنامهها منتشر میکنند در حد تنظیمکننده خبر هم نیستند؛ به جهت اینکه عین خبر را کپی و در روزنامهها منتشر میکنند. پیش از این اگر خبری به عنوان مثال از شهرستان برای ما میآمد آن را دوباره بازنویسی میکردیم اما حتی در حال حاضر آن را هم نداریم.
بدیعی در بخش پایانی گفتوگوی خود با مقایسه مطبوعات ایران و جهان اظهارمیکند: برغم فعالیت همه رسانههای مدرن، مطبوعات در غرب هنوز جایگاه خود را دارند و به عنوان رکن چهارم دموکراسی هستند. اما از دورانی که وارد عصر مدرنیته شد، یعنی سال 40 هجری شمسی که مطابق با دهه 60 میلادی بود و رسانههای جدید به شدت دنیا را تسخیر کرده بودند و از طرفی مطبوعات هم گام به گام با آنها جلو میآمدند، مطبوعات ایران همچنان از لحاظ اطلاعرسانی در مورد خبررسانی ضعیف عمل میکردند و در حال حاضر نیز همینطور است.
انتهای پیام
نظرات