• دوشنبه / ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ / ۰۰:۱۶
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 93052009512
  • خبرنگار : 71157

در دیدار سیمین و پروین چه گذشت؟

در دیدار سیمین و پروین چه گذشت؟

سیمین بهبهانی که چند روزی است در کماست، در نوشتاری از خاطره دیدارش با پروین اعتصامی سخن گفته است.

سیمین بهبهانی که چند روزی است در کماست، در نوشتاری از خاطره دیدارش با پروین اعتصامی سخن گفته است.

به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این شاعر غزل‌سرا در متنی با عنوان «جنینی که من بودم» می‌نویسد: ... مادر شعر می‌سرود و من از او تقلید می‌کردم، اما نهانی. یک روز که دست‌نوشته‌هایم را زیر بالشم یافته و خوانده بود،‌ پرسید: شعر می‌نویسی؟ سرخ شدم و گریستم و این دومین‌بار بود که در برابر نگاه جست‌وجوگرش سرخ می‌شدم و می‌گریستم. و آنک... گویی که بلوغ را دوباره دریافته بودم. مادر نوازشم کرد و دل داد و آینده‌ای روشن برایم آرزو کرد.

چند روز بعد زنی جوان با مادر خود، که بسیار شبیه دخترش بود، به خانه ما آمدند. ماه اسفند بود. زن جوان شرم‌رو و اندک‌سخن بود. مادرم شعر مرا که خود دست‌کاری کرده بود، برای او خواند. زن جوان مرا بوسید. وقتی رفتند مادر گفت: او پروین اعتصامی‌ است، بزرگ‌ترین بانوی شاعر. شاید نهانی آرزو کرد که روزی چون او باشم.

در فروردین سال بعد، پروین اعتصامی درگذشت، به بیماری حصبه، اما خاطره‌ دیدارش در من نخواهد مرد و شاید گلی بر خاکم برویاند و:

هر که باشی و ز هر جا برسی

آخرین منزل هستی این است...

و شعر - حریری آبی و بی‌نهایت - تا کهکشان ادامه داشت. ای کاش می‌توانستم سینه بر نرمی‌ این گستره بسایم و با سر، در میان دو بال گشوده، بر تمامت آن درخشندگی شیار بکشم. در گرته زرین آفتابش تن بیندایم و در بخور خیال‌گونه‌ ابرش دم زنم و همه لحظه‌های بی‌پایانش را بیازمایم. اما این پرنده کوچک و این گستره‌ بی‌نهایت؟ هیهات! دریغی بر محال و محالی در بی‌کرانگی! نصیب من بال‌زدنی‌ است با فوج پرندگان دیگر – نت‌های سیاه و سفید، پراکنده و لغزان در فضای موسیقی - تا مگر گوشی فراز و فرودمان را، گشت و واگشت‌ِمان را،‌ تحریر ظریف بال‌های‌مان را در مقطع کوچکی از این بیکرانه‌ نیلگون بشنود.»

به گزارش ایسنا، سیمین بهبهانی از شامگاه چهارشنبه (15 مردادماه) در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری شده و در کماست.

به گفته علی بهبهانی - پسر این شاعر -، نارسایی تنفس و ریه به قلب او زده و قلبش با شوک الکتریکی برگشته و کار می‌کند. در حال حاضر هم با تنفس مصنوعی نفس می‌کشد.

پی‌نوشت: مطلب بالا از «گزینه‌ اشعار» سیمین بهبهانی منتشرشده در انتشارات مروارید برگرفته شده است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha