کوچهی پر پیچ و خم و باریک «میرزا محمود وزیر»، هنوز خانهی روحانی دوران مشروطه «مدرس» را در خود دارد، خانهای که یک اشتباه باعث شد تا جان یک خانهی تاریخی دیگر را نجات دهد، اما خودش هنوز منتظر است...
انتظار برای تصحیح یک اشتباه، اشتباهی که عمرش دارد به یک دهه میرسد، اما کسی هنوز در صدد جبران آن بر نیامده است؛ حتی رئیس شورای شهر تهران - احمد مسجد جامعی - که دو روز گذشته (جمعه 17 مرداد) از این خانهی تاریخی دیدن کرد، ولی در دیدارش فقط چندین بار به بروز این اشتباه اشاره کرد و دیگر هیچ.
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، حدود 9 سال پیش با نظارت احمد مسجد جامعی، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره کل میراث فرهنگی استان تهران ماموریت داشت تا طرح تملک خانهی «مدرس» و در نهایت مرمت و ساماندهی و تبدیل آن به فرهنگسرای مدرس را بر اساس پیشنهاد مجلس ششم دنبال کند، اما این طرح هنوز که هنوز است، خاک میخورد و دستی برای پاک کردناش بلند نشده است.
این خانهی تاریخی و شخصیتساز خوشبختانه هنوز پابرجاست، اما داخل خانه حال و روز مناسبی ندارد، هر چند خانوادهی «کتابچیها» که بیش از یک دهه است از این خانه به عنوان انبار کتاب استفاده میکنند، برای سالم ماندن کتابهایشان دستکم این بنا را سرپا نگهداشتهاند، اما خانهی «مدرس» کجا و انبار کتاب کجا؟
همه جای خانه، اتاقها، مطبخها، اتاق طلاب، زیرزمین و حتی مکان استراحت مدرس حالا انبار کتاباند، و همخانهشان کبوتران، گنجشکها، کلاغها، گربهها و موریانههایی هستند که به تخریب تدریجی این خانه کمک میکنند.
اما آقای کتابچی، مالک خانه قدری خیال رئیس شورای شهر را برای چگونگی حفاظت از خانه راحت میکند، وقتی در یکی از اتاقهای حیاط خلوت این خانه را باز و کف را نشان میدهد که تعدادی از کاشیهای قدیمی نمای ساختمان را در کف این اتاق نصب کردهاند.
چه میشد اگر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری طرح خرید آن را با کمک مجلس عملی و آن را به فرهنگسرایی بزرگ تبدیل میکرد؛ آنوقت، این محلهی قدیمی لااقل میتوانست پاسخگوی اوقات فراغت جوانان باشد.
هرچند در قدم نخست در خرید این بنا اشتباه شد و خانهی تاریخی و از نظر معماری کامل «نصیرالدوله» خریداری شد و در همان زمان هم بخشهایی از خانه مرمت شد و داربستهای مرمتی آن دارند به تاریخ میپیوندند، اما پس از آن به نظر میرسد خانهی «مدرس» به لیست فراموش شدهها پیوسته است.
این بیتوجهی تا کنون باقی است، حتا رئیس شوری شهر تهران هم به نظر میرسد تمایل داشته پس از حدود 10 سال بار دیگر به این خانه سری بزند، نه فکری یا دستکم دستوری برای آن بدهد، چون به گفتهی جلال کتابچی در بازدید وی از این خانه حرفی برای توجه یا حتی تلاشی کوتاه برای حفاظت و تملک این خانه مطرح نشده است.
البته کتابچی امیدوار بود شاید در روزهای پس از بازدید مسجد جامعی دربارهی وضعیت این خانه اقدامی انجام یا توجهی شود.
پیش از این کتابچی دربارهی فروش خانهی مدرس به خبرنگار ایسنا گفته بود: تا زمانی که با میراث فرهنگی یا سازمان دیگری به توافق نرسیم، خانهی مدرس همین گونه بهصورت انبار کتاب باقی میماند و اگر سازمان یا شخص دیگری زودتر از میراث با قیمت ما خواستار خرید خانه باشد، آنرا میفروشیم؛ ولی اکنون هیچ اصراری در فروش فوری خانه نداریم.
همچنین در آن زمان یکی دیگر از مالکان خانهی مدرس و برادر رضا کتابچی نیز گفت: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری باید بودجهای برای خرید خانهی مدرس فراهم کند و آن را بخرد؛ تا این اثر از میان نرود، چون تمام همسایههای خانهی مدرس درحال ساختوساز خانهها هستند و هر ساخت و سازی خرابی بیشتر را برای خانهی مدرس و خانهی نصیرالدوله ایجاد میکند، اتفاقی که به وضوح این روزها میتوان در خانههای در حال ساخت بنبست «مدرس» در کوچهی میرزا محمود وزیر به راحتی دید.
جلال کتابچی با اشاره به انتظار خانوادهی کتابچی از مجلس، اضافه کرد: مجلس باید به سازمان میراث فرهنگی فشار وارد کند، تا این خانهی قدیمی خریده شود؛ حتا شنیدهام، اعتباری که فقط صرف خرید خانهی نصیرالدوله شده، برای دو خانهی مدرس و نصیرالدوله اختصاص داشته است.
حال، وضعیت خانهی مدرس که زمین آن روزی ازسوی یکی از ملاکین قزوین به مدرس اهدا شد، تا با ساخت خانه در آنجا به مردم خدمت کند، نامشخص است؛ مجلس، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و تمام کسانی که دم از حفظ و احیای آثار تاریخی و با ارزش کشور میزنند، چه برنامهای برای این مکان تاریخی دارند؟
انتهای پیام
نظرات