سیمین دانشور تا چند سال پس از انتشار خبر درگذشتش زنده بود. خبر درگذشت آیتالله مهدوی کنی نهتنها در دوره بیماری اخیر، که چند سال پیش در ایام نوروز، در یکی از رسانهها منتشر شد. رسانهها دو سال پیش خبر درگذشت ابوالفضل پورعرب را به نقل از اظهارات یک مدیر سینمایی در یک نشست خبری منتشر کردند.
از محمدعلی کشاورز تا ثریا قاسمی، تا رابعه اسکویی، هر چند وقت یکبار مجبور شدهاند خبر درگذشتشان را تکذیب کنند. واقعا چطور میشود که علاوه بر افراد باربط و بیربط، رسانههایی که قرار است اصل صحت را بر سرعت ترجیح دهند، در انتشار خبر درگذشت مشاهیر تعجیل می کنند؟
کافی است خبر جدی شدن بیماری یکی از چهرههای عالم ورزش، هنر و سیاست، در رسانهای منتشر شود تا در یک زمان کوتاه حجم بالایی از اخبار مرتبط و غیرمرتبط را در رسانههای مرتبط و غیرمرتبط شاهد باشیم. کافی است اعلام شود فلان نویسنده یا هنرمند به کما رفته است تا پس از آن رسانههایی که شاید به انتشار خبر ماهی یک بار در رسانهشان بسنده میکردند، به ناگاه فعال شده و البته جمع کثیری از مخاطبان علاقمند به آن شخصیت شناختهشده را هم سمت خودشان بکشانند.
در این بین شبکههای اجتماعی مثل وایبر، فیسبوک و ... هم بر انتشار هیچ خبری آنهم با ذکر جزئیترین جزییات دست رد نمیزنند والبته در پی آن شایعات هم شکل میگیرد و تشخیص اخبار نادرست در بین حجم بالای خبری که دربارهی یک موضوع واحد منتشر میشود، سخت به نظر میرسد.
اگرچه انتشار حجم بالای خبرهای درست و نادرست در شبکههای اجتماعی دربارهی چهرههایی که هر کدام در بین جمع کثیری از مردم محبوبیت دارند، اتفاق چندان دور از ذهنی به نظر نمیرسد و شاید آن را بتوان از ویژگیهای معروف بودن دانست، اما زمانی که انتشار خبرهای نادرست درباره یک شخصیت محبوب در سایتهای خبری و بعضا خبرگزاریهای رسمی اتفاق میافتد که اعتماد تعداد زیادی از مخاطبان را هم به خود جلب کردهاند، مساله کاملا فرق میکند؛ اتفاقی که بارها دلخوری خود این شخصیتها و نگرانی خانوادهها و علاقمندانشان را در پی داشته است.
خبرهای نادرستی که در روزهای اخیر درباره سیمین بهبهانی در سایتها و رسانهها منتشر شده است، خبرنگار بخش رسانه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، را بر آن داشت تا در گفتوگویی با یک مدرس و تحلیلگر رسانههای اجتماعی این مساله را با وی به بحث بگذارد؛ موضوعی که در روزهای آتی از طریق گفتوگو با کارشناسان دیگری هم تحلیل میشود.
جواد افتاده - مدرس دانشگاه و تحلیلگر رسانههای اجتماعی - با بیان اینکه در حوزهی ارتباطات، در شرایط بحرانی سرعت اهمیت پیدا میکند، به خبرنگار ایسنا گفت: اگر فوت افراد سرشناس را بحران تلقی کنیم، هر رسانهای برای اثبات برتری خود سرعت را ملاک قرار میدهد که ممکن است همزمان با آن دقت را فراموش کند.
وی افزود: متأسفانه خانوادههای این افراد از منظر حقوقی قضیه را پیگیری نمیکنند به همین خاطر آن رسانه به خود اجازه میدهد که خبر کذب خود را منتشر کند و به راحتی تکذیبیهاش را نیز صادر کند.
این مدرس و تحلیلگر رسانههای اجتماعی در عین حال گفت: البته گاهی این تکذیب خبرها جنبه سیاسی پیدا میکند و با آنها برخورد سیاسی میشود.
او با مرسوم ندانستن عذرخواهی در فضای رسمی رسانهها بیان کرد: اصولا همراه با تکذیبیهها عذرخواهی نمیشود و در این زمینه کمتر به اخلاق توجه میشود.
افتاده همچنین از انتشار این اخبار به عنوان «شگرد» یاد کرد و افزود: این رسانهها برای بازدید بیشتر این چنین اخباری را منتشر میکنند و به خیالشان کمتر کسی تکذیبیه آنها را رصد میکند.
او با بیان اینکه اصولا رسانههای زرد دنبال جذب مخاطب در بلند مدت نیستند، گفت: پربازدید بودن و توجه به کامنت و لایک، تفکر لحظهای و زردی است.
این کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی اضافه کرد: وقتی فضای رسانهای حرفهای نباشد، بازدیدکننده مهمتر از اخلاق میشود و صداقت خیلی ملاک و اعتبار نیست.
وی همچنین یادآوری کرد که این اتفاق در همه جای دنیا رخ میدهد و فقط محدود به ایران نیست؛ منتهی در آن کشورها از طریق قوانین قابل پیگیری است.
انتهای پیام
نظرات