احمد دهقان با بیان اینکه در ایران ادبیات همواره گوسفند قربانی همه تحولات بوده است، میگوید در کشور ما سرنوشت ادبیات تنها تحت تأثیر تحولات ادبی نیست و تحولات اجتماعی و سیاسی جایگاه ادبیات را متزلزل میکند.
این نویسنده در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره امکان امرار معاش از راه ادبیات در ایران، گفت: یکی از مشکلات ادبیات در کشور ما این است که ما کمتر نویسنده حرفهیی، یعنی نویسندهای که از این راه زندگیاش تأمین شود، داریم. در کشورهای دیگر حرفه نویسندگی در جامعه مقبول است، اما در کشور ما هرگز چنین نبوده است. شغل نویسندگی بیشتر به صورت یک شغل فانتزی تلقی شده است؛ شغل شیکی که شغل اول فرد نیست. در کشورهای دیگر نویسندهها برای سخنرانی در دانشگاهها و مراکز عمومی و حتا برای مصاحبه شرایط مالی دارند. این به خاطر حرفهیی بودن است و قسمتی از شغل نویسنده محسوب میشود. در کشور ما هرگز اینطور نیست.
او افزود: حتا در کشورهایی مثل آمریکا هم که نظام سرمایهداری بر آنها حاکم است نویسندگان همیشه شغلهایی مرتبط با کارشان داشتهاند. رشته نویسندگی خلاق در دانشگاهها بر همین اساس شکل گرفته است؛ یعنی نویسنده شغلی در دانشگاه به دست میآورد و بدون طی کردن رویه مرسوم به تدریس میپردازد. دانشجویان این رشته هم به شکل دیگری تحصیل میکنند. همینطور در کتابخانهها و مراکز دیگر شغلهایی برای نویسندگان در نظر گرفته میشود که بتوانند همواره بنویسند و در این عرصه گام بردارند.
دهقان سپس اظهار کرد: در کشور ما کمتر نویسندهای هست که فقط بنویسد و شغل دیگری نداشته باشد. میشود حرفهیی بود، اما باید خیلی در میان مخاطبان جا باز کنید. اگر کتاب نویسندهای فروش برود و به چاپهای متعدد برسد، آن نویسنده میتواند حرفهیی باشد. اگر کتابش به چاپ دهم نرسد، باید شغل دیگری داشته باشند. جایگاه داستاننویسی و داستانخوانی در کشور ما همواره متزلزل بوده است. 10 سال پیش چند نویسنده زن مشهور داشتیم که آثارشان فروش خوبی پیدا کرده بود. با تحولات اجتماعی آن دوره این نویسندگان توانستند مخاطبان خود را به سرعت پیدا کنند.
او ادامه داد: در جامعهشناسی ادبیات گفته میشود که نویسندگان را مخاطبان میسازند. طبقات اجتماعی هستند که کتاب را میخرند و موجب میشوند یک نویسنده نویسنده شود. این موضوع در مورد نویسندههای زن آن دوره ما اتفاق افتاد. تحولات اجتماعی ما باعث نوعی تحول شده بود، اما بعد از یک دهه این موضوع متوقف شد.
دهقان سپس گفت: در کشور ما فقط تحولات ادبی در ادبیات دخیل نیست، گاهی تحولات اجتماعی و سیاسی جایگاه ادبیات را متزلزل میکند. گاهی فروش کتاب بالا میرود و مخاطبان به ادبیات رو میآورند. در واقع با سرخوردگی اجتماعی خوانندگان ادبیات که جزو نخبگان و روشنفکران محسوب میشوند بلافاصله از ادبیات روگردان میشوند و ادبیات قربانی میشود. این مسائل باعث شده ما کمتر نویسندهای داشته باشیم که به شکل حرفهیی فعالیت کند.
او تأکید کرد: ادبیات همواره گوسفند قربانی همه تحولات بوده است. وقتی قرار بر سانسور باشد، اولین چیزی که مورد سانسور قرار میگیرد ادبیات است. وقتی از ارزشها صحبت میشود اولین چیزی که به ذهن همه میرسد این است که ادبیات رسالتش را درست انجام نداده است و... . ادبیات هنوز جایگاه مستقل خود را در کشور ما پیدا نکرده است. یک قرن میشود که داستاننویسی مدرن به کشور ما وارد شده، اما هیچگاه جایگاه مستقل خود را نداشته است. به همین دلیل همواره تزلزل در مخاطبان و نویسندگان و انتشار آثار آنان میبینیم و کمتر نویسندهای داریم که به شکل حرفهیی فعالیت کند.
دهقان همچنین گفت: کسی که در کشور ما وارد ادبیات میشود نباید به عنوان شغل به آن نگاه کند. بهتر است ادبیات را به عنوان چیزی که دوستش دارد و به عنوان شغل دوم داشته باشد. نویسندگی نمیتواند شغل اصلی او باشد. نویسنده باید نویسندگی را در کنار شغل اصلیاش ادامه بدهد و پایههای کار خود را در میان مخاطبان محکم کند. هر نویسندهای باید مخاطب داشته باشد. در فضای آرمانگرایانه دو - سه دهه قبل بد بود که نویسنده از مخاطب بزند و نویسندههای آرمانگرای ما توجه به مخاطب را عبث میدانستند، اما ما باید رئال باشیم. نویسنده با مخاطب زنده است. باید توجه کند که برای مخاطب چه بنویسد و چگونه بنویسد. مخاطب تعیین میکند که نویسندهای ماندگار شود یا مثل خیلی از نویسندههای یکی - دو دهه پیش فراموش شود.
انتهای پیام
نظرات