سوم ماه می (13 اردیبهشتماه) در تقویم سازمان ملل متحد با نام «مطبوعات» عجین شده و از سال 1991 میلادی هر سال، کشورها تلاش میکنند در این روز، چالشهای پیش روی آزادی رسانهها را شناسایی کنند و به بیان آنها بپردازند، اما سهم ایران از این روز چیست؟
به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تاریخ مطبوعات در دنیا بیش 400 سال قدمت دارد؛ اما مطبوعات فقط 23 سال است که توانستهاند روزی را در تقویم جهانی به خود اختصاص دهند. 409 سال پیش، زمانی که فرانسه هنوز حکومت مطلق «هانری چهارم» را تجربه میکرد، در استراسبورگ، یکی از شهرهای فرانسه و یک جمهوری آزاد در قرن شانزدهم میلادی، جایی که آن را بهعنوان مرکز قانونگذاری اروپا نامیدهاند، مردی به نام «یوهان کارولوس» نشریهای را با عنوان «مجموعهای از اخبار قابل توجه و بهیادماندنی» (ریلیشن) منتشر کرد. این نشریه نخستین مطبوعهای بود که در تاریخ جهان به رسمیت شناخته میشود.
البته در تاریخ، از «گازِتا» بهعنوان اولین روزنامه یاد شده و پیش از آن نیز در زمان حکومت «ژولیوس سزار» روزنامهای به نام «اکتادیوما» در شهر روم منتشر میشد. از این دست روزنامهها قبل از انتشار «ریلیشن»، در ایران و چین نیز به چاپ میرسیدند، اما بهدلیل نداشتن تنوع موضوعی و تداوم در انتشار، نمیتوان واژهی «روزنامه» را به آنها اطلاق کرد، چون در آنها صرفا تصمیمهای حکومتی، جنگی یا مدح و ثنای پادشاهها منتشر میشد.
شروع انتشار روزنامه به مفهوم امروزی را به «رایمکوند زایتونگن» (einkommende zeitungen) که در سال 1650 میلادی در لایپزیک آلمان شش روز در هفته نشریهای را درمیآورد، نسبت میدهند.
در ایران نیز اولین روزنامهی چاپی در دورهی سلطنت «محمدشاه قاجار» توسط «میرزا صالح شیرازی کازرونی» در تهران فعالیت خود را آغاز کرد. اولین شمارهی این نشریهی ماهانه که دوشنبه 25 ماه محرم سال ۱۲۵۳ هجری قمری (اول ماه می سال ۱۸۳۷ میلادی) منتشر شد، نام خاصی نداشت و به ترجمه از واژهی «Newspaper» «کاغذ اخبار» نامیده میشد.
از همان زمان تا کنون هیچگاه مطبوعات نتوانستند در ایران نقش اصلی خود را بهشکل کامل ایفا کنند و از نظارتهای حاکمیتی دور بمانند. در ایران برخلاف سایر کشورهای جهان که انجمنهای صنفی و تشکلهای مدنی روزنامهنگاری برای سرنوشت رسانهها تصمیم میگیرند، همچنان حاکمیت صدور اجازهی انتشار، تعیین چارچوبها و نحوهی دسترسی به اطلاعات و برخوردهای تنبیهی را با رسانهها برعهده دارد.
رسانههای ایرانی از تشکلهای صنفی تنها چند اسم دارند که بیشترین کاری که از دستشان برمیآید، دادن بیانیه در پشتیبانی از رسانههاست و عملا از نظر قانونی، دستشان برای انجام کارهای عملی بسته است. همچنین بزرگترین انجمن صنفی روزنامهنگاران در ایران نزدیک پنج سال است که فعالیت نمیکند.
سهم رسانههای ایرانی در پنج سال گذشته از برخوردها، توقیف و لغو پروانهی 53 نشریه و جلوگیری از انتشار دو روزنامه بوده است. رسانههای ایرانی هنوز باید برای داشتن نخستین حقوق خود بجنگند و تلاش کنند تا دیدگاه دستگاههای نظارتی را نسبت به برخی اشتباههای سهوی تغییر دهند؛ ولی همهی اینها دلیل نمیشود که نگوییم، روز جهانی مطبوعات مبارک!
انتهای پیام
نظرات