حجتالاسلام و المسلمین هادی سروش- استاد حوزه علمیه قم- در گفتوگو با ایسنا، در رابطه با توکل از نظر اخلاقی و اجتماعی مطالب قابل توجهی اظهار کرد. توکل به چه معنایی است؟ توکل را عارفان اینطور معنا کردهاند "تعلق القلب بالربوبیة"؛ توکل این است که انسان از نهان جان خود به حضرت رب العالمین وابسته باشد و به او تعلق داشته باشد. پس کسانی جزو توکل کنندگان هستند که در قلب و نهان دل به یک مبدا و به یک مرکز مستقر و مستحکمی تعلق پیدا میکنند. ارتباط توکل با آرامش در زندگی و جامعه چیست؟ انسان وقتی پیوند با مرکز خلقت برقرار میکند و طبیعتاً در برابر خیلی از تلاطمهای زندگی و اجتماعی که مواجه با امواج ترسناکی میشود که در زندگی انسان پیش میآید بر اساس آن پیوندی که با "رب العالمین" دارند یک استقرار و آرامشی پیدا میکنند.
وی با طرح این سوال که آیا موضوع توکل در میان عارفان با انچه انسان در زندگی با آن مواجه است ارتباط دارد؟ گفت: تعریفی که از توکل در میان عارفان و علمای اخلاق مطرح است اینگونه است که قلب انسان وقتی پیوند با یک مرکزی به نام خدای "رب العالمین" پیدا کند؛ طبیعتا اعتماد بر او خواهد داشت و این معنا در زندگی، زندگی دیگری رقم میزند. آیا توکل با تلاش برای زندگی بهتر هماهنگ است؟ با توجه به این معنا که عرض شد، هیچگاه توکل منافاتی با تلاشهای مورد نیاز در زندگی بشر ندارد اگر کسی بیمار شود و بگوید من توکل به خدا میکنم و هیچ تلاشی برای درمان نکند این امر نمیتواند معنای توکل باشد و یا اگر کسی نیاز اقتصادی داشته باشه و بگوید من مینشینم و توکل میکنم این هم معنای واقعی توکل نیست توکل یک مسیر دیگری غیر از مسیر تلاش برای رسیدن به هدف است.
این استاد حوزه علمیه قم در ادامه گفت: ما تلاش مستمر برای رسیدن به هدف میکنیم اما از یک نیروی برتر هم که این تلاش ما رو به نتیجه مورد نظر برساند استفاده میکنیم و آن نیروی ماورای تلاش نامش توکل است که قلب انسان نسبت به حضرت "رب العالمین" اعتماد داشته باشد و در برابر حضرت حق تعالی اظهار عجز کند و درعین حال تلاشهای مورد نیاز رو برای هدف مورد نظر هم داشته باشیم.
سروش در ادامه با بیان اینکه آیا کسانی که دست روی دست میگذارند و مدعیِ توکل است، واقعا توکل داردند خاطرنشان کرد: بر اساس انچه ارائه شد؛ کسانی که از زیر مسئولیتهای اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و... فرار میکنند یا توجیه میکنند و اظهار توکل میکنند ولی توکل واقعی در زمینههایی که باید داشته باشند را ندارند. اینها در واقع به حقیقت به توکل تمسک نکردهاند. کسانی که در مشکلات زندگی هیچ تلاشی نمیکنند یا در رسیدن به اهداف هیچ تلاشی نمیکنند یا در رفع مشکلاتشان هیچ تلاشی از خودشون نشان نمیدهند بلکه سستی و خمودگی در زندگی در جامعه و در ابعاد مختلفی دارند بعد میگویند خدا بزرگ و یا میگویند خدا خواست. امام خمینی(ره) در کتاب "شرح چهل حدیث" در حدیث سیزدهم در شرح مقام توکل تصریح میفرمایند: "این موارد به هیچ عنوان به معنای توکل نیست. "
سروش با اشاره به نقش توکل در مباحث اجتماعی، سیاسی و... با اشاره به آیه ۱۷۳ سوره آل عمران؛ "الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ" در پاسخ به سوال نقش توکل در مباحث اجتماعی و سیاسی را بیشتر توضیح دهید؟ گفت: ما ازاین آیه میتوانیم در مباحث اجتماعی و سیاسی بهره ببریم. این آیه در رابطه با پیامبر(ص) و اصحاب ایشان در مواجهه با مشرکینی است که آمدهاند به پیامبر(ص) و اصحاب پیامبر خبر دادند که عده زیادی در مقابل شما آماده صف آرایی هستند و به هر جهت خبر ناخوشایندی را به مسلمین دادند از جهت شرایط سختی که دشمن میخواهد برای جامعه دینی و جامعه اسلامی ایجاد کند. در اینجا خداوند متعال میفرماید:" ایمان" آنها اضافه شد و اضافه شدن ایمان آنها نشانهاش این بود که گفتند" حسبنا الله" خداوند ما را کفایت خواهد کرد و "نعم الوکیل" و او بهترین برای هر انسانی است.
وی گفت: همچنین خداوند در آیه ۳ سوره طلاق می فرماید : "وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا"؛ یعنی هر کسی که به خدای عالم توکل کند خدا او را کفایت میکند و او را به مقصد میرساند. این آیه شریفه با آیه سوره آل عمران را باید با هم تفسیر کرد. خروجی این دو آیه برای مسلمانانیکه در شرایط بحرانی و یا در برابر سختیهای اجتماعی یا سیاسی قرار میگیرند، بر اساس این آیات در صورتی توکل آنان کارساز است که در جامعه دینی، ایمان وجود داشته باشد. و اعتقاد و باور به خداوند در جامعه دینی در جایی قابل قبول است و واقعا میتوانیم بپذیریم که آن جامعه، جامعه دینی است که آثار ایمان در آن جامعه وجود داشته باشد.
سروش یادآور شد: اگر جامعه از هر چیزِ غیر ایمانی و چالشهایِ اخلاقی مبرا باشد آن زمان ما میتوانیم بگوییم جامعه، جامعه ایمانی است و در چنین زمانی در مواجه شرایط و سختیهای اجتماعی و سیاسی طبیعتاً ایمان خود را با توکل حفظ میکند و خداوند هم از آن ناحیه ربوبی پاسخ داده و آنها را مدد میرساند و کمک میکند، پس ابتدا باید در جامعه زمینه ایمان را تقویت کنیم. هرچقدر رذایل، چالشهای اخلاقی، بدیهای رفتاری و هرگونه ضد اخلاقی در جامعه کمتر باشد در مقابل ایمان افزایش پیدا میکند؛ وقتی ایمان افزایش پیدا کرد آن زمان میتونیم از مردم انتظار توکل به خداوند را داشته باشیم و این درسی است که از آیه ۱۷۳ سوره آل عمران و آیه ۳ سوره طلاق میگیریم.
انتهای پیام
نظرات