رییس دولت، حامی گردشگری است، این حمایت در رأس نظام هم وجود دارد؛ اما حلقهی مفقودهی گردشگری چیست که با وجود چنین حمایتهایی، اجازه نمیدهد این صنعت در ایران توسعه پیدا کند؟ آیا ما نیز به یک «ماهاتیر محمد» نیاز داریم تا با یک ارادهی مستقل و تصمیم قاطع، سرنوشت دیگری را برای گردشگری ایران مانند آنچه در مالزی رخ داد، رقم بزند یا راه حل این مشکل را در مادهها و بندهای قانون داخل کشور یا تأمین سرمایه و اعتبارات مالی باید جستوجو کرد؟
اینها پرسشهایی است که معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به آنها پاسخ داد.
مرتضی رحمانیموحد در پاسخ به پرسش خبرنگار سرویس گردشگری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) دربارهی اینکه حلقهی مفقودهی گردشگری چیست؟ آیا ما یک «ماهاتیر محمد» یا بینشی میخواهیم که یک مسیر حتمی و لازمالاجرا را تعیین کند یا در تصمیمگیریهای حوزهی اقتصادی نیازمند تعریف شرایط تخصیص تسهیلات فاینانس یا وام هستیم؟ گفت: ما نیازمند تصمیمهای بزرگ در این حوزه هستیم. گردشگری قانون خوب کم ندارد؛ ولی مجری خوب کم دارد، همان چیزی که باعث شده قوانین گردشگری اجرا نشود و در این مدار باطل قرار بگیریم.
به جای پیشروی، دندهی معکوس میکشیم!
او سپس این مسأله را مطرح کرد که چرا با وجود داشتن چنین قوانینی به جای پیشروی، دندهی معکوس میکشیم و مثلا میخواهیم قانون معافیت مالیاتی حوزهی گردشگری را حذف کنیم؟ چگونه چنین تصمیمی با سیاستهای حمایتی دولت همخوانی دارد؟ با بیان این اعتقاد که «تصمیمهای اساسی» حلقهی مفقودهی توسعهی گردشگری است، ادامه داد: باید آدمهای ریسکپذیر در این حوزه زیاد شوند؛ گردشگری حوزهای است که اگر حالا بذر آن را بکاریم، چهار سال دیگر محصول آن برداشت میشود. اگر امروز تصمیم بگیریم نهضت ساخت هتلهای دو و سه ستاره و اقامتگاههای ارزانقیمت را راه اندازیم زودتر از سه سال دیگر، اولین محصول آن به بازار عرضه نمیشود.
معاون گردشگری همچنین پیشنهاد کرد: تا آن زمان و برای استفاده از شرایط فعلی، میتوان کاربری ساختمانهای آمادهی اجرا را تغییر داد و در کمیتهای همراه نمایندگان وزارت کشور و شهرداری، این ساختمانها را به هتلآپارتمان تبدیل کرد، یعنی با یک تصمیم از موجودی خود استفاده کنیم، کاری که اکنون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در بافتهای تاریخی انجام میدهد و مرمت و بهرهبرداری آنها را به بخش خصوصی واگذار میکند.
او راه حل این مشکل را داشتن همتی بلند نیز دانست و در ادامه گفت: این همت بلند در رییسجمهور و دولت وجود دارد، من هم در حد خودم این همت را دارم؛ اما باید فراگیر شود تا بخشهای دیگر هم مشارکت داشته باشند و گردشگری با تحول اساسی روبهرو شود.
گردشگری یعنی بیبندوباری؟
وی تأکید کرد: این تحول، مترادف با بیبندوباری و ناهنجاری نیست، بلکه توسعهی گردشگری مترادف با امنیت است، ما با هر کسی که بخواهد، حاضریم صحبت و اثبات کنیم که نتیجهی توسعهی گردشگری، امنیت پایدار است. ما امنیت فیزیکی و محیطی در کشور داریم، چرا باید از برقراری امنیت نرمافزاری نگران باشیم؟ امنیت نرمافزاری یعنی یک نفر بتواند با دوچرخهاش از مرزهای خاکی به کشور وارد شود، اگر ما با این گردشگران کاری نداشته باشیم، آنها با ما کاری ندارند.
معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در ادامه، دربارهی مقاومتهایی که در مقابل جریان درهای باز در کشور وجود دارد و در پاسخ به این پرسش که آیا برنامهریزی برای محول کردن بخشی از این وظیفهی کنترل و هماهنگ کردن مقاومتهای موجود به تصمیمگیران محلی وجود دارد؟ توضیح داد: ما دقیقا نقش دو جریان فعال اجتماعی و دینی را در گردشگری موثر میدانیم؛ روحانیت و جوامع میزبان. ما میخواهیم از دریچههای نزدیکتر برای انجام کارهای مشترک و نهادینه کردن این مفهوم، استفاده کنیم و دست کم از جایی که درصدی با هم اشتراک داریم، دفاع کنیم و آن بخش اختلاف نظر را حل کنیم.
تبلیغات خارجی مهار نشده است
او در ادامه دربارهی رویکرد سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نسبت به تبلیغات گردشگری با توجه به جریانسازی رسانههای خارجی در مثبت نشان دادن فضای گردشگری ایران و از سوی دیگر، محو شدن تبلیغات ایران و از طرفی کمرنگتر شدن جریانسازی رسانههای غربی که مدت زمان زیادی نیست آغاز شده است، گفت: با این موضوع که آن جریانسازی برای نشان دادن فضای مثبت ایران در رسانههای خارجی، کم یا عادی شده، موافق نیستم، چون ظرفیت دفاتری که از بازارهای سنتی مانند اروپا، گردشگر میآورند تا ماههای مهر و آبان، تکمیل شده است. در چنین شرایطی، تبلیغ کنیم که گردشگر کجا برود؟! وقتی هتل و امکانات نداریم، اینکه خود یک ضد تبلیغ است.
وی بیان کرد: بخشهای فرهنگی ایران، مشتری خود را دارند. یک مدت این متقاضی بهخاطر مسائل سیاسی و محدودیت، به ایران سفر نمیکرد؛ اما حالا میآید؛ ولی ظرفیت محدود است، مشکل ما در داخل است نه آن طرف.
او همچنین با اعلام مخالفت نسبت به موضوع متوقف یا رها شدن تبلیغات گردشگری توسط ایران در بازارهای خارجی، اظهار کرد: ما در نمایشگاههای بینالمللی گردشگری شرکت میکنیم، برای سال دیگر در نظر داریم حداقل 400 مترمربع زمین در نمایشگاه گردشگری آلمان اجاره کنیم و در نمایشگاه فیتور اسپانیا نیز 300 مترمربع. ما نمایشگاههای گردشگری را به وضعیت استاندارد برمیگردانیم؛ ولی بعد از آن چه کار کنیم؟ اگر 50 شرکت اروپایی یکباره اعلام کنند که میخواهند هر در ماه، 100 گروه گردشگر به ایران بیاورند، در آن صورت این جمعیت را کجا ببریم؟ بیشتر گردشگران فقط به سه یا چهار شهر ایران میروند؛ اصفهان، شیراز، یزد و کرمان. البته بعضی آژانسها برخی شهرها را بهعنوان مقصد اضافه کردهاند؛ ولی تعداد این مسیرها زیاد نیست، چون زیرساخت کافی و مطلوب در شهرهای مختلف وجود ندارد، فقط کافی است یک گردشگر دو ایراد وارد کند تا کل برنامهی سفر به ایران حذف شود.
رحمانیموحد تأکید کرد: ما مشکل تبلیغ و گردشگر خارجی نداریم، هیچچیزی هم کاهش نیافته است، فقط در داخل کشور باید آمادهی پذیرایی از مهمانی بزرگ شویم، این مهمانی زمانی اتفاقی میافتد که زیرساخت داشته باشیم.
اگر کمی شبیه ترکیه خرج کنیم ...
او به برنامهریزی برای راهاندازی تورهای تلفیقی با ترکیه اشاره کرد و در ادامه، توسعهی گردشگری دریایی را بهعنوان راهکاری برای تنوعبخش در بازار گردشگری ایران پیشنهاد و اظهار کرد: باید نهضت زیرساخت به جریان افتد و آن تصمیم و همت بالا اعلام و اجرا شود. باید هزینه کنیم تا گردشگری رشد کند، این اتفاق در ترکیه رخ داد، مثلا دولت ترکیه به هر تبعهاش که در دنیا رستورانی راه اندازد و ترکیه را تبلیغ کند و صنایع دستی این کشور را بفروشد، 100 هزار دلار وام بلاعوض میدهد.
وی بیان کرد: ما هم پیشنهاد مشابهی را به رییس پیشین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دادیم تا با 100 نفر ایرانی در دنیا چنین توافقی داشته باشد، پرداخت 100 هزار دلار به 100 نفر، 10 میلیون دلار میشود؛ پولی نیست آن هم در مقابل این همه پولهایی که خرج میشود؛ اما مشکل این است که تا این حرفها را میزنیم، فهرستی از مشکلات کشور را مقابلمان میگذارند و گردشگری در انتهای صف قرار میگیرد.
دولت چطور هزینهها را کنترل کند؟
او در ادامه دربارهی اذعان رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به گران بودن سفرهای داخلی در برابر سفرهای خارجی و تدبیر و برنامهای که این سازمان برای کنترل گرانیهای سفر دارد، گفت: دولت چطور میتواند هزینهها را کنترل کند؟ آیا سرمایهگذاری که 10 یا 15میلیارد تومان برای ساخت یک هتل چهار ستاره طبق استاندارد ما هزینه کرده است، از دولت قیمت میگیرد؟! اصلا در چنین شرایطی چرا باید سرمایهگذاری کند! منظور آقای سلطانیفر هم گرانی هزینهی سفر داخلی، در مقایسه با سفر خارجی بود.
وی دوبارهی این پرسش خود را تکرار کرد که چطور میتوان هزینهی سفر را کنترل کرد؟ و در پاسخ گفت: وقتی در بستر قانونی، ممکن است هزینهی حمل و نقل در اردیبهشتماه نسبت به اسفندماه، 30 درصد افزایش یابد و متعاقب آن، هزینههای دستمزد، خدمات و کالاهای دیگر، افزایش نرخ داشته باشد، چطور میتوان مقابله کرد و هزینهی یک نفر را سالهای سال در یک مقصد ثابت نگه داشت. این با کدام منطق اقتصادی همخوان است. چطور حقوق و دستمزدها افزایش یابد؛ اماهزینهی سفر ثابت بماند؟ نمیتوان به یک شرکت هواپیمایی گفت، حقوق کارکنان خود را افزایش دهد؛ اما قیمت بلیت را ثابت نگه دارد. اگر دولت این کار را هم انجام دهد، باید برای آن یارانه بدهد که این شیوه هم در حال پیگیری شدن است.
«فرمولی» که سفر را به سبد خانوار میبرد
معاون رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ادامه داد: شعار من از ابتدا این بود که سفر در سبد هزینهی خانوار قرار گیرد، برای همین «فرمولی» در حال تنظیم است تا این شعار به واقعیت بپیوندد.
او همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا از مدلها و روشهای اجرایی در سایر کشورها برای توسعهی گردشگری استفاده نمیشود که مانند آنها سرمایهگذار ضمانتی برای بهرهبرداری و رونق خدمات و امکاناتش در طول سال داشته باشد؟ اظهار کرد: بزرگان میگویند، «آدم باید تکلیفش مشخص باشد» ما یا باید مدل آنها را درست بدانیم یا مدل خودمان را؛ باید به سمتی برویم که اگر هتلهای داخلی پیشخرید شدند، وحشتزده نشویم، اما اگر حالا این اتفاق در کشور ما رخ دهد، من بهعنوان مسوول، نگران ایجاد انحصار میشوم و نمیگویم این کار منطقی و اقتصادی است و در تمام دنیا هم اجرا میشود.
او «هتل عباسی» اصفهان را بهعنوان یک نمونه از نگرانیهای مربوط به انحصار در بخش اقامت مطرح کرد و افزود: در اصفهان فقط یک هتل پنج ستاره با آن ماهیت تاریخی وجود دارد که اگر 80 درصد ظرفیت آن برای یکسال پیشخرید شود، شاید از نظر اقتصادی، منطقی و درست باشد؛ ولی بهنظر من، انحصار است و بهضرر کشور تمام خواهد شد، چون فقط یک نوع از این هتل در اصفهان وجود دارد.
مشهد در کل سال فقط 10 شب پیک سفر دارد
وی ادامه داد: در مشهد که همه فکر میکنند، هتلداران آن در حال صفا کردن هستند، از کل سال فقط 10 شب پیک سفر دارند و بقیهی سال، ظریفتشان خالی است، با این اوضاع 200 هتل دیگر هم در این شهر در حال ساخت است. در اطراف کرمان هم شخصی با 20میلیارد تومان بدون کمک دولت، سرمایهگذاری کرده و حالا از ما میخواهد کاری کنیم که سرمایهگذاریاش اقتصادی شود. در گنجنامهی همدان هم این گرفتاری وجود دارد، آن همه برای ساخت تلهکابین گنجنامه هزینه شد، اما حالا مسافر ندارد. این یعنی سیستمهای ما با هم نمیخواند، یعنی نه منِ دولت در جایگاه خود، خوب مشورت دادهام و نه بخش خصوصی، خوب کار کرده است.
رحمانیموحد در پاسخ به این پرسش که چطور این اتفاقها میافتد، در شرایطی که آژانسهای مسافرتی میتوانند یک دِه را به مقصد گردشگری تبدیل کنند، ظاهرا ما پذیرفتهایم که نمیشود و هیچ کاری هم انجام نمیدهیم؟ گفت: این درست است که در بعضی مناطق مثل کویر «مصر» در اصفهان، این اتفاق افتاده و عدهای بومگردی ایجاد کردهاند و زندگی متفاوتی را ارائه میکنند؛ اما آیا نقاط دیگر هم چنین ظرفیتی دارند، آیا سبزوار یا نیشابور هم اینچنین هستند، اصلا کسی یک شب در این شهرهای مهم و تاریخی میماند؟ بگویید چطور میتوان مدت ماندگاری در این شهرها را به دو شب برسانیم؟ همه میدانند خیام کیست و نیشابور کجاست؛ اما همهی این جاذبهها فقط دو ساعت زمان مردم را میگیرد. برای محصولسازی جاذبههای این مقاصد تا کنون چه کار شده است؟
تناقضی در لفظ؛ کمبود یا نبود زیرساخت؟
او در ادامه با بیان اینکه فرهنگسازی سفر با همین هدف در حال مطالعه است، افزود: از استانها خواستهایم که طرحها و جشنوارههای خود را ارائه کنند. قبلا این کارها را انجام میدادند و نمرهای هم میگرفتند که براساس آن بودجه دریافت میکردند، ما تقریبا آن ضابطهها را کنار گذاشتیم، حتا آن آمارهای کذایی را. دقیقا یکی از مشکلات بزرگ ما، ساماندهی آن چیزی است که ویران شده است. حوزهی ما به بازسازی زیادی نیاز دارد.
معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در پاسخ به این تناقض که از یکسو گفته میشود، زیرساختها کم است و از سوی دیگر گفته میشود، زیرساختها خالی میمانند، اظهار کرد: ما برای گردشگر خارجی، زیرساخت کم داریم، چون مقصد انتخابی آنها در ایران فقط چهار شهر است و همه هم به اقامت در چند هتل محدود تمایل نشان میدهند. فصل سفر گردشگران خارجی نیز در ایران مشخص است، ما هنوز نتوانستهایم گردشگر خارجی را در تابستان به اردبیل ببریم. هر وقت توانستیم این کار را انجام دهیم، آن را برای خودم توفیق میدانم. ما باید برای گردشگر خارجی مزیتی را تعریف کنیم که مثلا به آب گرمهای سرعین یا رامسر جذب شود، وقتی آژانسدار ایرانی فقط همین چند شهر محدود را به خارجی معرفی میکند، این ظرفیتها خالی میماند، آن هم در ماههای اردیبهشت و خرداد، در این زمان هم که گردشگر داخلی سفر نمیرود.
رحمانیموحد تأکید کرد: ما برای گردشگر خارجی زیرساخت کم داریم؛ اما موضوع گردشگر داخلی، نشناختن مقصد و نامناسب بودن زیرساخت است، نه کافی نبودن آن.
گفتوگو از سمیه حسنلو، خبرنگار ایسنا
انتهای پیام
نظرات