20 روز از رخ دادن آخرین فاجعه در بیابان لوت و مرگ یک گردشگر براثر انفجار مین میگذرد؛ اما هنوز سازمانی که متولی گردشگری است، نهتنها در این زمینه واکنشی جدی نشان نداده، بلکه هیچ پیام هشداردهندهای هم به گردشگرانی که قرار است به تماشای زیباییهای لوت بروند، نداده است.
به گزارش خبرنگار سرویس گردشگری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پس از انفجار یک مین در مسیر حرکت خودروی حامل چهار گردشگر و مرگ یکی از آنها و جراحت شدید یکی دیگر از سرنشینان خودرو، رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بازرس ویژهای را به منطقه فرستاد. در اینباره، «محسن ضیاء» یکی از حاضران در آن حادثه، توضیح داد: گزارش کاملی را به بازرس سازمان میراث فرهنگی دادم و او هم قول داد، گزارش را بهدست رییس سازمان برساند تا اقدامات لازم انجام شود؛ اما تا امروز هیچ خبری نشده و نتیجهی گزارش آن بارزس را هم ندیدهایم.
مسعود سلطانیفر - رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری - حدود دو هفته بعد از وقوع این حادثه، در حالی که احتمالا در این مدت، گزارش بازرس بهدستش رسیده بود، در پاسخ به پرسش خبرنگاران دربارهی آن فاجعهی مرگبار و تکلیف و مسوولیت سازمان برای تأمین امنیت گردشگران، بدون آنکه به اقدامات و تدابیر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این زمینه یا نتیجهی آن بازرسی اشاره کند، صرفا گفت: امنیت گردشگرانی که در قالب تور، سفر میکنند قابل تأمین کردن است؛ ولی نه ما و نه هیچکس دیگری نمیتواند بر سفرهای فردی نظارت کند و این موضوع قابل کنترل نیست.
او که در نشست خبری ستاد هماهنگی خدمات سفر صحبت میکرد، به مردم توصیه کرد که اگر قصد دارند به مناطق حساس سفر کنند، بهتر است با تور یا با هماهنگی اداره کل میراث فرهنگی آن منطقه، این کار را انجام دهند.
سلطانیفر با وجود اینکه اظهار کرد، نیروی انتظامی بارها دربارهی مناطق حساس هشدار داده و اگر این سفرها در قالب تور و با توجه به آن هشدارها انجام شود، قطعا مشکلات کمتری پیش میآید؛ اما در پاسخ به واکنشهای خبرنگاران مبنی بر اینکه نیروی انتظامی یا نهادهای دیگر معمولا مناطق حساس را معرفی نمیکنند و همین ناهماهنگیها تا کنون مشکلات زیادی را برای گردشگران بهوجود آورده و کسی هم مسوولیت نپذیرفته، همچنین حادثهی کویر لوت دقیقا در محلی رخ داده که هیچ علامت و تابلوی هشداردهندهای نداشته است، گفت: نیروی انتظامی معمولا معابر و محدودههای سفید خود را مشخص میکند و این درست است که اگر در نقاط مرزی و حساس، اقداماتی را انجام میدهند، بهلحاظ امنیتی اعلام نکنند، ولی حتما محدودههایی را که برای آنها تصمیمهایی دارد، مشخص میکند.
او همچنین افزود: من قبلا آن مسیر را در کویر لوت رفتهام و اتفاقی نیفتاده است.
حدود چهارماه پیش از وقوع این حادثه نیز بهمن ایزدی، یکی از محققان برجستهی بیابان لوت همراه یک گروه تحقیقاتی و با مجوز استانداری کرمان بدون هیچ مشکل و آسیبی به این منطقه رفته بود. به گفتهی او، گردشگرانی که بهتازگی دچار حادثه شدهاند، طبق اطلاعات و دقیقا از مسیر مشخصشده در GPS گروه تحقیقاتی ما، به منطقهی کلوتهای لوت وارد شده بودند، اما با آن فاجعهی مرگبار مواجه شدند.
او پس از این اتفاق که یکبار هم قبلا در لوت شمالی رخ داده و باعث مرگ یک کاوشگر حیات وحش شده بود، برای ارزیابی هر دو منطقه به بیابان لوت رفت که دربارهی مشاهداتش به خبرنگار ایسنا، گفت: نه در لوت شمالی که «امیر طالبیگل» یکی از کاوشگران حیات وحش در انفجار مین، جان خود را از دست داد و نه در 10 کیلومتری جادهی آسفالتهی شهداد نهبدان (شمال غرب لوت مرکزی) که «حمید هاشمی» مربی دوچرخهسواری، سنگنوری و راهنمای گردشگری بر اثر انفجار مین، جان باخت، هیچ علامت هشداردهنده و یا مشخصکنندهای که اینجا محل کارگذاری مین و یا تلههای انفجاری است، دیده نمیشود، حتا بعد از وقوع این اتفاقها.
وی ادامه داد: قطعا نیروی انتظامی برای بازدارندگی اشرار و قاچاقچیان این کار را انجام داده؛ اما ای کاش مسیر حرکت گردشگران مشخص میشد تا بار دیگر شاهد چنین وقایعی نباشیم.
ایزدی با اینکه سابقهی مینگذاری در بیابان لوت به دههی 60 و زمان جنگ تحمیلی که نیروهای نظامی درگیر جنگ بودند، برمیگردد، با تعجب نسبت به اینکه مینهای جدید در نزدیکی مسیر رفتوآمد گردشگران عادی و محققان، کار گذاشته شده است، گفت: من هر دو منطقه را که انفجار مرگبار مین در آنها رخ داده، بررسی کردم، تا به حال سابقه نداشته این مناطق مینگذاری شود، حتا در دههی 60!
محسن ضیاء، مربی دوچرخهسواری و یکی از چهار سرنشین خودرویی که چرخ عقب آن با مین برخورد کرد نیز به خبرنگار ایسنا، گفت: یک هفته بعد از این اتفاق، دوباره به محل حادثه رفتم، هنوز هیچ تابلوی هشداردهنده یا اخطاری در آنجا نبود؛ نه در آن مسیر و نه در حاشیهی دورتر، قبلا هم چنین نشانههایی نبود.
او در پاسخ به این سوال که آیا پیش از اجرای آن برنامه، نیروی انتظامی اخطار یا هشداری داده بود و یا از سازمان و ادارههای دیگر دربارهی وضعیت لوت پرسوجو کرده بودید؟ اظهار کرد: قبل از اجرای برنامه، دو نامه به نیروی انتظامی کرمان و خراسان جنوبی فرستادیم که از کرمان، هیچ تماسی برقرار نشد؛ اما از نیروی انتظامی خراسان جنوبی تماس گرفتند و مناطق مورد بازدید ما را پرسیدند و مناطقی را که روی آنها بهلحاظ امنیتی نظر داشتند و محدودهی اشرار بود، به ما اعلام کردند؛ ولی ما به آن مناطق و اصلا خراسان جنوبی وارد نشدیم. مقصد ما کلوتهای لوت بود.
وی ادامه داد: منطقهای که ما به آن وارد شدیم (10 کیلومتری شهداد به نهبندان) دقیقا محدودهای بین دو تابلوی قهوهای سازمان میراث فرهنگی بود که «کلوتهای لوت» و «رودخانهی شور» را معرفی میکرد. تابلوهایی که گردشگران را به این مناطق دعوت و هدایت میکند و بهجز اینها، هیچ تابلوی دیگری در آنجا دیده نمیشود.
ضیاء گفت: وقتی به مناطق حفاظتشدهی محیط زیست میروید، تابلوهای هشدار و اخطار را میبینید یا تابلوهای ورود ممنوع که وارد شدن به این مناطق فقط با مجوز امکانپذیر است، ما بهخاطر نوع کار و رفتوآمدهایمان با چنین مناطقی و روند گرفتن مجوزها، خیلی خوب آشنا هستیم؛ ولی در حاشیهی کلوتها هیچ نشانهای وجود ندارد، بهجز آن تابلوهای سازمان میراث فرهنگی.
او همچنین اظهار کرد: اگر این هشدارها و اخطارها بهصورت بخشنامهای بین سازمانها و نهادها رد و بدل میشود، دلیل نمیشود مردم عادی در جریان آن قرار بگیرند.
ضیاء در پاسخ به این پرسش که آیا مسوولان میراث فرهنگی و گردشگری کرمان یا دیگر مسولان استانی در جریان این تلههای انفجاری بودهاند که لازم بوده باشد پیش از اجرای برنامه از آنها این اطلاعات را دریافت کرده باشید؟ بیان کرد: وقتی با یکی از مسوولان این اداره در کرمان صحبت میکردم بسیار متعجب بود و میگفت که تا یک سال پیش نمیدانست که لوت، مینگذاری شده است. حتا رانندهی آمبولانس هلال احمر که ما را از محل حادثه منتقل میکرد و آن منطقه، حوزهی کاریاش بود، از این موضوع متجب بود و باورش نمیشد!
او دربارهی آخرین وضعیت «محمدرضا آقایاری»، مربی کوهنوردی و دیگر سرنشین آن خودرو که جراحت سختی برداشته و در بیمارستانی در کرمان بستری است نیز به خبرنگار ایسنا، گفت: طبق گزارش پزشکان، ضریب هوشیاری او به حدود هشت رسیده و شرایط عمومی مساعدی ندارد.
انتهای پیام
نظرات