بهروز مهری ازخانهنشین شدن برخی عکاسان خبری، نبودن خط قرمزهای مشخص برای کار فتو ژورنالیسم در ایران، مشکلات موجود در انجمنهای صنفی عکاسان، مناسب نبودن حقوق مالی آنها و سایر مشکلات عکاسان خبری در ایران سخن گفت.
این هنرمند در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: یک عکاس مستند دوست دارد در حوزهی مردمنگاری و یا جاذبههای گردشگری کار کند، دیگری دوست دارد تا به مشکلات و ناهنجاریهای جامعه بپردازد. عکاسی فضای بیانتهایی دارد و از نظر من هیچ کس نمیتواند عکاسان را محدود کند و برای آنها تعیین تکلیف کند که باید از چه چیزی عکس بیاندازند. عکاسان خبری کارشان پوشش خبری اتفاقاتی است که هر روز در دنیا میافتد و این اتهامات گاهی از ناآگاهی و حسادت نشأت میگیرد.
این هنرمند همچنین بیان کرد: در سالهای گذشته عکاسان بیشتری به عکاسی مطبوعاتی و مستند علاقمند شدهاند. در حالیکه تقاضای کار پاسخگوی این تعداد نیست.
او افزود: طی چهار سال گذشته در ایران گزینشهای سختتری برای صدور کارت مطبوعات خارجی اعمال شده است و خبرگزاریهای داخلی دولتی هم برای جذب نیرو سختگیریهای بیشتری اعمال میکنند و طبعا این موارد موجب خانهنشین شدن و یا تغییر شغل و مهاجرت بسیاری از عکاسان خوب مطبوعاتی شده است.
در این زمینه طرح جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای صدور مجوز کار برای خبرنگاران و عکاسان نیز نگران کننده است.
طرحی که بر اساس آن هیاتی برای صدور پروانه حرفهای خبرنگاری تشکیل میشود و در این مورد که چه کسانی میتوانند در این حوزه کار کنند یا نه، تصمیم بگیرند.
مهری بیان کرد: با این وجود حقوق پرداختی به عکاسان نیز بسیار پایین است و این نکته موجب میشود که عکاسان ناگزیر در چند جا کار کنند و در نتیجه نتوانند انرژی لازم را برای محل کار اصلی خود صرف کنند.
این در حالی است که در کشورهای پیشرفته که مطبوعات حرفهای و آزاد کار میکنند، عکاسی که در یک روزنامه استخدام میشود، نمیتواند در جاهای دیگر نیز کار کند ولی حقوق کافی به او پرداخت میشود تا نسبت به محل کارش وفادار بماند و کار خوب تحویل دهد.
او دربارهی علل پایین بودن حقوق عکاسان خبری در ایران توضیح داد: این موضوع به این دلیل است که به طور کلی نسبت به عکاسی نگاه درستی وجود ندارد و غالبا سردبیران، برای بخشهای دیگر کار خبر، نسبت به عکاسی، حقوق بیشتری را در نظر میگیرند. هنوز روزنامهنگاران نگاه سنتی به عکاسی دارند و عکاسان را به عنوان روزنامهنگار نمیشناسند.
او افزود: یکی از نکاتی که دربارهی عکاسان باید به آن توجه کرد بحث بیمهی آنهاست . همواره دربارهی خبرنگاران، بحث شمول آنها در بیمهی مشاغل سخت مطرح بوده است ولی این موضوع برای عکاسان خبری کم تر مورد توجه قرار گرفتهاست.
گفتنی است که این مشکلات غالبا از سوی مدیران روزنامهها برای عکاسان ایجاد میشود که البته بسیاری از این مدیران خودشان نیز روزنامهنگار نیستند. از نظر من یکی از راه حلها این است که عکاسان با یکدیگر اتحاد کنند و این اتحاد نیز بهتر است که در قالب انجمنهای صنفی صورت بگیرد.
این عکاس خبرگزاری فرانسه دربارهی انجمنهای صنفی عکاسی توضیح داد: به طور کلی چند انجمن عکاسی بیشتر وجود ندارد که در همانها نیز مشکل داریم چون کار گروهی بلد نیستیم و نسبت به هم حسادت میورزیم و اگر ببینیم که کسی کار بهتری انجام میدهد، نمیتوانیم آن را تحمل کنیم و این باعث میشود که کارها نا تمام بماند.
او با بیان اینکه حدود یکسال عضو هیات مدیره انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی بوده است، گفت: انرژی که اعضای هیات مدیره برای حل مسائل فرعی در جلسات هیات مدیره میگذارند، بسیار زیاد است و همواره عدهای چه در داخل و بیرون از هیات مدیره هستند که در برابر کار انجمنهای صنفی سنگاندازی میکنند و در نتیجه اعضای فعال هیات مدیره مجبور هستند که همواره بخشی از انرژی خود را برای برطرف کردن مشکلات فرعی صرف کنند و بعد از برطرف کردن این موانع دیگر برایشان توان کار نمیماند تا به اهداف اصلی برسند و به مسیر خود ادامه دهند.
او اظهار کرد: به نظر من بخشی از این مسائل، شخصی است واعضای هیات مدیره انجمنها باید آن قدر سعهصدر داشته باشند که بتوانند منافع شخصی خود را کنار بگذارند تا به همهی اعضا خدمات و برنامههای مناسبی را ارائه کنند.
این عکاس خبری در بخشی از سخنانش دربارهی آموزشهای لازم برای عکاسان خبری توضیح داد: آموزشهای پیشرفتهای که به عکاسان خبری در جهان برای کار در ماموریتهای خطرناک، مانند جنگها داده میشود، مستلزم صرف هزینههای زیادی است.
آژانسهای خبری که از نظر مالی تامین نیستند، کمتر میتوانند چنین هزینههایی را صرف این آموزش ها بکنند. این آموزشها در کشورهای جهان سوم کمتر انجام میشود به این دلیل که از نظر مطبوعاتی کار خبر را به شکل حرفهای انجام نمیدهند. البته این آموزشها برای عکاسان لازم است.
مهری اظهار کرد: یکی دیگر از مشکلات عکاسان خبری در ایران، موانع موجود در راه صدور ویزای خبرنگاری برای عکاسان خارجی طی چهار سال گذشته به ایران است.
به همین دلیل ارتباط مستقیمی بین عکاسان ایرانی و عکاسان خارجی شکل نمیگیرد و در نتیجه پیشرفت کمتری هم حاصل میشود. باید موانع موجود بر سر رفت و آمد عکاسان خبری برداشته شود تا عکاسان ایرانی ازحالت ایزوله بودن دربیایند. البته در ماههای گذشته یکی دو مورد از عکاسان توانستهاند به ایران بیایند که نشان از تغییر سیاستهای فرهنگی در کشور است.
او همچنین اظهار کرد: برای سفر عکاسان خبری ایرانی جهت پوشش رویدادهای منطقه نیز محدودیتهای مالی موجود است. بسیاری از عکاسان آزاد ایرانی مجبورند برای پوشش خبرها با هزینههای خودشان سفر کنند. ضمن اینکه عکاسان ایرانی برای ورود به کشورهای خاورمیانه مشکل ویزا هم دارند. ما با کشورهای همسایه ارتباط خوبی نداریم، بنابراین نتوانستیم در پوشش اخبار سوریه، مصر و لیبی موفق باشیم.
مثلا در بهار عربی عکاسان خیلی کمی توانستند برای پوشش اخبار به کشورهای درگیر مراجعه کنند. اغلب عکاسانی هم که موفق به گرفتن عکس از این وقایع شدند، دو ملیتی بودند چون به ایرانیها ویزا نمیدهند. این بدین معنیست که ما در کشورهای همسایه خود و در منطقه خاورمیانه هم نمیتوانیم کار کنیم.
او در بخشی دیگر از سخنانش دربارهی تدریس فتوژورنالیسم در دانشگاه توضیح داد: تدریس فتوژورنالیسم در دانشگاه چندان مناسب نیست. به طور کلی در دانشگاهها عکاسی خبری در یک ترم تدریس میشود و آن ترم هم به شکل کارگاهی است که مدرسش غالبا تجربهی عملی ندارد. در واقع میتوانم بگویم که در میان اساتید دانشگاهها، مدرسی وجود ندارد که هم از نظر تئوری و هم از نظر عملی در عکاسی مطبوعاتی کار کرده باشد و بتواند آن را آموزش بدهد.
مهری خروج عکاسان خبره از ایران را یکی دیگر از مشکلات این حوزه خواند و دربارهی آن توضیح داد: بسیاری از عکاسان مطبوعاتی وقتی پیشرفت میکنند، متوجه میشوند که دیگر جای رشد ندارند و در ایران نمیتوانند کار کنند و وقتی از ایران میروند دیگر برنمیگردند. این موضوع به دانشجویهای عکاسی نیز لطمه میزند وقتی نیروهای یک مملکت از آن خارج میشوند، موجب ضعف در حوزههای مختلف علمی و هنری آن میشود.
او با انتقاد از محدودیتهای کار برای عکاسان ایرانی شاغل در مطبوعات خارجی اظهار کرد: این عکاسان معمولا محدودیت بیشتری نسبت به عکاسان مطبوعات داخلی دارند و قادر به پوشش بسیاری از رویدادها نیستند و از طرفی خطوط قرمز نیز فرضی هستند و همین امر موجب خود سانسوری بیشتری میشود تا مجوز کارشان باطل نشود و از طرفی هم بازده کار و خلاقیتشان را کمتر میکند در حالیکه تعدادی از عکاسانی که کارت مطبوعاتی خارجی ندارند کارهایشان را در مطبوعات خارجی منتشر میکنند و کم تر هم زیر ذرهبین هستند.
من معتقدم هر عکاسی، تا آن جایی که بر خلاف منافع و امنیت ملی نباشد، باید بتواند با هر نشریهای چه برای داخل و چه برای نشریات خارج از کشور کار کند و گزینشهای سخت نیز برداشته شود. در یک دید آرمانی، دولت تنها باید کارت خبری را برای عکاسی که از نشریهاش - چه خارجی و چه داخلی - معرفی میشود، صادر کند و مانع نباشد.
این عکاس خبری مطرح کرد: البته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یکی دو ماه اخیر موانع و مشکلات صدور مجوزهای عکاسی برای عکاسان مطبوعات خارجی را کمتر کرده که نشانهی خوب و امیدوار کنندهای است.
مهری همچنین گفت: چندی است میبینم برای مسائلی مثل عکاسی از اعدامها یا عکاسی از اسیدپاشی، بحث سیاهنمایی مطرح میشود. موضوع این است که عکاس مستند و خبری، کارش این است که رویدادها را پوشش دهد و مشکلات اجتماعی را مطرح کند.
معمولا دو دسته از افراد نسبت به این عکسها انتقاد دارند. یک دسته کسانی هستند که با ذات عکاسی خبری و مستند آشنا نیستند و تفکری متحجرانه دارند و میخواهند روزنامهنگاری تنها آن طور که آنها دوست دارند انجام شود و دستهی دوم نیز این حرفها را برای پز روشن فکری میزنند در حالی که به قواعد کار روزنامه نگاری آشنا نیستند.
او افزود: عکس زیبا اما دردناک امیر پورمند که جایزهی امسال ورلد پرس فتو را برد، عکسی عالیست. یک اعدامی قرار است انجام شود و عکاسان خبری که مجوز عکاسی از این رویداد را دارند نیز به محل میروند و عکس میگیرند و اگر عکس خوبی داشته باشند برای جوایز مطبوعاتی مهم دنیا میفرستند. موضوع به همین سادگی است و نیازی به فلسفهبافی ندارد.
همیشه بحثهای مختلفی برای عکسهایی که برندهی جوایز جهانی مطبوعاتی میشوند صورت میگیرد که طبیعی است.
انتهای پیام
نظرات