حمله دوم که 10 دقیقه طول کشید و توسط کماندوها و تانک‌هایی انجام شد که اخیرا واحدهای پاسداران انقلاب در این شهر تقویت کرده بودند در طول جاده اصلی و برای جمع‌آوری کشته هایشان بوده است."
مجموعه کتاب‌های «جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات جهان»، برگرفته از اسناد مطبوعاتی و بریده جراید خارجی موجود در مرکز ملی اسناد دفاع‌مقدس است که پیشینه جمع‌آوری آن به روزهای آغازین بحران و تشکیل دفتر تبلیغات جبهه و جنگ بازمی‌گردد.
سرویس «فرهنگ حماسه» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) نیز با بهر‌ه‌گیری از این منبع تاریخی، گریزی به وقایع قبل از آغاز جنگ تحمیلی و بعد از آن دارد.
شدت گرفتن نبرد پر نوسان در بندر ایرانی
زبان اصلی:انگلیسی. شماره:000473
منبع:واشنگتن پست / لورن جنکینز / خرمشهر اشغالی
1359/7/13-1980-10-5
مترجم:عمادالدین قاسمی پناه
منبع خبر
سرهنگ ایاد شعبان، افسر چترباز فرمانده نیروهای عراقی در شهر به شدت جنگ زده خرمشهر، تازه شروع به کشیدن نقشه‌ای ابتدایی درباره موقعیت نیروهای خود کرده بود که تغییر واضحی در صدای بمباران توپخانه عراق به وجود آمد. توپخانه عراقی‌ها از صبح مشغول شلیک به سوی مرکز شهر از بالای سرمقر فرماندهی بود.
در یک لحظه ، مقر فرماندهی که کارخانه‌ای در بیرون شهر است، با یک انفجار بسیار نزدیک طوری لرزید که گرد وغبار اتاق‌ها را پوشاند. . .
علیرغم ادعاهای قبلی سرهنگ شعبان مبنی بر این که " تنها مقاومت‌های پراکنده و کوچکی" در این شهر باقی است، قرارگاه این ژنرال عراقی مورد حمله مستقیم یک ستون متشکل از پنج دستگاه تانک انگلیسی چیفتن قرار گرفت که از خیابان اصلی شهر آمده بودند.
پس از حدود دو هفته جنگ بین ایران و عراق و 10 روز محاصره تنبیهی این بندر استراتژیک ایران واقع در آبراه شط العرب، نیروهای این دو کشور عضو اوپک درگیر نبردی نوساندار و وحشیانه بر سرکنترل این شهر هستند.خود خرمشهر خالی از جمعیت عادی 150 هزار نفری خود است و تنها مردم اینجا سربازان دوطرف هستند که در مرکز شهر مشغول زد و خورد با یکدیگر هستند.
گروهی از چتربازان و تیراندازان نیروهای مخصوص عراق که در بیرون محوطه سنگر گرفته بودند، با مسلسل‌های کلاشینکف خود به روی ایرانی‌هایی آتش گشودند که از مرکز شهر که هنوز کاملا در دست آنها است حمله کرده بودند.
به دنبال حمله ایران، سرهنگ شعبان به تانکهای تی- 55 که در هر دو طرف جاده باریک منتهی به حومه شهر سنگر گرفته بودند، دستور شلیک داد و تانکهای دیگری نیز که برخی تی 62 بودند به آنها پیوستند . . . پس از 30 دقیقه نبرد نزدیک، یک سرهنگ دوم نیروهای ویژه عراق اعلام کرد که تانکهای مهاجم همگی به وسیله آر.پی. جی از کار انداخته شدند.
تانک جلودار ایرانی، تنها تانکی که از سنگرهای قرارگاه دیده می‌شد، درست در 200 متری این پست فرماندهی یقینا بی‌حرکت شده و یک گلوله به برجک آن اصابت کرده بود. اما حمله تمام نشده بود. دو گلوله دیگر ناگهان به داخل قرارگاه افتاد و همه را وادار کرد که برای بار دوم سنگر بگیرند . . . سرهنگ دوم عراقی گفت:" حمله دوم که 10 دقیقه طول کشید و توسط کماندوها و تانک‌هایی انجام شد که اخیرا واحدهای پاسداران انقلاب در این شهر تقویت کرده بودند در طول جاده اصلی و برای جمع‌آوری کشته هایشان بوده است."
اما وقتی یک دستگاه تانک عراقی یک دستگاه نفربر زرهی جلودار ایرانی را از کار انداخت، این حمله دفع شد. تازه آخرین گلوله به قرارگاه خورده بود که یک سرلشکر عراقی، فرمانده کل جبهه خوزستان، با یک دستگاه نفربر زرهی ساخت شوروی و در اسکورت دو دستگاه اتومبیل زرهی کوچک، وارد قرارگاه شد . . . او به سرعت توسط سرهنگ شعبان در جریان این حمله قرار گرفت.بعد از آن، ژنرال عراقی خطاب به افسران و افرادی که به دور او حلقه زده بودند سخنان کوتاهی ایراد کرد:" فرمانده شما پشتیبان شما است، حزب پشتیبان شما است، ما به شما درود می‌فرستیم . . ."
روشن نیست که در این حمله ناگهانی چند سرباز کشته یا زخمی شده‌اند. یک پزشک کلاهخود به سر عراقی در مورد تلفات این حمله گفت:" زخمی‌های زیادی بود
ولی کشته‌ها زیاد نبوده است." او افزود:" این جنگ است و البته اینجا خط مقدم."
انتهای پیام
نظرات