کم تحرکی و به دنبال آن چاقی و بسیاری دیگر از بیماریهای جسمانی و روانی بسیاری از بانوان ایران را با مشکلات جدی روبرو کرده است و این در حالی است که بانوان ما افرادی هستند که مسوولیت خطیر تربیت نسل آینده را بر عهده دارند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، زنان بیش از نیمی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند. متاسفانه روند توسعه زندگی شهری و تغییر الگوهای حرکتی روزانه و در نتیجه کاهش فعالیتهای حرکتی به ویژه در بانوان ایرانی، اندام ها و عضلات آنان را تحت تأثیر و خطر جدی کم تحرکی و ضعفهای جسمانی قرار داده است. برای پیشگیری از چنین عارضهای یا مقابله با آن، ایجاد جاذبهها و امکانات لازم برای همگانی کردن ورزش در بین بانوان، از مهمترین ابزارهای کارآمد و موثر درحل این معضل اساسی است. با این اوصاف آیا مسئولان امر به اهمیت توسعه ورزش در میان زنان ایرانی واقف هستند یا اصلاً میدانند چند درصد از زنان ایران ورزش میکنند؟ براستی چه کسی مسؤول ورزش نکردن بانوان ایرانی است؟! آیا کسی بر این امر واقف است که کم تحرکی بانوان میتواند تاثیرات مخربی بر سلامت نسلهای آینده بگذارد؟ آیا این سطح توجه به ورزشهای همگانی در خور نام یک جامعه اسلامی میباشد؟ مگر نه اینکه رهبری معظم انقلاب بارها در سخنان خود خطاب به مسئولان آنها را به توجه جدی به امر توسعه ورزش همگانی در جامعه رهنمود کرده و زنگ خطر را بارها درباره ضرورت توجه بیشتر به این امر به صدا در آوردهاند؟
براستی چرا توجه به ورزش همگانی به عنوان یکی از اصلیترین شعارها برای جلب توجه مردم در بدست آوردن یک پُست یا سِمت آن هم نه تنها در بین مسئولان ورزشی بلکه درمیان مسئولان سیاسی مطرح میشود ولی در عمل هیچ اقدام در خور توجهی را شاهد نیستیم! مگر غیر از این است که مهمترین فاکتور سلامت و شادابی یک جامعه بر اساس میزان ورزش کردن مردم آن سنجیده میشود. به طور حتم ورزش علاوه بر جلوگیری از بسیاری از انحرافات در جامعه میتواند سبب رشد خلاقیت و نوآوری در میان آحاد جامعه و مخصوصاً جوانان شده و رشد کشورمان را در بسیاری از زمینههای اقتصادی، علمی، اجتماعی و ...را فراهم نماید.
بر کسی این امر پوشیده نیست که سلامت جسمانی و روانی بانوان نقش انکار ناپذیری در سلامت جامعه دارد و دستگاههای مسئول با کمک دولت میتوانند با سرمایهگذاری در این امر از بسیاری از انحرافات اخلاقی و معضلات اجتماعی جلوگیری کنند و علاوه بر افزایش تندرستی و شادابی در نسل حاضر، با توجه شایسته خود به ورزش بانوان به عنوان مادران امروز و فردای این سرزمین ،سلامت نسلهای آینده را نیز تضمین کنند. چرا به راستی دست اندرکاران امر به این باور نرسیدهاند که سرمایهگذاری آنها در راه رشد ورزش همگانی در جامعه میتواند علاوه بر اینکه از پرداخت هزینههای هنگفت در پی بسیاری از ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی بکاهد میتواند زمینهساز بهرهوری آنها از بسیاری از مواهب این امر را فراهم کند.
متاسفانه مسئولان ورزشی در ایران نگاه خود را بیشتر معطوف به ورزش قهرمانی کردهاند و بر خلاف دیگر کشورهای پیشرفته در امر ورزش نمیتوانند این دو مقوله (ورزش قهرمانی و همگانی) را به موازات هم به پیش ببرند. حتی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان توسعه ورزش همگانی از اولویت بیشتری برخورداراست و به موازات پیشرفت آن میتوان شاهد توسعه همه جانبه ورزش قهرمانی به صورت پایهای و بر اساس برنامه و نه بصورت گلخانهای باشیم!
میتوان با جمع بندی نظرات کارشناسان این امر مهمترین موانع پیش روی توسعه ورزش همگانی بانوان در ایران را در چند نکته ذیل خلاصه کرد:
1. کمبود فضاهای ورزشی ویژه بانوان
2. عدم فرهنگسازی مناسب در این زمینه از سوی مسئولان و رسانههای گروهی
3. کمبود نیروی کارآزموده و با تجربه در زمینه آموزش رشتههای مختلف ورزشهای همگانی بانوان
4. دسترسی نداشتن به فضاهای ورزشی عمومی
5.گران بودن استفاده از امکانات ورزشی
عمده کارشناسان برای رفع چنین موانعی، توجه به ایجاد مکانها و فضاهای ورزشی خاص بانوان، رایگان کردن ورزشهای همگانی برای همه بانوان کشور، تربیت مربیان زن در گرایشهای متنوع ورزشهای همگانی، فعالسازی نقش رسانههای گروهی در ارتقای سطح فرهنگ گرایش به ورزش در میان بانوان و برگزاری مسابقات تفریحی ورزشی در میان اقشار مختلف بانوان کشور را پیشنهاد کردند.
سیاست گذاری و همکاری مشترک میان دستگاههای مسئول و اجرای تصمیمات گرفته شده در سطح وسیعتر برای توسعه ورزش همگانی ضروری است. در زیر نقش هر یک از سازمانها و مراکزی که در ساختار تشکیلاتی یاد شده، مشارکت دارند و میتوانند در این راستا ایفا کنند، پیشنهاد شده است:
فدراسیون ورزش های همگانی با توجه به رسالت خود باید در عمل توجه شایستهای به مبحث توسعه ورزش در میان عموم مردم مخصوصاً بانوان با توجه به اهمیت آن و تاثیراتی که سلامت این قشر در افزایش شور و نشاط جامعه و به دنبال آن کاهش انواع بیماریهای جسمانی و روانی دارد، داشته باشد.
صدا و سیما از راه پخش تیزرهای تبلیغاتی با مضمون گسترش فعالیتهای ورزشی در بین مردم، با هدف فرهنگسازی برای ورزش و مخصوصاً بانوان و اعلام برنامههای تفریحی ورزشی که از طرف نهادهای مختلف در مکانهای گوناگون برگزار میشود.
شهرداریها از راه احداث فضاهای ورزشی سرپوشیده و روباز همگانی با بهرهگیری از مربیان تحصیل کرده در رشته تربیتبدنی و برگزاری مسابقات تفریحی ورزشی گروهی و خانوادگی به مناسبتهای مختلف و توزیع وسایل ورزشی ارزان قیمت در بین مردم.
برخی از فدراسیونهای ورزشی از راه گسترش رشتههای ورزشی به طور آماتور و غیر حرفهای در بین مردم، مانند آمادگی جسمانی، ایروبیک، قایقرانی، کبدی، هاکی، اسکیت،گلف و... با توجه به شرایط اقلیمی هر منطقه. در این میان نقش ارگانهایی مانند آموزش عالی، سازمان محیط زیست، آموزش و پرورش و...نیز پرواضح است.
همچنین این سازمان میتواند در روزهای تعطیل، مسابقات تفریحی ورزشی در پارکهای زیر پوشش خود برای عموم برگزار کند و جوایزی مانند وسایل ورزشی غیر موتوری به افراد هدیه دهند. باشد که مجموع این اقدامها دست به دست هم دهند تا عامه مردم مخصوصاً بانوان به این احساس برسند که انجام ورزش توسط آنها یکی از دغدغههای مسئولان در میان این همه دغدغه و حاشیه است!
در پایان امیدواریم مسئولان تنها به شعار دادن در توجه به بسط ورزش همگانی مخصوصاً در میان بانوان ایرانی بسنده نکنند و این شعارها را در عمل هم به کار ببندند چراکه براستی زنگ خطر به صدا در آمده است و تنها گوشهایی را میخواهد که این صدای دلخراش را بشنود و در جهت حل آن اقدام کنند. باید قبول کرد جامعه امروز ما به دردی نهفته و بدتر از سرطان روبروست. و آن هم دردی نیست جز کم تحرکی!
انتهای پیام
نظرات