محمدهاشم اکبریانی معتقد است، نقد در کشور ما تجربی است و بر اساس شاخصهای علمی انجام نمیشود. او همچنین باندبازی را در فضای ادبی مثبت ارزیابی میکند.
این نویسنده و منتقد در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره وضعیت نقد ادبی گفت: نقد را میتوان از زوایای مختلف دید، اما نکته بسیار مهم در این میان رابطه بین نویسنده و منتقد است که نه تنها در ایران بلکه در خیلی جاها نقد و منتقد کمترین اثری روی نویسنده ندارد. مطالب نویسندگان را که میخوانیم میبینیم معتقدند، منتقد کار خودش را میکند و نویسنده کار خودش را. از چخوف گرفته تا مارکز این حرفها زده میشود و بنابراین از این حرفها برداشت میشود که رابطه بین نویسنده و منتقد متزلزل است. اما نقد برای نشان دادن زوایای مختلف اثر به خواننده مفید است.
او در ادامه اظهار کرد: نقد جدی مبنای علمی دارد و منتقد دانش علمیاش را چه از طریق دانشگاه و چه از طریق کتابهایی که میخواند کسب میکند. اما در ایران منتقدان، تجربی منتقد میشوند و نگاه خودشان و تحلیل خود را از یک اثر بیان میکنند. نقد از نگاه یک فرد بد نیست، اما نقد واقعی نیست.
اکبریانی تأکید کرد: وقتی ما نقد را در کشورهای دیگر پی میگیریم، مثلا در آثار کسانی چون گلدمن میبینیم که او در نقد و تحلیلهایش نگاهی جامعهشناختی دارد و تحصیلات و مطالعات آکادمیک در این زمینه داشته است، اما در ایران این شرایط نیست و برای همین رشتههایی که به این موضوع بپردازند، مثل جامعهشناسی ادبیات نداریم، بنابراین نقد ما سلیقهیی و شخصی میشود.
این شاعر درباره نبود شاخصهای علمی در نقد ادبیات در کشور گفت: من گاهی نقدهای خوبی را در میان آثار جوانها و پیشکسوتان میبینم، اما بیشترشان در آثار خود نگاه شخصیشان را آوردهاند و بر اثر سلیقه آثار را نقد کردهاند. اما اگر قرار است ما نقدی جدی داشته باشیم، باید این نقد بر اساس شاخصهای علمی باشد و به شکل و محتوای اثر بپردازد.
اکبریانی درباره اینکه گفته میشود فضای نقد امروز ما رفاقتزده است، گفت: من نقد را جدای از فضای عمومی نمیبینم، چون نقد هم در همین فضا قابل تبیین است. وقتی این شرایط در فضای اقتصاد، فرهنگ و سیاست ما وجود دارد، در نقد هم هست. این گروهبازی و باندبازی همهجا هست و ادبیات هم نمیتواند خود را از فضای جامعه جدا کند. منتقد و نویسنده جدا از فضای جامعه خویش نیستند. اما گاهی هم اینگونه است که دوستان هر حرکتی را باندبازی میبینند و من باندبازی را مثبت میدانم. خیلی از دوستانی که میگویند باندبازی در فضای ادبیات وجود دارد، به آنها هم میگویم خب شما هم باند تشکیل بدهید و مجله و منتقد و نویسنده داشته باشید. اما کسانی که خودشان این انتقاد را دارند، تلاشی در این زمینه نمیکنند. افرادی که اکنون شاید جزو باندی هستند، از صفر شروع کردهاند و گروهی را شکل دادهاند. به نظر من خیلی از افرادی که انتقاد میکنند، به این دلیل است که نمیتوانند روابطی ایجاد کنند و گروه داشته باشند که وقتی اثرشان چاپ شد، از آنها ساپورت شود. باند یعنی پیدا کردن یکسری ارتباطات برای نشان دادن یک اثر و هیچ اشکالی هم ندارد که باشد.
او درباره تأثیر نقد بر جریان ادبی هم گفت: نقد خیلی میتواند برای ادبیات ما مفید باشد. نقد اولین اثرش را بر مخاطب میگذارد و سطح انتظار مخاطب را از نویسنده بالا میبرد و وقتی مخاطبان نویسندهای نقد بخوانند، نویسنده مجبور میشود کارش را پیشرفت دهد. ما این شرایط را در دهه 70 داشتیم، اما در سالهای اخیر به دلیل ممیزی، نوشتن لطمه خورد و ما دچار رکورد شدیم. ولی زمانی بود که مخاطبان ما از نقد اثر میگرفتند و دنبال آثار بهتری بودند.
انتهای پیام
نظرات