حکایت «کوزهگر از کوزه شکسته آب میخورد» این روزها مصداق بارز سازمان عریض و طویل «میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» است که هرچند از دوران گذشته، کارشناسان و متخصصان بنامی را در تربیت کرده، اما هر از چندی گرایشاش به سمت مدیرانی میرود که نهتنها نامی نیکو از خود باقی نگذاشتهاند، بلکه گاهی ذهنیتهای مطلوبی در ادوار اخیر از عملکردشان بیرون نیامده است.
فصل جدیدی از حکایت این سازمان، پس از آن آغاز شد که نام «محمدعلی نجفی» از گردونهی انتصابات حسن روحانی - رییسجمهور - بیرون آمد و به دنبالش پیامهای تبریک بود که از هر گوشه صادر شد تا شاید او که بهعنوان مدیری شایسته در میان فرهنگیان شناخته میشد، بتواند زخمهای این سه حوزه را که برخی از آنها چرکی هم شده بودند، درمان کند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پس از آمدن نجفی به یکی از پرچالشترین سازمانهایی که زیر نظر رییسجمهور فعالیت میکند، امیدها پررنگ شد. چند انتصاب نخست نجفی، چشماندازی روشن پیش روی کارشناسان، فعالان و خبرنگاران حوزهی میراث فرهنگی قرار داد، چیزی که امید میرفت دست کم تا پایان انتخاب مدیران ادامه داشته باشد.
انتخاب همزمان «مهدی حجت» بهعنوان معاون میراث فرهنگی و قائممقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، «جلیل گلشن بافقی» بهعنوان رییس پژوهشگاه سازمان و همچنین «سیدمحمد بهشتی» در نقش مشاور ارشد نجفی در امور میراث فرهنگی، لبخند را بر لب خیلیها نشاند.
البته نجفی در حوزهی معاونت هنرهای سنتی و صنایع دستی با انتصاب «بهمن نامورمطلق» که فردی پژوهشگر در حوزهی هنرهای سنتی است، گام مثبتی روبه جلو برداشت. نامورمطلق نیز این روزها رؤسای قبلی و خوشنام معاونت صنایع دستی را طی احکامی با خود در سازمان میراث فرهنگی همراه کرده و به نظر میرسد این اقدام، برای حوزهی صنایع دستی که سالهاست با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکند، خبر خوبی باشد.
گزینهی بعدی، معاون گردشگری بود؛ نجفی حدود یکماه مانده به پایان مهلت مقررشدهی 100 روزه، فردی کمتر شناختهشده را از وزارت امور خارجه آن هم در شرایطی که بسیاری از کارشناسان و مدیران قبلی حوزهی گردشگری تلاش میکردند گوی سبقت را از هم بربایند و صندلی معاونت گردشگری را نصیب خود کنند، در این سمت منصوب کرد. فردی که هنوز بهطور مستند، چرایی انتخابش معلوم نیست و ظاهرا مانند آقای رییس، حرکت کُندی در انتصاب مدیران زیرمجموعهاش دارد. دست به عصا راه رفتن «مرتضی رحمانی موحد» این نگرانی را هم ایجاد میکند که صبر کردن نتیجهی معکوس داشته باشد؛ مانند اتفاقی که این روزها در برخی دیگر از انتصابها در این سازمان شاهد آن هستیم.
نجفی همچنین با خود، سمیعالله حسینی مکارم را که قبلا مدیرکل بودجه و تسهیلات وزارت آموزش و پروش بود، به معاونت توسعه و مدیریت آورد. به علاوه، او از وزارت آموزش و پرورش، اسدالله درویش امیری را بهعنوان معاون امور مجلس، حقوقی و امور استانهای سازمان میراث فرهنگی منصوب کرد.
برخی از انتصابهایی هم که در معاونت میراث فرهنگی انجام شد احساس آسودگی را بهدنبال داشت؛ از جمله روی کار آمدن دوبارهی «محمدرضا کارگر» که 11 سال مدیر موزهی ملی ایران بود، بهعنوان مدیرکل ادارهی موزههای سازمان میراث فرهنگی و «فرهاد نظری» بهعنوان مدیر دفتر ثبت آثار تاریخی که هر دو، جزو افراد باتجربه در این حوزهها هستند.
اما وقتی نوبت به انتخاب مدیران استانی رسید، وزنه بیشتر به سمت «نگرانی» سنگینی کرد؛ مدیرانی که اهم و فیالاهم در انتخاب آنها باید از مهمترین اولویتها در سازمانی باشد که روسا، آن را به مریضی اورژانسی و فرد در حال مرگ شبیه دانستهاند.
در استانها، یک روز «عیسی رضایی» یکی از کارشناسان قدیمی حوزهی گردشگری بهعنوان مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان قم انتخاب شد و روز دیگر «محمدحسین بحرالعلومی» از کارشناسان حوزهی میراث فرهنگی و مدرس دانشگاه بهعنوان مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری سمنان منصوب شد؛ اما از سوی دیگر، شاهد انتصاب فردی بودیم که در سالهای گذشته مدیر یک پایگاه مهم میراث فرهنگی بوده و کارنامهاش در این سمت چندان درخشان نیست و بارها رسانهها از مشکلات این سایت متعلق به دورهی ساسانی نوشتهاند که همین مشکلات مانع نزدیک شدن آن به فهرست میراث جهانی یونسکو شده است.
در یکی از استانها هم کسی بهعنوان مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری انتخاب شد که از اردیبهشتماه 1386 تا بهمنماه 1389 همین سمت را در استان دیگری داشت و سپس معاون گردشگری یکی از منطقههای آزاد شد. براساس اخبار منتشرشده، در دورهی مدیریت او در کردستان، بخشهایی از محوطهی چندهزار سالهی «زیویه» از بین رفت، همچنین بخش قابل ملاحظهای از بافت تاریخی شهرهای «بیجار» و «سقز» آسیب دید.
شورای انتصابها در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شامل مهدی حجت - قائممقام -، سیدرحمتالله رئوف - مدیرکل دفتر بررسی عملکرد، بازرسی و رسیدگی به شکایات -، علیرضا تابش - مدیرکل دفتر ریاست -، اسدالله درویش امیری - معاون امور مجلس، حقوقی و امور استانها -، سمیعالله حسینی مکارم - مشاور اجرایی - و امین عارفنیا مدیرکل روابط عمومی است. این شورا در ادامهی عزل و نصبها برای پیدا کردن مدیران استانی به سراغ مدیران شهری رفت؛ «محمود باقری» از جملهی این افراد بود که از شورای شهر یاسوج به اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد رفت یا «محمدمهدی شرافت» که برای اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان یزد انتخاب شد، حدود شش سال شهردار یزد بود و پس از آن، برای مدتی مدیریت پروژهی انبوهسازان و مسکن یزد را برعهده گرفت.
از سوی دیگر، این روزها نام برخی کارشناسان در تهران به میان آمده است. فردی که از سوی مدیر جدید میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران - رجبعلی خسروآبادی - که خود جزو کارشناسان گردشگری است، بهعنوان مدیر پروژهی ساماندهی بافت تاریخی عودلاجان منصوب شده، کسی است که در مدت دو سال حضور در پست مدیریت استان تهران، مجوز تخریب سرای افشار را در محدودهی کاخ گلستان و ساخت مجتمع تجاری در حیاط بنای تاریخی عینالدوله را صادر کرد و همچنین پروژهی ساماندهی عودلاجان را آغاز کرد، ولی در مدت معین آن را به پایان نرساند. نمونهی دیگر، بازگشت فرد دیگری به اداره کل میراث فرهنگی استان تهران است که بسیار جای تأمل دارد، چراکه نام او در پای مجوزهایی بود که بارها داد دوستداران میراث فرهنگی را درآورد و در نمونههایی از همین مجوزها به آثار تاریخی آسیبهای جبرانناپذیر زد.
محمدعلی نجفی در اوایل حضورش در این سازمان در پاسخ به اظهار نگرانی خبرنگاران حوزهی میراث فرهنگی برای انتخاب مدیران و مسوولان این سازمان به همه قول داد، از آنجا که میخواهد انتصابهای کیفی در سطح سازمان داشته باشد، پس از مطالعه و بررسی، این کار را انجام دهد. حالا بیش از 120 روز از حضور نجفی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری میگذرد و تا کنون بیش از 15 حکم برای مدیران ارشد سازمان و مدیران استانی ابلاغ شده است. از تخصص و نوع مدیریت این مدیران که بگذریم، بحث اولویت در تعیین تکلیف مدیران استانی اهمیت دارد، مثلا در حال حاضر بیشترین میزان حفاری غیرمجاز در گیلان گزارش شده یا خوزستان بالاترین درصد تخریب آثار تاریخی را دارد و استان اصفهان یکی از مهمترین مناطق گردشگرپذیر در کشور است؛ ولی هنوز مدیر منتخبی برای این استانها معرفی نشده است.
بر این اساس میتوان پرسید که انتصاب مدیران استانی بر چه اساسی و با کدام اولویتها انجام میشود؟ انتصابهایی که به گفتهی قائممقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، معمولا در روزهای پنجشنبه و جمعه توسط نجفی انجام میشود و سپس شورایی با بررسی انتخابهای رییس سازمان، نظر نهایی را میدهد.
مهدی حجت در آخرین نشست خبریاش در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در 18 آذرماه امسال، روند انتخاب مدیران استانها را اینگونه توضیح داد: براساس سیستمی دقیق و با دستور رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، رزومهی همهی افرادی که صلاحیت مدیریت استانها را داشتند تهیه شده و در اختیار رییس سازمان قرار گرفته است. ایشان نیز روزهای پنجشنبه و جمعه این رزومه را مطالعه و افراد دارای صلاحیت را انتخاب میکند. سپس در جلساتی که با حضور تعدادی از افراد صاحب نظر برگزار میشود، به افراد انتخابشده امتیاز داده میشود و اگر امتیاز بالایی بگیرند، با آنها مصاحبه میشود و در آن مصاحبه نیز به آنها امتیاز داده میشود. سپس این امتیازات در رزومهی شخص جمع میشود و پس از آن، مدیر مشخص میشود.
رحمتالله رئوف - مدیرکل دفتر بررسی عملکرد، بازرسی و رسیدگی به شکایات سازمان میراث فرهنگی - نیز در نشستی که 13 آذرماه در ایسنا داشت، دربارهی سیاستی که برای ارزیابی مدیران استانی در دستور کار دارد گفت: یکی از مهمترین اصول این است که بدنهی کارشناسی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با موضوعی که در آن حوزه فعالیت میکند، مطابقت داشته باشد. آنوقت مطمئن میشویم کارها بهدرستی پیش میرود.
او همچنین دربارهی نقش ارزیابیهایش در انتصاب مدیران، اظهار کرد: مدیران و مسوولانی موفق خواهند بود که در مسوولیت خود تخصص داشته باشند. ما متخصصان مجرب را در هر رشتهی شغلی انتخاب و معرفی خواهیم کرد. در این صورت، ارزیابی عملکرد آنها با واقعیت نزدیکتر است و در این حالت، تخصص و فن مدیریت در کنار هم تحقق یافته و این امر، میزانی برای موفقیت و نشان دادن مسوولیتپذیری همراه با تخصص است که ما را به اهداف برنامهریزیشده خواهد رساند.
اما با توجه به عملکرد سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تا کنون، چه میزان بحثهای کارشناسیشدهای که رئوف به آنها اشاره کرد، مد نظر بوده و اصلا نقش «دفتر بررسی عملکرد، بازرسی و رسیدگی به شکایات» با توجه به مأموریتی که نجفی در روز معارفهی مدیر این دفتر که در دورهی گذشته تقریبا بایکوت شده بود تکلیف کرد، در این انتصابها چیست؟
آیا اکنون مدیران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فرصتی برای آزمون و خطا دارند، در شرایطی که رییس جدید سازمان بارها اعلام کرده، ویرانهای را تحویل گرفته است و چهار سال برای آبادانی جایی که در مدت هشت ساله تخریب شد، زمان دارد؟
انتهای پیام
نظرات