• یکشنبه / ۱۷ آذر ۱۳۹۲ / ۰۹:۲۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 92091711519

شهاب مقربین: باید از انتشار کتابم خوشحال باشم، اما...

شهاب مقربین: باید از انتشار کتابم خوشحال باشم، اما...

شهاب مقربین که به‌تازگی مجموعه شعر «کسی به در کوبید» از او منتشر شده، می‌گوید، باید از مجوز گرفتن و انتشار کتابم خوشحال باشم، اما شادی من زمانی خواهد بود که گره از کار فروبسته همه شاعران و نویسندگان گشوده شود.

شهاب مقربین که به‌تازگی مجموعه شعر «کسی به در کوبید» از او منتشر شده، می‌گوید، باید از مجوز گرفتن و انتشار کتابم خوشحال باشم، اما شادی من زمانی خواهد بود که گره از کار فروبسته همه شاعران و نویسندگان گشوده شود.

این شاعر در گفت‌و‌گو با خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: روند مجوز گرفتن کتاب من طبق روال معمول بود؛ نه زودتر و نه دیرتر. حدود دو - سه ماه منتظر مجوز این کتاب بودم.

او همچنین درباره فرم و محتوای شعرهای کتابش اظهار کرد: به طور کلی فرم شعرها در ادامه کارهای قبلی‌ام است؛ تکامل پیدا کرده، اما کم‌تر تغییری در فرم دیده می‌شود. محتوا و مضمون شعرهایم نیز مانند قبل بیش‌تر مسائل انسانی و هستی‌شناختی است.

مقربین در ادامه متذکر شد: از این‌که کتابم مجوز چاپ گرفت و منتشر شد، طبیعتا باید خوشحال باشم، اما شادی من زمانی خواهد بود که گره از کار فروبسته همه شاعران و نویسندگان گشوده شود. در همین روزها که گفته می‌شود نویسنده ممنوع‌القلم نداریم، هنوز شاعران و نویسندگانی هستند که چندین سال است در انتظار مجوز چاپ کتاب‌شان هستند؛ از جمله دوست شاعر من، حافظ موسوی، که بعد از چند سال موفق نشده از این سد عبور کند و کتاب‌هایش حتا پس از اعمال اصلاحات ارشاد هنوز مجوز چاپ نگرفته است. امیدوارم مشکل ایشان و دیگر همکاران من نیز به‌زودی حل شود.

مجموعه شعر «کسی به در کوبید» به تازگی از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.

کتاب شهاب مقربین

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۲-۰۹-۱۷ ۱۰:۳۲

آفاي مقربين سلام. اگر اشتباه نکنم جنابعالي در دبيرستان هراتي اصفهان با من و آقاي امرالله احمد جو روي يک نيمکت ششم رياضي مي‌نشستيم و يادم هست که اولين شعرتان را بعد از آخرين امتحان در 51 برايمان خوانديد. لطفاحوابم را بدهيد