مراسم پایانی جایزهی «لیراو» با بزرگداشت امیر عشیری و تقدیر از برگزیدگان جایزه برگزار شد.
در این مراسم علیرضا طبایی با بیان اینکه امیر عشیری پایهگذار ژانر ادبیات پلیسی در ایران است، ویژگی آثار او را خلق فضای ایرانی در آثار پلیسیاش عنوان کرد.
به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در مراسم پایانی سومین دوره جایزه ادبی «لیراو» که همراه با بزرگداشت امیر عشیری – نویسنده - 17 آبانماه در سرای محله اوین برگزار شد، پوران کاوه درباره عشیری، گفت: من همیشه آقای عشیری را دورادور میشناختم، اما بعد از اولین دیدار دریافتم که ایشان برخلاف نوع نوشتههایشان، بسیار ملایم، مهربان و سرشار از عطوفت هستند. به نظر من آقای عشیری آنطور که باید، شناخته نشده است و ما موظفایم ایشان را به نسل آینده بشناسانیم تا هر ایرانی قدرشناس عشیریها باشد که عمری را با کلمه زیستهاند و عمرشان را به پای کلمه ریختهاند.
این شاعر افزود: به اعتقاد من، آقای عشیری کار خود را تمام و کمال انجام داده و اینک در جایگاهی مشخص قرار گرفته است. ایشان عمری را با نوشتن گذرانده و برایش اهمیتی نداشته و ندارد که دیگران دربارهاش چه میگویند؛ چراکه خودش خوب میداند کیست و در کجا ایستاده است.
همچنین علیرضا طبایی در سخنانی گفت: من در سال 1323 به دنیا آمدهام. از سالهای اول دبیرستان که 12 - 13 ساله بودم، به فعالیتهای روزنامهنگاری و مطالعه مطبوعات و ادبیات علاقهمند بودم. آشناییام با آثار آقای عشیری نیز از همان سالها آغاز شد. در آن دوره در مطبوعات ما افرادی همچون حسینقلی مستعان، حمزه سردادور، امیر عشیری و بعدها ارونقی کرمانی، چند فرد شاخص بودند که پاورقیها را مینوشتند. کار شاخص آقای عشیری این بود که ژانر تازهای را در ادبیات ما پایهگذاری کرد. ایشان در فضای پلیسی، کارآگاهی و جنایی مینوشت و فضایی خلق کرد که بسیار تازه و جذاب بود.
این شاعر ادامه داد: آثار عشیری در مجلات تهران مصور، ترقی، سپید و سیاه، امید ایرانی و... منتشر میشد. اگرچه بعدها بسیاری از نویسندگان به تقلید از ایشان آغاز به نوشتن در این سبک کردند، اما همواره آثار عشیری به عنوان یکی از آثار شاخص پلیسی که در آن فضای ایرانی حس میشد، شناخته میشود. در آثار پلیسی دیگری که میخواندیم، معمولا فضا خارجی بود، اما شخصیتهای آثار او ایرانی بودند و در فضایی نفس میکشیدند که برای خواننده ملموس بود. ادبیات ما مدیون نویسندگانی مثل عشیری است. جذابیت قلم آقای عشیری باعث میشد خوانندهها یک هفته منتظر ادامه اثرشان در نشریات بمانند. دیدن ایشان امروز برای من یک افتخار است.
طبایی سپس غزلی تقدیم به امیر عشیری خواند.
در ادامه، امیر عشیری برای بیان سخنانی روبهروی حاضران در مراسم قرار گرفت، اما نتوانست از روی یادداشتی که قبلا تهیه کرده بود، بخواند؛ به همین دلیل دخترش، یگانه عشیری، متن او را به این شرح خواند: خانمها و آقایان درود و تهنیت بر شما. از شما عزیزانی که در این بزرگداشت افتخارآمیز حضور به هم رساندهاید، سپاسگزارم. از سرکار خانم ندائی و سرکار خانم کاوه سپاسگزارم. امید است این بزرگداشتها اولین و آخرین نباشد و هر از چندگاهی به همت شما سروران برگزار شود تا انگیزهای باشد برای جوانانی که در عرصه ادبیات فعالیت میکنند.
همچنین یگانه عشیری از طرف خانواده عشیری، از حمیدرضا اکبری شروه که جلسه را برگزار کرده بود، سپاسگزاری کرد.
سپس با اهدای لوح و هدیههایی به امیر عشیری، از سالها فعالیت او در حوزه ادبیات پلیسی ایران تقدیر شد. یکی از هدیههایی که به این نویسنده پیشکسوت تقدیم شد، پرتره او بود که توسط کامبیز برنجی نقاشی شده بود.
در بخش دیگری از مراسم پوران کاوه، داور بخش شعر جایزه «لیراو»، گفت: خوشبختانه آثار و شعرهای بسیار خوبی به ما رسید و انتخاب ما بین خوب و خوبتر بود. شعرهای رسیده بارها خوانده شدند و در نهایت به برجستهترین شعرها رسیدیم. معیار انتخاب ما فرم، ساختار، تکنیک و خلاقیت و نوآوری بود. در نهایت سه شاعر را به عنوان نفرات اول تا سوم انتخاب کردیم و امیدواریم شاهد موفقیتهای روزافزون آنها باشیم.
در ادامه حمیدرضا اکبری شروه، دبیر جایزه «لیراو»، گفت: «لیراو» یک جایزه شخصی است و با هزینه شخصی دوستان برگزار میشود. من سمت دولتی دارم، اما این جایزه مستقل است. من هم مدتی است خود را از روند کار کنار کشیدهام و اداره جایزه را به دوستان سپردهام. فکر میکنم به دو داوری که قرار بود برای ما داوری کنند، گفتهاند، جایزه دولتی است، اما اینطور نیست.
او همچنین ضمن سپاسگزاری از حاضران و داوران جایزه، عنوان کرد: از داورانی که قرار بود داوری کنند و این کار را نکردند و از داوری که خودم کارهایش را چاپ میکردم، اما وقتی با او تماس گرفتم، گفت، شما را نمیشناسم، تشکر میکنم. علیرغم اینکه عدهای چوب لای چرخ جایزه میگذارند، ما با اینکه از دستگاههای دولتی پیشنهاد کمک مالی داشتیم، نپذیرفتیم. دوست دارم اگر زنده ماندیم، سال بعد جایزه با همین روند ادامه یابد. تندیسهای جایزه در بار هواپیما شکسته شدند. حتما از نو میسازیم و برای دوستان میفرستیم.
در ادامه این مراسم، از محمدحسین امیری، شهناز اسحاقی و سعید کیانی به عنوان نفرات اول تا سوم در بخش شعر، شهناز روستایی به عنوان برگزیده و لیلا نوحی تهرانی به عنوان صاحب اثر تقدیری در بخش داستان و فاطیما فاطری به عنوان برگزیده نهایی در بخش رمان و همچنین از نشر مس و سایت ادبی چوک که به ترتیب به عنوان بهترین ناشر و سایت فعال در حوزه هنر و ادبیات انتخاب شدند، تقدیر شد.
سپس جلال سرفراز، داور بخش شعر جایزه «لیراو»، در سخنان کوتاهی گفت: انتخاب شعر کار بسیار دشواری است. من به عنوان کسی که سعی کردهام سهمی در این انتخاب داشته باشم، این دشواری را درک کردم. شعر ما دچار تنوع بسیار شده است؛ به همین دلیل تشخیص سره از ناسره گاهی بسیار دشوار میشود. اگر دوستانی در این جایزه شرکت کرده و برگزیده نشدهاند، به این مفهوم نیست که ما ارزشهای کار آنها را نادیده گرفتهایم.
حمیدرضا اکبری شروه نیز هنگام تقدیر از نشر مس، عنوان کرد: در بخش ناشران ادبی، دوستان نشری را انتخاب کردند که در مدت یک سالِ کاری، کتابهای زیادی به ارشاد سپرده است، اما دوستان در ارشاد یکی از آنها را هم تأیید نکردهاند.
او همچنین گفت: آقای بابک اباذری قول دادهاند، کتابهای نفرات اول جایزه را در انتشارات نصیرا منتشر کنند. امیدوارم عاقبت این قضیه، شبیه نشر افراز نشود که در دوره قبل قرار بود کارهای برگزیده را چاپ کند، اما حالا به تلفنهای ما هم جواب نمیدهد.
اکبری شروه سپس اظهار کرد: در سه دوره جایزه ادبی «لیراو» یکی از خبرگزاریهایی که همیشه با ما تماس گرفته و اخبار جایزه را پوشش داده، خبرگزاری ایسناست. از آقای بهرامی، نماینده این خبرگزاری، تشکر میکنیم.
در ادامه علیرضا بهرامی، مدیر اداره فرهنگی و هنری ایسنا، در سخنانی گفت: من متولد اوین هستم، اما وقتی بچه بودیم، از اوین رفتیم. در آن دوره من خیلی دوست داشتم دوباره به اوین برگردیم؛ چون محل کار پدرم هتل اوین بود و در آنجا بازیهای متنوع و خوراکیهای جذاب برای من فراهم بود. بعد که بزرگ شدم، به دانشگاه رفتم و روزنامهنگار شدم، دیگر دوست نداشتم به اوین بیایم، اما امروز به واسطه یک جایزه ادبی به این محل آمدهایم؛ جایی که کسی تصور نمیکند در آن کار فرهنگی انجام شود، چنین جمع کثیری دوره هم جمع شدهاند. این خاصیت هنر است که از همه مرزهای فیزیکی رد میشود.
او افزود: در دوره اول جایزه «لیراو»، من کتابسرای روشن را به دوستان معرفی کردم که در فضای آن مراسم را برگزار کنند. آن فضا متعلق به ناشری بود که کتابسرایی داشت، اما فعالیتش همزمان با نشر چشمه به تعلیق درآمد. با همه این حذفها، این حرکتها تداوم دارند؛ چراکه اصالت دارند و متعلق به بخش خصوصی هستند و اگر توانایی مالی ندارند، اما آبروی فرهنگی دارند.
احمد پوری، فرهاد عابدینی، مهرداد ضیایی و احسان مهتدی از دیگر حاضران این مراسم بودند.
انتهای پیام
نظرات