ادبیات عامهپسند از پاورقیهای دههی 20 تا داستانهای عاشقانه و احساسی امروز، بخشی از ادبیات داستانی ایران را تشکیل میدهد. ادبیاتی که با وجود موافقان و مخالفان سرسختش همچنان جایگاه خود را در بین کتابخوانها حفظ کرده است.
به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بخشی از ادبیات را که مخاطبان آن عامهی مردم جامعه یا به تعبیری مخاطبان عام هستند، اصطلاحا «ادبیات عامهپسند» مینامند؛ ادبیاتی که هدف اصلی آن سرگرم کردن مردم است و معمولا تکنیکهای نویسندگی در آن جایگاه خاصی ندارد.
پاورقیها؛ آغاز حرکت موج ادبیات عامهپسند
ادبیات عامهپسند در ایران با پاورقیهای چندصفحهیی در روزنامهها و مجلات خانوادگی و جوانپسند آغاز شد. در واقع این پاورقیها شامل بخش کوتاهی از یک داستان بلند بودند که در هر شماره از روزنامه یا مجله به چاپ میرسیدند و به دلیل کوتاه بودن و داشتن ویژگیهای عامهپسندانه به شدت مرد توجه قرار میگرفتند؛ به صورتی که مخاطب به دنبال کردن داستان و سرنوشت شخصیتها ترغیب میشد.
مرتضی مشفق کاظمی از نخستین نویسندگانی بود که با نوشتن پاورقی «تهران مخوف» در روزنامهی ستاره به شهرت رسید. این پاورقی در زمان خود محبوبترین داستان دنبالهدار در میان مخاطبان جراید بود که توانست نام مشفق کاظمی را بر سر زبانها بیاندازد. «تهران مخوف» را نخستین رمان اجتماعی فارسی میدانند که بعدها به صورت کتاب درآمد.
رکنالدین آریننژاد، پاورقینویس معروف دههی 30 بود که با اسم مستعار «شاپور» دهها کتاب در ژانر ادبیات عامهپسند بین سالهای 1320 تا 1346 تألیف و منتشر کرد. «ده مرد رشید»، «عشقها و خونها»، «شبهای پاسارگاد» و «فاتح» از جمله کتابهای شاپور آریننژاد هستند.
پاورقی «ده نفر قزلباش» نوشتهی حسین مسرور که در روزنامهی اطلاعات به چاپ میرسید، از پاورقیهای معروف دههی 20 محسوب میشد. نویسنده به دلیل استقبال مخاطبان آن را ادامه داد و بعدها به صورت یک کتاب پنججلدی منتشر کرد.
پس از حسین مسرور، ذبیحالله منصوری با نوشتن پاورقیهای «خواجه تاجدار» و «سینوهه» به شهرت رسید. جواد فاضل هم از پاورقینویسان معروفی است که با نوشتن پاورقیهای «داستانهای شاهنامه» و «امیرارسلان» به چهرهی شناختهشدهای در این زمینه تبدیل شد.
حسینقلی مستعان نیز از نویسندگانی بود که با نوشتن پاورقیهای خود در مجلات مختلف به شهرت رسید. او نویسندگی را از سال 1314 در مجلهی «مهرگان» شروع کرد. «قصهی رسوایی»، «عشق مقدس»، «افسانه»، «بهشت روی زمین»، «شهرآشوب» و «ارمغان زندگی» از تألیفهای او هستند. او همچنین کتاب «بینوایان» ویکتور هوگو را به فارسی ترجمه کرده است.
نویسندگانی که بازار داستانهای عامهپسند را قبضه کردند
پس از پایان دوران پاورقینویسها، نویسندگانی در ادبیات عامهپسند ظهور کردند که با آثارشان موجی نو را در این عرصه به راه انداختند. داستانهایی که در این نوع ادبیات نوشته شدند، بر پایهی احساس و فرهنگ عامهی مردم بودند و توانستند در مدت کوتاهی به کتابهای محبوبی تبدیل شوند که دست به دست میچرخیدند.
در همین دوران بود که مخالفتهایی با به کار بردن لفظ «عامهپسند» برای این داستانها به وجود آمد. عدهای معتقد بودند این داستانها عامهپسند نیستند، بلکه ژانری از ادبیات هستند که ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند و مخاطبان آن از قشر غالب جامعه هستند. عدهای نیز در عین به کار بردن واژهی «عامهپسند» برای این داستانها، آنها را گونهای از ادبیات میدانستند که مربوط به مردم عام است.
فهیمه رحیمی را میتوان یکی از تأثیرگذارترین و پرکارترین نویسندگان موج نو ادبیات عامهپسند دانست. او در سال 1331 در تهران متولد شد و به خاطر نوشتن کتابهای عامهپسند به «دانیل استیل ایران» شهرت یافت.
اولین رمانش را با نام «بازگشت به خوشبختی» در سال 1369 منتشر کرد. کتابهای او با استقبال مخاطبان روبهرو شد و به چاپهای بالا رسید. او با داشتن هفت کتاب در بین 47 کتاب پرفروش پس از انقلاب، رکورددار این فهرست است. «اتوبوس»، «پنجره»، «زخمخوردگان تقدیر» و «تاوان عشق» از دیگر آثار رحیمی هستند.
این نویسنده به تازگی در روز 28 خردادماه بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت.
فتانه حاج سیدجوادی با نوشتن یک رمان به یکی از مشهورترین عامهپسندنویسهای ایران تبدیل شد. «بامداد خمار» این نویسنده که در سال 74 منتشر شد، به شدت مورد استقبال قرار گرفت و از پرفروشترین کتابهای داستانی ادبیات ایران شد.
«بامداد خمار» را سوزان باغستانی به زبان آلمانی ترجمه کرده است.
م. مؤدبپور (مرتضی مؤدبپور) نیز از نویسندگان معروف ادبیات عامهپسند است. او با نوشتن رمانهای «پریچهر»، «رکسانا»، «گندم»، «یاسمین» و «یلدا» به نامی آشنا برای دوستداران ادبیات داستانی عامهپسند تبدیل شده است. مؤدبپور که فعالیتهای ادبی خود را از سال 1378 آغاز کرده، توانست با وارد کردن مسائل روز جامعه در داستانهایش مخاطبان زیادی را به سمت کتابهایش جذب کند.
از دیگر نویسندگان حوزهی ادبیات عامهپسند میتوان به ر. اعتمادی (رجبعلی اعتمادی) اشاره کرد. از این نویسنده که در سالهایی آثارش امکان انتشار نداشتند،، رمانهای «کفشهای غمگین»، «عشق»، «دختر شاه پریان»، «آخرین ایستگاه شب»، «اتوبوس آبی» و «شب ایرانی و داستان های دیگر» به چاپ رسیده است.
شهره وکیلی را هم میتوان از تأثیرگذاران ادبیات عامهپسند در ایران دانست. او فعالیت نویسندگی خود را با نوشتن زندگینامهی خود در دو جلد با عنوان «عشق مرز ندارد» و «شهیر» آغاز کرد. «شب عروسی من»، «بازی تمام شد»، «شالیزه» و «خاک سرخ» از دیگر آثار وکیلی هستند.
سیمین دانشور با نوشتن نقد مثبتی دربارهی کتاب «شب عروسی من» وکیلی، سهم زیادی در به شهرت رسیدن این نویسنده و آثارش داشت.
از دیگر نویسندگان رمانهای عامهپسند ایرانی میتوان به نسرین ثامنی، نسرین قدیری، امیر عشیری، پرینوش صنیعی، محمد حجازی و فریده رهنما اشاره کرد.
ادبیات عامهپسند؛ موافقان و مخالفان
ادبیات عامهپسند در ایران به دلیل نوع لحن و بیان خاصش همواره مخالفان و موافقانی داشته است. برخی این رمانها را گونهی سخیفی از ادبیات میدانند که بدون داشتن هیچگونه ظرافت و تکنیک خاصی نوشته میشوند و با ترفندهای عامهپسند بازار کتاب را قبضه میکنند؛ برخی نیز معتقدند باید به ادبیات عامهپسند به عنوان بخشی از ادبیات مورد پسند مردم احترام گذاشت و آن را گونهای از ژانر ادبی دانست.
بلقیس سلیمانی، نویسنده و منتقد ادبی، جلوگیری از نشر ادبیات عامهپسند را نوعی دیکتاتوری ادبی میداند و معتقد است، این نوع ادبیات در ایران همواره جایگاه ویژهای داشته است و نباید کسی را از خواندن کتابهای این حوزه منع کرد.
ر. اعتمادی نیز میگوید: اطلاق عنوان «عامهپسند» به آثار پرمخاطب کار غلطی است و هر کسی میتواند مطابق ذوق خود رمان مورد نظرش را انتخاب کند.
انتهای پیام
نظرات