جهانگیر کوثری گفت: استاد بهمنش بدون تعارف یک طراح گزارشگری است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این پیشکسوت رسانه در مراسم تجلیل از استاد بهمنش اظهار کرد: من در دو زمینه سینمایی و ورزشی به ایسنا اعتقاد دارم. در زمینههای سیاسی و اقتصادی هم تبحری ندارم. در دو زمینه دلخواهم همه مطالب و اخبار را با تکیه بر خبرگزاری ایسنا به دست میآورم. با احترامی که برای همه رسانهها قائلم ولی وقتی وارد اینترنت میشوم به ایسنا مراجعه میکنم. یک نمونه دیگر کار ایسنا هم برگزاری مراسم امروز بود. ایسنا خواست و برای یک شخصیت پیشکسوت احترام قائل شد. من کمتر در محافل ورزشی حضور دارم اما امروز به خاطر استاد با ذوق به این خبرگزاری آمدم چرا که استاد تاریخ گزارشگری ورزشی ایران است.
وی اضافه کرد: استاد از سال 1332 در مطبوعات مینوشت. در سال 1337 اولین گزارش زنده از رادیو در دوومیدانی پخش شد. در آن زمان از ابزار رادیو شناخت کافی نداشتیم و نمیدانستیم نتیجه چه میشود. با اینکه رشته دوومیدانی آنقدر برای ما شناخته شده نبود، استاد 55 سال پیش کارش را با گزارش زنده در این رشته آغاز کرد. بعد از آن هم در مجله کیهان ورزشی نوشتن در مورد این رشته را از دست داد. پس از آن هم با جامعهشناسی خودش احساس کرد که ورزش ملی ما که در المپیک میتواند افتخار کسب کند کشتی است. بعد از آن به دنبال آموزش کشتی رفت. کنار مرحوم "حبیبالله بلور" آموزش دید و کتاب آموزش فنون کشتی را نوشت. زمانی که مسابقههای کشتی برزگر را در المپیک 1976 گزارش میکرد، واژههایی به کار میبرد که انسان از شنیدن آن لذت میبرد.
این گزارشگر ورزشی رادیو و تلویزیون اضافه کرد: استاد صفتهایی در مورد "حسین کلانی" استفاده میکرد که خاص بود. اکنون هم گزارشهای خوبی داریم ولی زمانی که هیچ کلاس درسی وجود ندارد، با داشتههای خودمان و با اطلاعات اندکی که وجود داشت گزارش میکردیم. آن زمان استاد بهمنش اسامی تیمها را نداشت که گزارش کند و به همین دلیل خودش گزارش را طراحی میکرد. این تعارف نیست، عین واقعیت است. کسی در جامعه ما به گزارشگر نمیگفت که چه کار کند. استاد الگوی ما بود و از لغتهای بسیار زیادی در گزارشهایش استفاده میکرد. مثلا لغتی مانند "آهنگ دروازه" واقعا دلنشین بود. جملهبندی و واژهنویسی که در کشتی و فوتبال وجود داشت انصافا بینظیر بود.
کوثری با بیان اینکه این نشست جلسهی معرفت و انسانیت است، خاطرنشان کرد: استاد نابغهای است در سطح جهان؛ نابغه به کسی میگویند که مسیر جریان یک واقعیت را تغییر میدهد. "چارلی چاپلین" یک نابغه سینمایی است. بهمنش در تفسیر و گزارش ورزشی یک بدعت گذاشت. چیزهایی پایه گذاری کرد که امثال من و عادل فردوسیپور هنوز داریم تکرار میکنیم. ما دانشگاه نرفتیم کلاس آموزشی برای گزارشگری نداشتیم. یک بار تلویزیون تصمیم گرفت برای ما دوره بگذارد و به ما آموزش بدهد. متاسفانه فقط دو نفر در کلاس حاضر شدند و کسی استقبال نکرد. در سال 1364 از استاد خواستم که به عنوان گزارشگر در فیلم من حضور داشته باشد. این فیلم راجع به این بود که چرا نویسندگان و گزارشگران از این شاخه به آن شاخه میروند.
مجری و تهیهکننده سابق برنامه «ورزش از نگاه دو»، افزود: من باید دنبال یک جایگزین برای شغل خودم میگشتم. من 15 سال سردبیر روزنامه همشهری بودم. وقتی از آنجا کنار گذاشته شدم کجا باید میرفتم؟ عادل فردوسیپور هم مهندس است و هم گزارشگر. من هم در سینما مشغولم و هم گزارشگر هستم. رسانهایها باید همیشه یک شغل جایگزین هم داشته باشند. ما سیستم گزارشگری را از استاد یادگرفتیم. البته نه به زیبایی چیزهایی که ایشان استفاده میکنند. شما گزارشهای سال 52 تا 55 را گوش دهید. گزارشگری، علمی و هنری نبود. استاد حتی در کشتی هم الگو بود. ای کاش مسئولان بزرگ سیاسی ما به همین دقتی که حاضران صحبت کردند و به همان نسبتی که استاد از ورزش شناخت داشت، اندازههای شخصیتش را میشناختند.
مجری و تهیه کننده سابق برنامه «ورزش از نگاه دو» اضافه کرد: اگر از استاد استفاده میشد زیر نظر ایشان گزارشگرها از فیلتر عبور میکردند. آن زمان ما چقدر گزارشگر داشتیم؟ فرهنگ ما در جامعه ورزش کم است میتوانستیم آن را انتقال دهیم. آن موقع عادل فردوسیپور در 10 رشته گزارش میکرد. این افتخار جامعه است که گزارشگر تحصیل کرده باشد. جدا از فشارها و اجحافهایی که شده اقدام ایسنا و تجلیل از این استاد بزرگ مرهم و مسکنی مقطعی است. حیف است این استادها که مبنا و ابتدای یک پدیده مانند ورزش هستند و تاثیرگذاری بالایی دارند. ورزش پدیدهای است که مخاطبان عام دارد و همه را درگیر میکند. از بچه 8 ساله تا پیرمرد 80 ساله با مسی هستند. اگر فرهنگسازی در زمینه گزارشگری و نویسندگی کنیم به نسلهای آینده خدمت کردهایم.
کوثری با بیان اینکه "حسین کلانی" نمونهای از اخلاق برای من بوده است، گفت: از نظر انسانیت، مردمداری، دانش و فرهنگ عمومی ورزش او نمونه است. استاد بهمنش هم به ما درس اخلاق میداد و هم درس فنی. من از افشارزاده قدردانی میکنم که تاریخ را بازآفرینی کرده و قهرمانان سابق را حفظ کرده تا جوانان امروز همانها را بشناسند ما وقتی مسابقههای ورزشکاران را گزارش میکنیم افتخار میکنیم. وقتی تختی شکست میخورد جامعه ناراحت میشود و انگار چیزی را از دست داده است. ما کمبودهای خودمان را در گزارش آنها میبینیم. کتابی که بهمنش از تاریخ المپیک نوشته اگر بیرون از ایران بود، آنها او را روی سرشان میگذاشتند و به ایشان دکترای افتخاری میدادند. اکنون باید برای بهمنش این کار را کرد. اگر 30 سال زندگی را تامین نکند و شرایط سخت باشد و با این اندوخته تو را کنار بگذارند میپوسی. بیایید ما یاد بگیریم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر یاد بگیریم صد تا کوثری و عادل فردوسیپور و خیابانی درست میشوند. من دلم میسوزد. اشک در چشمانم جمع شده که چرا در حق استاد اجحاف میکنند. چه خطر سیاسی دارد جز اینکه او یک تاریخ غنی دارد. طبیعی است اگر امروز هیوا یوسفی خوب مینویسد او را خوب، میبرند. جدا کردن مسائل سیاسی به ما ضربه میزند.
انتهای پیام
نظرات