«چند سال پیش در بهمنماه 1387 مجتمع گردشگری هرمز در زمینی به مساحت 22هزار مترمربع و با اعتبار 10میلیارد ریال در جزیزه احداث شد. این امید وجود داشت که گردشگری، اقتصاد جزیره را دگرگون کند، اما بهدلیل ضعف مدیریت، این مجتمع گردشگری نوساز در هرمز به ویرانهای تبدیل شد و متأسفانه در سالهای گذشته اموال آن از جمله آهن و شیشه و کابلهای برق تدریجا غارت شدند.»
این مطلب بخشی از انتقادهایی است که احمد نادعیان - هنرمند محیطی - نسبت به بهرهبرداری نکردن از پتانسیلهای گردشگری جزیرهی هرمز و ضعف مدیریت در آن دارد. او در نوشتاری که در اختیار خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) قرار داد، به مشکلات و ناهنجاریهایی که به اعتقاد او، مانع توسعهی گردشگری در جزیرهی هرمز و در مواردی سبب وارد شدن آسیب به آثار طبیعی و تاریخی این جزیره شدهاند اشاره کرده است.
هرمز؛ نگین انگشتر جهان
نادعیان که سالهاست در جزیرهی هرمز فعالیت هنری میکند و جشنوارههای متعددی را با محوریت هنر محیطی در این جزیره برگزار کرده، در این مطلب آورده است: هرمز را تاریخ میشناسد. نام آن تداعیکنندهی نام مقدس خداوند به زبان باستانی ایران است. برای بسیاری از مردم دنیا نام هرمز در خلیج فارس قرینهی تنگهای است که گلوگاه عمدهی نفت دنیاست؛ اما با وجود پیشینهی تاریخی و جذابیتهایی که دارد این جزیره ناشناخته بوده و هست.
هرمز جزیرهای است با مقیاس انسانی، برای یک دوستدار طبیعت اگر راه برود در یک روز میتواند به دورترین نقطهی آن برود و شب به خانه بازگردد بدون اینکه به ماشین نیاز داشته باشد. جزیرهای نه آنقدر کوچک که در آن جای نگیری و نه آنقدر بزرگ که در آن گم شوی.
جزیرهی هرمز جایی است که در کمترین مقیاس، بیشترین تنوع رنگ و بافت را در طبیعت آن میبینی. این جزیره یکی از زیباترین نقاط دنیاست. بیجهت نیست آن را نگین انگشتر جهان نامیدهاند. گاهی اوقات تمام رنگهای عالم را در گوشهای از یک صخرهی آن میتوان دید. پیش از این، زمینشناسان به آن توجه داشتند، اما در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از هنرمندان و میزبان رویدادها و جشنوارههای هنری متعددی بوده است. حالا هنرمندان این جزیره را به خوبی می شناسند و به آن علاقه دارند.
هفت سال است که در فصلهای پاییز و زمستان، بیشتر در جزیرهی هرمز زندگی میکنم و مدیریت مرکزی را برعهده دارم که علاوه بر آموزش بومیها و برگزاری جشنوارهها، مانند یک موزه، پذیرای هزاران گردشگر بوده است.
استمرار فعالیت مرکز پردیس با توجه به ارتباط وسیع با هنرمندان و دوستداران طبیعت میتواند به توسعهی گردشگری در جزیرهی هرمز کمک کند. به همین دلیل، در سالی که گذشت بخشدار هرمز، آقای دریانورد، رییس شورای شهر، آقای مهندس زرنگاری و شهردار هرمز، آقای آزموده، مشوق مرکز پردیس بودند و این موجب دلگرمی بود.
هرمز برای بیشتر از 100 گردشگر محل اقامت ندارد
اما مشکلات بنیادینی وجود دارند. مدتهاست که جزیرهی هرمز بهعنوان یک منطقهی نمونهی گردشگری معرفی شده است؛ اما میراث فرهنگی هیچ توجه جدی به این امر نکرده است و سازمانی که باید متولی توسعهی گردشگری باشد ضعف جدی دارد. جزیرهی هرمز از کمبود چنین مدیریتی برای ساماندهی گردشگری رنج میبرد. گردشگرانی که به این جزیره میآیند هیچ زیرساخت رسمی را در اینجا مشاهده نمیکنند. اگر بیش از 100 نفر به جزیره بروند نمیدانند در کجا ساکن شوند.
مسوولان سازمان اعلام کردهاند که فاقد ادارهای در جزیره هستند، فردی که خود را به گردشگران مسافر، مسوول میراث فرهنگی در جزیرهی هرمز معرفی میکند در این کار تخصص ندارد.
فقر منابع مکتوب دربارهی گردشگری بیداد میکند. آنچه در نوروز سال 1392 موجب حیرت گردشگران بود، در ورودی شهر، ادارهی میراث فرهنگی راهنمایی را در اختیار گردشگران قرار میداد که در آن حتی یک سطر اطلاعات دربارهی هرمز نبود. گردشگران بیشتر به کمک جوانان هلال احمر و رانندگانی که امورشان با حمل مسافر سپری میشود راهنمایی میشدند.
مجتمع گردشگری تازهساز به ویرانه تبدیل شد
چند سال پیش در بهمنماه 1387 مجتمع گردشگری هرمز در زمینی به مساحت 22هزار مترمربع و با اعتبار 10میلیارد ریال در جزیره احداث شد. در سال 1389 مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان هرمزگان خاطرنشان کرد: اداره کل میراث فرهنگی استان هرمزگان بهمنظور رونق هرچه بیشتر این جزیره که بخشی از تاریخ کهن این استان است و جذب تعداد بیشتر توریست، اقدام به احداث یک مجموعه گردشگری بسیار زیبا در سال گذشته کرده است.
این امید وجود داشت که گردشگری، اقتصاد جزیره را دگرگون کند، اما بهدلیل ضعف مدیریت، این مجتمع گردشگری نوساز در هرمز به ویرانهای تبدیل شد و متأسفانه در سالهای گذشته اموال آن از جمله آهن و شیشه و کابلهای برق تدریجا غارت شدند.
این امید وجود دارد با حضور بخش خصوصی با سرمایهگذاری و اقدامی که برای مرمت و توسعهی این مجموعه انجام میشود بتوان در آینده دید که گردشگری در جزیره رونق پیدا کند و بهصورت واقعی فعال شود.
حالا در جزیرهی هرمز توجه به خاکهای رنگی منجر به نادیده گرفته شدن میراث فرهنگی شده است. اماکن تاریخی آنجا یا ناشناخته و یا ویرانهای برای تخلیهی زباله هستند.
در جزیرهی هرمز آثار بسیاری وجود دارند. بناهایی که به مکتبخانه معروف هستند بیشتر به چهارطاقیها ساسانی شبیهاند. اگرچه الزما مربوط به آن دوره نیستند. این آثار شاید مکتبخانهای بودهاند برای افرادی که عاشق مریدانشان بودند. این آثار هیچوقت توسط گردشگران دیده نمیشوند.
یکی از بناهای شناختهشده در جزیره، قلعهی پرتغالیهاست. آثار و خرابههای قلعهی پرتغالیها و توپهای آن در شمال جزیره دیده میشود. عظمت قلعهی پرتغالی به اندازهی تخت جمشید است. در سال ۹۱۲ آلفونسو د آلبوکرک به جزیرهی هرمز در خلیج فارس آمد و پس از کشتار و وحشیگری فراوان موفق به فتح هرمز در سال ۹۱۳ گردید و قلعهای در جزیره ساخت.
مردم هرمز در طول سالهای اشغال، مکررا سر به شورش برداشتند که مهمترین این شورشها مربوط به سالهای ۹۱۹ شمسی، ۹۲۵ شمسی، ۹۲۸ شمسی و ۹۵۷ شمسی بود. جزیره در سال ۱۰۳۱ توسط یکی از امرای شاهعباس به نام امامقلیخان از اشغال خارج و آزاد شد. از این رو قلعهی پرتغالیها نمادی از دوران اشغال بیگانه و رشادتهاست؛ اما ادارهی میراث فرهنگی نتوانسته آن را به خوبی مرمت کند و آنطور که شایسته است معرفی کند و از آن درآمدی داشته باشد.
ادارهی میراث فرهنگی هزینهی سنگینی را برعهده گرفت که این بنا مرمت شود، اما مرمت غیراصولی منجر به تخریب مجدد شد.
ادارهی میراث فرهنگی چگونه انبار خاک سرخ را تحمل میکند؟!
سولهی صادرات خاک سرخ و ستونهای آهنی آن در حریم قلعهی پرتغالیها بنا شده است. مشحص نیست چگونه میراث فرهنگی مجاورت انبار خاک سرخ را تحمل میکند.
پیدا کردن کتیبه در میان زبالهها !
این هنرمند محیطی در ادامه با اشاره به اینکه از میان اسناد تصویری که گذشتهی هرمز را نشان میدهند میتوان دید که قلمرو تاریخی آن بسیار وسیع بوده، گفته است: در چند ماه گذشته، نمونههای کتیبههای پرتغالیها و سنگنگارههای دورهی اسلامی در نخالههای ساختمانی و خانههای مردم دیده شده است. سازمان میراث فرهنگی حساسیت لازم را نداشته است که این آثار را شناسایی و جمعآوری کند. از آنجا که حفظ میراث فرهنگی یک وظیفهی ملی و اخلاقی است چند نمونه از آنها از میان نخالهها به مرکز پردیس منتقل و در چند ماه گذشته به گردشگران معرفی شدند. حالا یکی از کارکنان میراث فرهنگی در جزیره پیغام داده است که آنها را برای ما بیاورید. به کجا ببریم؟ چرا زمانی که در نخالهها رها شده بودند جمعآوری نشدند؟ در صورتی تحویل مقامات رسمی میراث فرهنگی خواهند شد که مکاتبهی رسمی انجام و صورتجلسهی رسمی تنظیم شود. در غیر این صورت، این آثار به غبار فراموشی سپرده خواهند شد.
مکان معروف به خانه و بازار «زعفرانی» نیز ویرانهای است که به زبالهدانی تبدیل شده است.
اما آنچه آثار جزیره را جذاب می کند باورها و بقایای بناهایی است که به قصر «بیبی گل» و «بیبی صورت» معروف هستند. بومیها میگویند در دورههای قدیم، هفت خواهر به منطقهی هرمزگان آمدند. آنها قصر داشتند و حکومت میکردند. از این هفت خواهر، دو نفر به هرمز آمدند و دیگر خواهران در میناب، قشم و دیگر نقاط هرمزگان قصرهایی داشتند و حکوت میکردند.
رمزشناسی عدد هفت مرتبط با هفت روز هفته (شش روز آفرینش و روز استراحت)، هفت مرتبهی عالم، هفت مرتبهی وجود، هفت رنگ و هفت پیکر و ... هفت نقطهی بدن که هنگام سجده بر زمین قرار میگیرد، اسطورهها، ادبیات و نقاشی ایرانی ظرفی است که این عدد در آن جا دارد.
او همچنین ادامه داده است: قصر «بیبی صورت» در سمت غرب شهر کنونی هرمز واقع شده است و در سالهای قبل در سایهی بیتوجهی میراث فرهنگی تدریجا به یک ویرانه تبدیل شد. آیا میراث فرهنگی اقدامی برای شناسایی، معرفی و نگهداری این آثار انجام داده است؟ برکه یا آبانبارهای معروف به «بیبی صورت» و «دو خواهر» در کنار کارخانهی خاک سرخ رو به ویرانی هستند.
از اماکن دیگر در جزیرهی هرمز «مقام خضر و الیاس» است که زیارتگاههای بسیاری در جنوب ایران دارند. در ضلع شمالی جزیرهی هرمز صخرهای وجود دارد که به نام جایگاه «الیاس» معروف است و در کنار آن نیز بقعهای سبز رنگ وجود دارد که زیارتگاه خضر است.
در ضلع جنوب غربی جزیرهی هرمز بقایای مکانی که گویا به معدن نمک نزدیک است و پلی که مسیر انتقال نمک بوده روبه ویرانی است. در جزیره چند بنا وجود دارند که به دورهی پهلوی متعلقاند و طراحی آنها را جری پولاک، هنرمند چک، انجام داده است.
فضای معماری مدرسه در اجزای ملهم از بناها و مدارس دورهی صفوی است. با این تفاوت که حیاط در مرکز نیست، بلکه در طرفین است. بسیاری از اجزا نیز ملهم از معماری بومی هرمزگان است. علاوه بر این مدرسه، ساخت دو بنای دیگر به جری پولاک نسبت داده میشود. یک بنایی که خانهی جری پولاک بوده است. بنایی که در حال حاضر در اختیار ادارهی حفظ ارزشهاست و سال گذشته مرمت آن انجام شد. تابلوی مربوط به حفاظت از خانهی جری پولاک در زمان توسعهی بنادر کنده شد و میراث فرهنگی توجهی به آن نداشت.
در جزیرهی هرمز مکان دیگری وجود دارد که به پاسگاه قدیم معروف است و گفته میشود در فهرست آثار ملی ثبت است؛ اما یک زبالهدانی بیشتر نیست.
در هرمز فقط مکانهای ثبتشده نیستند که ارزش دارند، جذابیتهای کشفنشدهی بسیاری وجود دارند.
کوچههای آشتیکنون را در هرمز ببینید
نادعیان همچنین دربارهی شهرسازی بدوی در جزیرهی هرمز توضیح داده است: بدویترین نوع بافت مسکونی در جهان را میتوان در هرمز دید. در بافت سنتی آن هیچ کوچهی صافی وجود ندارد. اغلب کوچههای آن از نوع کوچههای باریک (آشتیکنون) است. از مزایای این نوع کوچهها این است که در روزهای گرم، همیشه بخشهایی از کوچه سایه است. برای دسترسی به یک مقصد، راههای متعددی وجود دارد. یک غیربومی بدون پرس و جو نمیتواند راه و مقصد خود را پیدا کند. همین موضوع میتواند از جاذبههای گردشگری هرمز باشد.
او همچنین آیینها را در هرمز چنین توصیف کرده است: مراسم آیینی در جزیره میتوانند ارزش گردشگری داشته باشند. مراسم «زار» از جمله مراسم آیینی است که در جزیرهی هرمز رایج است. این مراسم نوعی درمان بیماریهای روحی با بهکارگیری رفتار آیینی و موسیقی است. شواهدی وجود دارد که مراسم «زار» از آفریقا و کشورهای اروپایی به جنوب ایران رسیده است. صدای دهلها یا دمامهایشان میآمد. وزن دست کوبیدن خیلی جذاب بود. آوازها و نغمههایی را میخواندند. زبان خواندن «سواحلی» و «عربی» بود، زبانی که در شرق و تا حدودی مرکز آفریقا (کنیا، موزامبیک و جزایر کومورو) رایج است. «سواحلی» زبان رسمی مردم تانزانیا، اوگاندا، کومورو و کنگو است. ناگفته نماند زبان «سواحلی» بهدلیل ارتباط دریایی با مردم خلیج فارس بیتأثیر از زبان فارسی نیست.
این هنرمند محیطی در پایان دربارهی فرهنگ غذایی مردم این منطقه توضیح داده است: در جزیرهی هرمز صبحها میتوانید نان سنتی و پیراشکی بخرید. صبحها در کوچهها زنان نخود پخته را که طعم ادویه دارد، میفروشند. ظهرها در کوچهها ماهی را روی ورقهی فلزی کباب میکنند. منحصربهفردترین غذای مردم جزیرهی هرمز که مورد استفاده قرار میگیرد «سوراغ» است که با استفاده از نوعی خاک قرمز رنگ جزیره به نام «گلک» غذایی تهیه میشود. «سوراغ» شور مزه است و از ماهی ریزی (در اصطلاح محلی مومغ) همراه با خاک سرخ (گلک) و ادویهای شامل پوست خشکشدهی نارنج تهیه میشود.
تحقیق طبقهبندی و نشر این نوع اطلاعات به ترویج و رشد گردشگری کمک خواهد کرد. با توجه به زیربنایی بودن مبحث گردشگری در هرمز و اعلام شدن این منطقه بهعنوان منطقهی نمونه، ضروری است مسوولان نسبت به رفع این نواقص اقدام کند.
انتهای پیام
نظرات