اینجا خانهی حاج حیدر است؛ حاج حیدری که همه او را به عنوان معتمد محل میشناسند، خانهای قدیمی در یکی از محلههای قدیمی تهران در محلهی پیچ شمران؛ کوچهای بنبست که وقتی وارد آن میشوی منزل حاج حیدر خودنمایی میکند.
بیرون خانه، در بزرگ قهوهای رنگی دیده میشود که وقتی به آن مینگری، باغی را پشت آن تجسم میکنی اما وقتی از در میگذری، یک ساختمان سه طبقه قدیمی را میبینی که حیاطی بزرگ آن را احاطه کرده است؛ خانهای که دیوارهایش از قدمت چندین ساله سخن میگویند، هر چند هم که وقتی وارد میشوی چیزی از زیباییهای یک باغ کم ندارد.
با وجودی که بیش از یک ماه به محرم باقی مانده، اما منزل حاج حیدر حال و هوای ایام عزاداری را به خود گرفته است. یکی از روزهای پاییزیمان را به تهیه گزارشی از پشت صحنه سریال «یه تیکه زمین» اختصاص دادهایم؛ سریالی که به گفتهی تک تک بازیگرانش قرار است مسائلی را در راستای کانون گرم خانواده و احترام به بزرگترها که مدتهاست از زندگی شهری و مدرن ما دور شده است، به تصویر بکشد.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اواسط مهر ماه بود که برای تهیهی گزارش پشت صحنه از سریال «یه تیکه زمین» از سوی گروه سازنده دعوت شدیم. ساعت تقریبا 14 و 30 دقیقه ظهر است، خیابانها خلوت، وقتی به جلوی درب منزل حاج حیدر میرسیم ناخودآگاه یاد محرم میافتیم، با وجودی که هنوز یک ماهی تا محرم باقی مانده اما از بیرون در که به داخل مینگریم، حال و هوای محرم را احساس میکنیم. اینجا یکی از لوکیشنهای سریال «یه تیکه زمین»، منزل حاج حیدر است؛ حاج حیدری که یک نانوایی سنگکی در یکی از محلههای قدیمی تهران دارد و خودش نیز آنجا را اداره میکند، او دو پسر به نامهای احمد و محمود دارد که هر دوی آنها در کارخانه کوچکی با آرد مرغوب برای مردم نان فانتزی تولید میکنند اما به خاطر مشکلی کوچک، در خانوادهی گرم و صمیمی آنها که پدرسالاری موج میزند نگرانیها و دغدغههایی به وجود میآید.
*** خانهی حاج حیدر بوی محرم میدهد
وارد خانه حاج حیدر که میشویم اولین چیزی که توجهمان را به خود جلب میکند ساختمان سه طبقهای است که دقیقا وسط حیاط ساخته شده و در لحظه اول گیج میشویم که ورودی اصلی آن کجاست. حیاط آنقدر بزرگ است که در نگاه اول فقط محو درختان بلند و حوضی که آن طرف حیاط است میشویم. در کنار درختان، نهالهای کوچتری هم کاشته شدهاند که وقتی در یک قدمی آنها قرار میگیری با گلدانهایی مواجه میشوی که در خاک فرو رفتهاند. وقتی دلیلش را جویا میشویم اینگونه پاسخ میدهند که گروه برای باصفا کردن و پر کردن فضای حیاط این نهالها را با گلدانهایشان در خاک فرو بردهاند.
گروه سازنده صحنهها را به ما معرفی میکنند، در گوشهای از حیاط در کوچکی بود که به آن طرف حیاط راه داشت. کارگردان و تهیهکننده به همراه چندین نفر از عوامل مشغول خوردن چای هستند. حوض قدیمی گوشهی حیاط به قدری زیباست که یاد خانه قدیمی مادربزرگ و پدربزرگ میافتیم، عدهای از گروه در گوشهای از حیاط مشغول وصل کردن طنابهایی هستند تا از این طریق بتوانند درختان را بالاتر بکشند تا دروبینهایشان را راحتتر بتوانند حرکت دهند.
پس از مدت کوتاهی مدیر شبکه دو به همراه مدیر گروه فیلم و سریال شبکه میآیند تا برای لحظاتی نظارهگر بخشهایی از صحنههای سریال «یه تیکه زمین» باشند. کارگردان و تهیهکننده هم در کنار مدیران تلویزیون مشغول گپ و گفت هستند که آنجا را برای لحظاتی کوتاه ترک میکنیم.
وارد خانه حاج حیدر که میشویم، نمیدانیم باید به کدام سمت برویم. ساختمان سه طبقه آنقدر بزرگ است که ما را سردرگم میکند، گروه، ما را به سمت بالا (طبقه دوم که اتاق حاج حیدر در آنجا بود) راهنمایی میکنند. اینجا همان اتاقی است که قرار است صحنههایی از قسمت نهم سریال «یه تیکه زمین» گرفته شود. از پلهها که بالا میرویم فرشهای دست بافت قرمز رنگ توجهمان را به خود جلب میکند. در طبقهی اول منزل حاج حیدر در گوشهای از اتاق پذیرایی طراح صحنه و دکور مشغول چیدن وسایل و آماده کردن صحنهها هستند، بالا که میرویم دو اتاق کوچک در کنار هم قرار گرفتهاند که یکی از اتاقها، اتاق حاج حیدر و دیگری اتاقی بود که عوامل پشت صحنه اعم از منشی صحنه، صدابردار، تصویربردار و ... در آنجا مشغول تدارک و آماده کردن کارهایشان هستند. طبقه سوم هم رو به پشت بام است و چندین پله میخورد تا به پشت بام برسد.
*** قاب شیشهیی تلویزیون مخاطبان را گول میزند
اتاق حاج حیدر پر از دوربین و وسایل دیگر تصویربرداری است. از لحظهای که وارد ساختمان میشوی سیمها را زیر پایت احساس میکنی و این سیمها تا اتاق حاج حیدر با ما همراهند. اینها همه قرار است در قاب شیشهیی تلویزیون حذف شود و تنها از نزدیک است که همهمهها، نگرانیها، شلوغی وسایل و هماهنگیها، همه و همه تو را گیج و سردرگم میکنند.
در همین لحظه است که دوباره به حیاط برمیگردیم تا قبل از ضبط تصاویر بخشهایی از «یه تیکه زمین» با کارگردان اثر صحبت کوتاهی داشته باشیم؛ کارگردانی که اولین تجربهی سریالسازیاش در تلویزیون را با «یه تیکه زمین» شبکه دو تجربه میکند.
مهدی کرم پور، کارگردانی است که بیشتر در سینما فعالیت دارد و اکنون هم فیلم سینمایی «پل چوبی» را در نوبت اکران دارد. او چندین فیلم تلویزیونی هم برای تلویزیون ساخته است، وقتی از او میخواهیم تا چند کلمهای با ما حرف بزند و لحظه کوتاهی از وقتش را در اختیارمان بگذارد، ابتدا به خاطر نگرانیهایی که دارد قبول نمیکند و مدام میگوید چه بگویم از کاری که هنوز پخش نشده، صبر کنید. با آرام شدن اوضاع کرمپور هم بالاخره حاضر میشود چند دقیقهای با ما گفتوگو کند.
*** کرمپور و هیجان اولین تجربه ساخت سریال
وقتی از کرمپور دربارهی اولین تجربهی کارگردانیاش میپرسیم، اینگونه پاسخ میدهد: برایم هیجانانگیز است که مردم کشورم هر شب اولین تجربهی کارگردانی سریالم را ببینند و همین برخورد با مخاطب عام خیلی برایم جذاب است.
کرمپور میگوید: اولین تجربهی کارگردانی سریالی تلویزیون برایم عجیب است و علت اصلیاش این است که قرار است با مخاطب عام به طور مستقیم و بدون واسطه برخورد داشته باشیم. امیدواریم با وجود وقت کمی که برای تولید داریم بهترین راندمان را داشته باشیم.
او دربارهی انتخاب بازیگران و نحوهی چینش نقشها هم توضیح میدهد: تمام بازیگران با نظر خودم انتخاب شدند؛ البته یکسری مشورتهایی با آقای اسلامی، تهیهکننده داشتم که به نظرم بازیگران بهترین گزینههایی هستند که برای نقشها انتخاب شدهاند.
وی اضافه میکند: خوشبختانه همهی بازیگران بدون این که سناریو کامل باشد، کار را پذیرفتند که اعتقادم بر این است که یک اعتماد گروهی است و من خوشحالم از اینکه این افتخار را داشتم تا این اعتماد از سوی بازیگران ایجاد شود.
کرمپور میگوید: متاسفانه شتاب و عجله در کارهای مناسبتی همیشه اتفاق میافتد. در سریال «یک تکه زمین» هم که مناسبتی محسوب میشود با وجود آنکه زمان کمی را در اختیار داریم ولی امیدواریم و تلاشمان را میکنیم تا بهترین راندمان را داشته باشیم و یک کار باکیفیت به بینندگان ارائه دهیم.
کل گفتگویمان با کرمپور شاید هفت دقیقه هم نشد و همین دقایق کوتاه هم برایمان غنیمت است، وقتی حرفش را با ما تمام میکند به سرعت به سمت لوکیشن اصلی در ساختمان حاج حیدر میرود تا سری به عوامل بزند و هماهنگیها را انجام دهد، مدام در تکاپو است و نگرانی در وجودش موج میزند؛ چرا که امروز مدیر شبکه دو هم آمده تا شاهد ضبط بخشهایی از «یه تیکه زمین» باشد.
***
در همین وقت رویا تیموریان و داریوش ارجمند که نقش خواهر و برادر یکدیگر را در این مجموعه بازی میکنند با گریمهایشان به حیاط آمدند تا در کنار مدیر شبکه دو و تهیهکننده و کارگردان برای لحظاتی گپی بزنند. این دو از دغدغههایشان میگویند، از مشکلات و کارهایشان و مدیر شبکه دو هم حرفهایشان را با جان و دل گوش میدهد و به آنها خسته نباشید میگوید.
در همین لحظه کوروش تهامی، ایفاگر کاراکتر احمد هم که نقش پسر بزرگ حاج حیدر را بازی میکند هم با کت و شلوار و گریم مخصوص سریال به حیاط میآید و در کنارمان مینشیند. کم کم به لحظات ضبط بخشهایی از مجموعه نزدیک میشویم و فرصت را غنیمت میشماریم تا چند کلامی هم با رویا تیموریان صحبت کنیم. وقتی از او میخواهیم تا با ما صحبت کند با روی خوش از ما استقبال میکند.
*** «یه تیکه زمین»؛ روایتگر عواطفی که سالهاست دور شده
تیموریان ابتدا دربارهی حضورش در سریال «یه تیکه زمین» توضیح میدهد و کاراکترش را اینگونه توصیف میکند: آنچه در نقش «خاتون» برایم جذاب است، وجود یکسری عاطفهها و نکاتی است که سالهاست از زندگی مدرن شهری ما بیرون رفته است.
او ادامه میدهد: زمانی که سناریو را خواندم تصورم این بود که خیلی وقت است جای چنین مضامینی در تلویزیون ما خالی است و آنچه که برایم بیشترین جذابیت را داشت یکسری عواطف مثل عاطفه میان خواهر و برادر، سنتهای خوب و کمک کننده برای ایجاد یک رابطه خانواگی، احترام به یکدیگر، درست دیدن همدیگر و عدم سوء تفاهمها بود؛ چرا که این ویژگیها خیلی وقت است که از زندگی مدرن شهری ما دور شدهاند.
این بازیگر دربارهی حضور مهدی کرمپور به عنوان کارگردان یک تیکه زمین هم اینگونه بیان میکند: یکی دیگر از عواملی که در سریال «یه تیکه زمین» برایم جذاب بود، حضور آقای کرمپور به عنوان یک فیلمساز سینمایی بود؛ چرا که قطعا حساسیتهای بالاتری را در مدیوم تلویزیون خواهد داشت، در نهایت همه با هم دست به دست یکدیگر داریم تا یک کار ویژه از بخشی از زمانه ما که فراموش شده است را برای بینندگان تهیه کنیم.
***
بعد از اینکه با رویا تیموریان صحبتمان تمام شد به سراغ داریوش ارجمند میرویم که به طبقه دوم رفته است. راهروی مقابل در اتاق حاج حیدر فضای کوچکی دارد که عوامل مدام در رفت و آمد هستند ما هم در کنارشان قرار گرفتیم تا شاهد ضبط بخشهای جدید باشیم. گروه، ابتدا مدیر شبکه دو را به همراه مدیر گروه فیلم و سریال به سمت اتاق حاج حیدر راهی میکنند و به آنها خوش آمد میگویند. در گوشهای از اتاق روی صندلی مینشینند تا در حضورشان بخشهایی از «یه تیکه زمین» ضبط شود. داخل اتاق با دوربینها، حضور کارگردان، تصویربردار و صدابردار پر شده است و جا برای دیگران نیست؛ از همان بیرون، داخل اتاق را نظاره میکنیم و اولین چیزی که توجهمان را به خود جلب میکند تابلو فرش قدیمی «و ان یکادی» است که در گوشهای از دیوار اتاق حاج حیدر نصب شده است. آن طرفتر صندوقچهی قدیمی که روی آن پارچه ترمه کشیده بودند برق میزند.
در همین لحظات است که داریوش ارجمند، حاج حیدر قصه، کوروش تهامی، احمد و حدیث میرامینی، مرجان، دختر حاج حیدر را صدا زدند تا آمادهی گرفتن سکانسها شوند، در این لحظات پلان یک از سکانس 19 از قسمت نهم سریال که مربوط به پول جور کردن توسط حاج حیدر است را ضبط میکنند. بعد از اینکه کارگردان با بازیگران هماهنگی کوتاهی میکند از عوامل میخواهد تا فضا را آرام کنند.
گوشیها خاموش، سکوت، صدای پا نیاید، ضبط میکنیم: صدا، دوربین، حرکت ...
*** چهره عصبانی حاج حیدر ما را یاد دعواهای حشمت فردوس با ستایش میاندازد
حاج حیدر قصه با چهرهای عصبانی به اتاقش میآید، راه میرود و با خود زمزمه میکند که در همین لحظه کوروش تهامی و حدیث میرامینی (احمد و مرجان) به اتاقش میروند تا پدر را آرام کنند و با او دربارهی مشکلی که پیش آمده صحبت کنند.
این صحنه بیش از هفت الی هشت بار در حضور مدیر شبکه دو تکرار میشود. کارگردان هم با چهرهای نگران در کنار بازیگران است و چشم به دهان آنها دوخته و شش دُنگ حواسش به حرف زدن و حس گرفتن آنهاست.
*** وقتی کوروش تهامی با دیوار مقابلش حرف میزند
کوروش تهامی را در گوشهای از راه پله میبینم که مدام دیالوگ خود را تکرار میکند و با دیوار مقابلش حرف میزند تا برای گرفتن صحنههای بعدی خودش را آماده کند.
محمد علی اسلامی هم که به عنوان تهیهکنندهی کار سر صحنه حاضر است، دائم در راهروی مقابل اتاق حاج حیدر راه میرود و منتظر است تا سکانسها با موفقیت گرفته شوند.
آخرین باری که میخواهند پلانی با حضور داریوش ارجمند و کوروش تهامی را بگیرند، مسؤول هماهنگی مدام فریاد میکشد حرف نزنید، صدای پچ پچ میآید، راه نروید، صدای پا نیاید داریم ضبط میکنیم، و مدام به بقیه تذکر میدهد که سکوت را رعایت کنید، ضبط این صحنه که تمام شد برای دقایقی به بازیگران زنگ تفریج میدهند تا استراحتی کنند و با تغییر لباس و گریم، صحنههای دیگر را ضبط کنند.
در همین لحظه است که از داریوش ارجمند میخواهیم تا دقایقی از وقتش را به ما بدهد، اما از ما میخواهد که صبر کنیم تا یک چای بخورد. در همین لحظه کنار حدیث میرامینی که در اتاق کناری حاج حیدر نشسته است و استراحت میکند میرویم تا درباره کاراکترش بیشتر از او بپرسیم.
*** رعنای «خداحافظ بچه» و مرجان «یه تیکه زمین» هر دو مصصم هستند
میرامینی که ایفاگر نقش مرجان در سریال «یه تیکه زمین» است، دربارهی کاراکترش میگوید: دوز شیطنتهای کاراکتر مرجان در این مجموعه بیش از رعنای خداحافظ بچه است، اما میتوان گفت مصمم بودنش کمی به آن شخصیت شباهت دارد.
این بازیگر میافزاید: رعنا در سریال «خداحافظ بچه» نسبت به مرجان در «یه تیکه زمین» دختر سبکسرتری است. در این مجموعه کاراکتر مرجان با وجود اینکه دختری برونگرایی است اما پشت همه کارهایش اندیشه است.
*** امان از شتابزدگی سریالهای مناسبتی
میرامینی در ادامه گفتوگوی خود در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه وجود فیلمنامههای ناقص پس از کلید خوردن تا چه حد بر بازی بازیگر تاثیر میگذارد؟ میگوید: امان از شتابزدگی سریالهای مناسبتی تلویزیون؛ به هر حال کامل بودن فیلمنامه امر لازم و مهمی است. من اصلا نمیتوانم بپذیرم که در یک قسمت یا دو قسمت بازی کنم ولی ندانم که مابقی قسمتها چه میشود، گاهی اوقات سکانس به سکانس به بازیگران متن را میدهند ولی فیلمنامه کامل بوده چرا که وجود فیلمنامه امری ضروری است. در سریال «یک تکه زمین» هم ما از روند کلی قصه مطلع هستیم و میدانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد.
صحبتمان که با میرامینی تمام میشود به دنبال مدیر شبکه دو که در حال رفتن و ترک کردن منزل حاج حیدر است میرویم تا از نظرات او هم دربارهی «یه تیکه زمین» مطلع شویم.
*** «یه تیکه زمین» زندگی یک خانواده پاک را به تصویر میکشد
بخشیزاده دربارهی داستان سریال «یه تیکه زمین» اینگونه توضیح میدهد: «یه تیکه زمین» را به عنوان یک سریال مناسبتی خیلی خوب میبینم؛ چرا که قصهی خوبی دارد به دلیل اینکه یک خانواده را به تصویر میکشد که پاک زندگی میکنند. آقای داریوش ارجمند نقش حاج حیدر پدر خانواده را ایفا میکند که دو پسر به نامهای احمد و حامد دارد که یکی از آنها کمی وسوسه میشود و دست به اعمال ضدعرف و ضد اخلاقی میزند اما پدر خانواده به همراه مساعدت دیگر اعضای خانواده به ویژه مادر، کمک میکند تا مشکلات پدید آمده حل شود و آبروی رفته خانواده دوباره بازگردد.
*** حاج حیدر یک نقش مردمی است
در آخرین لحظات به دنبال داریوش ارجمند میرویم. او از ما میخواهد که در اتاق گریم و تعویض لباس به گفتوگو بنشینیم تا از کارهایش نیز عقب نماند. اتاق گریم در زیرزمین است که پلههای پهن و بلند و قدیمی ما را به پایین راهی میکند. یک طرف زیرزمین مخصوص گریم خانمها و آن طرفتر مخصوص گریم بازیگران آقاست. در کنارش هم پردهای کشیدند که محل تعویض لباسهای بازیگران است، به آنجا که میرویم شراره دولت آبادی را میبینیم که منتظر است تا با گروه به محل مورد نظر برای ضبط کاراکترش برود. در کنار او با داریوش ارجمند به گفتگو مینشینیم.
وقتی داریوش ارجمند لب به سخن باز میکند برای لحظاتی یاد حشمت فردوس و عصبانیتش در سریال «ستایش» میافتیم و دلشوره میگیریم، اما همین که سخن میگوید، مهربانی در کلماتش موج میزند. مثل پدرها نصیحت میکند و مدام میگوید دخترم مواظب خودتان و جوانیتان و پدر و مادرتان باشید.
حرفهایش زیاد است و درددلهایش از مشکلات جوانان تمامی ندارد، اما وقتی دربارهی نقشش در «یه تیکه زمین» میپرسیم زیر بار نمیرود تا کاراکترش را لو دهد و اصرار دارد که باید مردم زمان پخش ببینند. با این حال اشارهی کوتاهی به داستان میکند و میگوید: من دوست ندارم شخصیتی را که هنوز پخش نشده، لو بدهم تا همه بفهمند ولی در کل میتوانم بگویم حاج حیدر یک نقش مردمی است که حدس میزنم برای بینندگان جذاب باشد.
ارجمند سپس میگوید: همانطور که مطلع هستید من در سینما و تلویزیون متفاوتترین نقشها را ایفا کردم و این بار هم نقشم در «یه تیکه زمین» فکر میکنم جذاب باشد؛ چرا که یک نقش مردمی است. حاج حیدر قصه یک شخصیت سنتی و خیلی جدی دارد، فردی که اهمیت زیادی به خانواده میدهد و به شدت مراقب خانوادهاش است و به اخلاقیات خانواده معتقد است؛ بیشتر از این توضیح نمیدهم چرا که دلم نمیخواهد شخصیتم را کامل لو دهم.
ارجمند به داستانهایی با مضامین خانوادگی اهمیت میدهد و تاکید میکند که سینما و تلویزیون باید به سمت هشدار دادن و پیشگیری از فروپاشی نهاد خانواده بروند.
بعد از اینکه صحبتهای داریوش ارجمند با ما تمام میشود، طراح لباس او را صدا میزند تا لباسش را عوض کند و برای گرفتن بخشهای بعدی آماده شود.
***
از زیرزمین که به حیاط میآییم دیگر هوا تاریک شده است؛ حیاطی که در روز از دیدنش لذت میبردیم و دلمان میخواست در آن قدم بزنیم، در ساعت هفت شب دیگر ترسناک شده است و گویا هیچ کس در آنجا زندگی نمیکند. پس با خانه قدیمی حاج حیدر و تمام گروهی که هنوز مشغول کار هستند خداحافظی میکنیم و خانه را ترک میکنیم.
تمام این توضیحات، صحبتها و ... شرح گزارشی از خبرنگار ایسنا از پشت صحنهی بخشهایی از «یه تیکه زمین» است که خواندید.
گزارش از: خبرنگار ایسنا، فرزانه سبزعلی
انتهای پیام
نظرات