اول مهرماه سالروز تولد محمد ميركياني است، نويسندهاي كه دعاهاي شبانهروزي مادرش او را براي كودكان و نوجوانان امروز حفظ كرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، هنوز يكساله نشده بود كه به علت ضعف جسمانياش مادر وادار شد تا هر روز براي زنده ماندن فرزند دلبندش، او را در سبدي بر روي تلي از پنبه بپيچد و كنار حياط خانه بگذارد. مادر بر اين باور بود كه باد ملايم پاييزي خود معجزهگر است، اگر خدا بخواهد.
محمد ميركياني درباره آن روزها ميگويد: در آن زمان كولري نبود و مادرم براي خنك كردن من چارهاي جز اين كار نداشت. من در آن زمان بين مرگ و زندگي دست و پا ميزدم و اين كار مادرم بنا به گفته خيلي از همسايهها مايه دق آنان بود.
محمد ميركياني امروز در گذر 54 سال از عمر خود بيش از 70 كتاب را كه حدود 50 تا از آنها مجموعه قصههاي او هستند، نوشته است. تنها «شبهاي شيرين» اين نويسنده 111 قصه را دربر ميگيرد. ميركياني در زمره نويسندگاني است كه فرهنگ ايراني و ايراني بودن در تار و پود داستانهايش موج ميزند.
خودش درباره آثارش ميگويد: من زندگي شهري و فرهنگ ايراني و اسلامي را دوست دارم و شيفته آنها هستم؛ بنابراين تمام شخصيتهاي قصههايم، فضاسازيها، ديالوگها و ديگر اجزاي آثارم متأثر از فرهنگ ايراني است.
او دوست دارد وقتي بچهها قصههايش را ميخوانند، اعم از قصههاي خلاق امروزي و آثار بازنويسيشدهاش، رنگ و بوي ايراني بودن آنها را حس كنند و به دل بپذيرند. آنچنان كه خود ميگويد، در دوران نوجواني به شدت تحت تأثير كتابهاي «قصههاي خوب براي بچههاي خوب» مرحوم مهدي آذريزدي بوده است. شايد همين دلبستگيها بود كه باعث شد در نيمه زندگياش پنج جلد از آثارش را به بازنويسي آثار اين نويسنده پيشكسوت و نامي كودكان و نوجوانان اختصاص دهد.
ميركياني به جز نويسندگي، تجربههاي ديگري هم داشته است. از سال 1364 در حاليكه 27 سال بيشتر نداشت، سردبيري قصههاي ظهر جمعه راديو را عهدهدار شد. مديريت انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و مديريت شبكه كودك يك و دو از ديگر تجربههاي كاري او در حيطه مديريت فرهنگي هستند. ميركياني امروز هم در كنار نويسندگي براي كودكان و نوجوانان، در حيطه اجرايي نيز فعال است و به عنوان مشاور شبكه دو سيما در بخش كودك و نوجوان و امور خانواده فعاليت دارد.
انتهاي پيام
نظرات