فروردين ماه امسال و همزمان با سال نو بود كه يك شبكه ماهوارهيي جديد متولد شد؛ شبكهي تازهتاسيسي با نام «پرشين تون» كه به پخش انيميشنهاي فارسيزبان ميپردازد و در چند ماههي نخست فعاليت خود، مخاطباني را به دست آورده است. اما اين اتفاقات در حالي رخ ميدهد كه صداوسيما مدتي نسبتا طولاني قبل از اين راهاندازي، خبر از تاسيس شبكه انيميشن ميداد.
با اين وجود، رييس مركز صبا كه متولي اصلي توليد انيميشن در كشور است، از اين اتفاق چندان اظهار ناراحتي نميكند. او معتقد است: ما هنوز قافيه را نباختهايم و نبايد منفعل بمانيم.
حسين ساري حتي ميگويد: «پرشينتون» انگيزهي ما را براي راهاندازي شبكه انيميشن زياد ميكند.
حسين ساري، راهبردهاي جديد مركز صبا در تبديل شدن به قطب ديني انيميشن دنيا را تبيين ميكند. اما تلويحا ميپذيرد انيميشن ايران، فاصلهي كمي و كيفي زيادي با غولهاي انيميشن جهان دارد كه بايد جبران كند. اما اين كه ايران، با اين فاصله چطور ميخواهد در جهان انيميشن براي خودش جايگاهي محكم پيدا كند، ناگفته باقي ميماند.
آنچه در زير ميخوانيد پرسش و پاسخ خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا با رييس مركز پويانمايي صباست كه در اين گفتوگو حسين ساري به پرسشهايي دربارهي راهاندازي شبكه انيميشن در ايران، وضعيت كمي و كيفي انيميشن در ايران و ... پاسخ داده است.
***
قرار بود خودمان يك شبكه انيميشن راه بيندازيم اما زودتر از ما اقدام شد و «پرشين تون»، فعاليتش را شروع كرد. شبكههاي ديگري هم داشتيم كه به زبان فارسي، فيلم و سريال پخش ميكردند و توانستند مخاطبان زيادي را پاي خودشان بكشانند. آيا اين شبكه نميتواند براي انيميشن ما مضر باشد؟
ـ اگر براي انيميشن ايران مضر نباشد، حتما براي مخاطب ايراني ميتواند مضر باشد. چون به هر حال يك توليد و بسته فرهنگي است كه با اهداف و اغراض فرهنگي توليد ميشود و چون اين اهداف و اغراض فرهنگي، اهداف و اغراض فرهنگي ما نيست، حتما ميتواند اثرات منفي خودش را داشته باشد. روي انيميشن ايران هم ميتواند اثرگذار باشد. اگر چه اين نگراني بايد وجود داشته باشد كه ما نبايد در رقابت عقب بمانيم. اما اين نگراني ما را آن قدر منفعل نميكند كه قافيه را باخته بدانيم. هرچند اگر ما تلاش ميكرديم تا شبكهي انيميشن ايراني را زودتر راه بيندازيم، حتما مفيدتر ميبود.
اين مساله به دلايلي كه عمدتا به اعتبارات بخش دولتي مربوط ميشد تا سازمان بتواند بعضي از شبكههايي را كه مد نظرش است، زودتر افتتاح كند، محقق نشد. تجربه نشان داده است كه مخاطب ايراني، تمايل بسياري دارد كه اين شبكهها را ببيند. كماينكه اين تجربه را در شبكه نمايش و آيفيلم هم داريم. خوشبختانه، آيفيلم و شبكه نمايش مخاطبان خيلي خوبي دارند گرچه اگر زودتر افتتاح ميشدند، ميشد مخاطب بيشتري داشته باشند. حتي راهاندازي شبكه پرشينتون ممكن است اين انگيزه را در ما بيشتر تقويت كند تا جديتر وارد معركه شويم.
اگر شبكه انيميشن زودتر راه ميافتاد، مخاطبان بالقوه زيادي داشت اما حالا بايد مخاطباني را كه به سمت «پرشين تون» رفتهاند، به شبكه انيميشن خودمان بكشانيم كه كار را كمي سخت ميكند.
ـ كارمان سخت ميشود اما نشدني نيست. به نظرم در يك دورهي نه چندان طولاني اين اتفاق ميافتد. به هر حال شبكه پرشينتون، خلاء موجود را پر كرده است. وقتي ما بتوانيم به نحو مطلوبتري اين خلاء را پر كنيم، مخاطب ميل بيشتري به كسبههاي داخلي پيدا ميكند.
سال قبل صدا و سيما، آمادگي داشت كه تعدادي از شبكهها را راهاندازي كند و طيف گستردهتري از ذائقهها را پوشش دهد. راهاندازي تعدادي از آنها انجام شد و تعداد ديگري به امسال موكول شد. واقعيت اين است كه همهي بخشهاي راهاندازي يك شبكه جديد، در توليد برنامه نيست. سختافزار و تجهيزات پخش گستردهاي ميخواهد كه مستلزم اعتبارات نسبتا زياد است. همكاران من در مجموعه سازمان صدا و سيما، مصمم هستند كه شبكهي انيميشن، امسال راه بيفتد.
آيا ما اين ظرفيت را داريم كه يك شبكهي 24 ساعته انيميشن راهاندازي كنيم يا اين شبكه در ابتدا تمام وقت نخواهد بود؟
ـ شبكه 24 ساعته، تعاريف مختلفي دارد. گاهي ممكن است 24 ساعت به اين معنا باشد كه تكرار برنامهها را هم محاسبه كنيم. در انيميشن به دنبال اين نيستيم كه بچهها را تا نيمه شب بيدار نگه داريم. در اين ساعت با لالايي و برنامههاي خواب ميتوانيم آنتن را پر كنيم؛ به اين معنا ميتوانيم 24 ساعته باشيم. براي راهاندازي شبكه انيميشن در سالهاي اول، اساسا دچار مشكل نخواهيم بود ولي براي ادامهاش بايد همت مضاعفي بكنيم تا توليد گستردهتر شود و نيتها به نفع توليدات داخلي باشد.
دربارهي برنامه راهبردي صبا هم كمي توضيح دهيد.
ـ مركز صبا يكي از مراكز سازمان است كه اقداماتش را بر اساس برنامه راهبردياش پيش ميبرد. ما برنامهريزي راهبرديمان را از سال قبل شروع كردهايم و طي يك برنامه پنج ساله بناست به يك چشمانداز برسد. چشماندازي كه مركز صبا براي خودش تعريف كرده، اين است كه در پنج سال آينده به يك قطب انيميشن در دنيا تبديل شود، خصوصا قطب انيميشن ديني؛ لذا بناست فعاليتهايش را بر اساس اين هدف راهبردي سازمان دهد. صبا بر اساس اين هدف راهبردي، اواسط سال گذشته، ساختار خود را اصلاح كرد كه در سه ماهه چهارم سال گذشته، به مركز صبا ابلاغ شد.
اين راهبردي است كه عنوان كيفيسازي، راهبرد ظرفيت سازي در انيميشن انجام شد. استقرار ناظران كيفي در پروژهها توجه بيشتر به فيلمنامهها هم از اقدامات ديگري بود كه سال گذشته انجام شد. در حوزه ظرفيتسازي هم سال قبل گامهايي برداشته شد كه امسال هم بايد توسعه پيدا كند. اميدواريم وقتي اين ظرفيتسازيها به نتيجه رسيد جهش مجددي در توليد اتفاق بيفتد. به علاوه يك رويكرد به سريال و مجموعه تلويزيوني از سال قبل شروع شد و امسال هم ادامه دارد. چون قرار است قطب انيميشن ديني در دنيا شويم، رويكردهاي بينالمللي را دنبال ميكنيم لذا هم از حيث جذابيت و هم از حيث پيام و استانداردهايي كه در سطح بينالمللي باشد بايد تلاش كنيم.
در رابطه با صنعت انيميشن هم بايد گامهايي را برداريم و به اين صنعت كمك كنيم. در برنامه راهبرديمان كه از سال گذشته شروع شد، بخشي را پيشبيني كردهايم كه بتواند به اين صنعت كمك كند. توليدات برون برنامهاي يا همان چيزي كه غير از بستهاي كه از آنتن تلويزيون پخش ميشود، داخل اين توليدات جا ميگيرد. اين توليدات اعم از توليدات جانبي مثل عروسك، كميك استريپ، كتاب، رمان، طرح، بازي و خيلي از موارد ديگر است.
برنامه صبا يك برنامه تقريبا كوتاهمدت براي رسيدن به قطب انيميشن دنياست. آيا كيفيت انيميشن ما به حدي هست كه بتواند با انيميشن قوي دنيا و كمپانيهاي معروف انيميشنسازي رقابت كند؟
پنج سال، زمان كوتاهي قلمداد نميشود. در شرايطي كه رقابتهاي سخت و فشردهاي در حوزه تكنولوژي داريم، پنج سال را زمان كوتاهي قلمداد نميكنيم. بايد تلاش بيشتري كنيم ضمن اينكه انيميشن ديني به معنايي كه مورد نظر صباست ـ انيميشن پاك ـ متاسفانه در دنيا مورد توجه قرار نگرفته و نميگيرد. لذا ما خيلي خودمان را عقب نميدانيم. اما اميدوارم در يك دوره پنج ساله به انيميشني كه جذابيت كافي داشته باشد برسيم يا مجموعه حجم قابل قبولي از توليد كه اين ويژگي كيفي و جذابيت قابل قبولي داشته باشد را توليد كنيم.
از نظر جذابيت، نسبت به تعدادي از كمپانيها و توليدكنندگان انيميشن كه سابقه بسيار طولاني در توليد انيميشن دارند فاصله داريم كه بايد فاصلهمان را كم و جبران كنيم. اما نسبت به خيلي از كشورهاي ديگر، عقبماندگي فراوان نداريم ولي اساسا انيميشن كشور ما يك آسيب جدي دارد و آن اين است كه جاذبههاي بصري و جذابيتش بايد خيلي از چيزي باشد كه الان هست.
شايد به همين دليل است كه بچههاي ما از حيث جذابيت به انيميشنهايي كه در خارج و توسط كمپانيهاي معروف توليد ميشوند، توجه بيشتري دارند.
اين مساله قابل پيشبيني است چرا كه اولا حجم انيميشن غيرايراني كه ما پخش ميكنيم به دليل كمبود انيميشن ايراني، بسيار زياد است. يعني عليالقاعده، مخاطب ما، انيميشن خارجي را بيشتر از انيميشن ايراني ميبيند. چون ما از نظر كمي، فاصلهاي داريم كه بايد جبران كنيم. شايد بهترين حالت اين باشد كه انيميشني كه گروه كودك و خردسال را هدفگيري ميكند، تماما ايراني باشد. چرا كه توليد فرهنگي با هدفها و نيازهاي فرهنگي يك جامعه، ايجاد ميشود. انيميشنهايي كه از خارج ميآيد اساسا با نيازهاي فرهنگي ما ساخته نميشوند. طبيعي است كه بايد تلاش كنيم سهم انيميشن ايراني به خارجي، در همهي شبكهها و بازار فيلممان، سطح قابل ملاحظهاي باشد و بسيار فراتر از نوع خارجياش باشد. در حال حاضر، نياز جامعه ما و شبكههاي ما فراوان است اما توليد انيميشن كه بخش اعظمي از آن از تلويزيون خلاصه شده است، شايد در سال مثلا 300 ساعت شود و اين با نيازهاي داخلي شبكههاي ما فاصله دارد. طبيعي است كه در چنين شرايطي حجم قابل ملاحظهاي از آن چه پخش ميشود، خارجي است. از نظر جذابيت هم ما نسبت به معدودي از كشورها و شركتها كه سالهاي سال شروع كردهاند و تجارب فراواني دارند، هزينههاي فوقالعادهاي ميكنند و مهارتهاي فراواني دارند عقبماندگياي داريم كه بايد جبران كنيم.
مساله اصلي در اين جاست كه همين شركتها و كشورهاي معدود، رقيب اصلي هستند و از نظر كيفي بايد با آنها رقابت كنيم. وگرنه شكي نيست كه سطح انيميشن ايران از بعضي كشورها بالاتر است.
ـ بله، ما اگر از نظر كيفي به دنبال يك طراز هستيم اين طراز نبايد از طراز انيميشن اين كشورها پايينتر باشد. چون در كورس رقابت عقب ميمانيم. از لحاظ محتوايي، غناي زيادي در منابعمان داريم اما بايد به جذابيتهاي ظاهري توجه كنيم. جذابيت هم در داستان، فيلمنامه، گرافيك و كارگرداني يعني بخشهاي مختلف يك انيميشن حاصل ميشود كه بخش زيادي از آن با تجربه حاصل ميشود.
براي انيميشن بزرگسال هم برنامهريزي كردهايد؟ چون بخش بزرگ از انيميشن، متعلق به بزرگسالان است. به علاوه تا وقتي كه سينما را در انيميشن نداشته باشيم تبديل شدن به قطب امكانپذير نخواهد بود.
ـمتاسفانه انيميشن در كشور ما به انيميشن تلويزيوني خلاصه شده و اين، حتما كامل نيست. انيميشن در بازي و سينما هم كه طيفهاي مختلف مخاطب را در بر ميگيرد نيز به ارتقاي انيميشن كمك ميكند، گرچه حلقهي اول مخاطب انيميشن يا پويانمايي، كماكان كودك و نوجوان است. شايد سالهاي سال هم همين طور باشد. ولي اين به اين معنا نيست كه انيميشن نبايد براي بزرگسال توليد شود. اتفاقا بخش غيرتلويزيوني انيميشن براي بزرگسال است مثلا خيلي از بازيها براي مخاطب بزرگسال توليد ميشود. براي مخاطب بزرگسال هم بايد فكر شود. ما سال قبل تجربهاي كرديم و انيميشن «پاگرد» را براي بزرگسالان روي آنتن برديم امسال هم متناسب با شعار سال، انيميشنهاي كوتاه يك دقيقهاي آماده ميكنيم كه اساسا براي مخاطب بزرگسال طراحي شده است.
شما راجع به توليدات جانبي انيميشنها مثل عروسك اشاره كرديد اين توليدات نيازمند اين است كه انيميشن بيش از چيزي كه الان ديده ميشود، ديده شود.
ـ بله، انيميشن يك صنعت است و اين صنعت، با اجزاي مختلف شكل ميگيرد نه صرفا با يك پخش، آن چيزي كه از آنتن تلويزيون پخش ميكنيم. پخش تلويزيوني، تنها يك حلقه از حلقههاي صنعت است. بخشهاي ديگرش هم قابل پيگيري است. كماينكه ما در ساختار جديد صبا بخشي به نام توليدات برونبرنامهاي پيشبيني كردهايم كه به اين نكات توجه كند. هم به جهت اينكه امكانات مالي را براي گروههاي توليدي فراهم كند و هم به جهت تاثيرگذاري فرهنگي. متناسب يا اين مساله، رويكرد توليد انيميشن در صبا هم تغيير كرده است. ما در صبا، ميل به سمت توليد مجموعه و سريال داريم. مجموعه و سريال يعني تعدد قسمت، پخش مكرر و متعدد از يك انيميشن با كاراكترهاي مختلف تا در ذهنها ماندگار شود و اجزاي ديگر قابل پيگيري باشد.
توليد و فروش عروسك، با يك قسمت به سختي ميتواند در بين مخاطب نوستالژي و سمپاتي ايجاد كند. ولي وقتي از قابليتهاي تلويزيون، استفاده و يك انيميشن به صورت سريالي پخش ميشود؛ در ذهن ماندگاري ايجاد ميكند و بخشهاي ديگر صنعت انيميشن را ميتواند به دنبال خود بكشاند.
در مورد انيميشن ديني هم صحبت كرديد آيا مخاطبشناسي شده كه انيميشن ديني در خارج از كشور ميتواند مورد اقبال باشد يا نه؟
ـ وقتي ميگوييم انيميشن ديني، دين را خيلي گسترده ميبينيم. دين يعني شيوه صحيح زندگي. ما حتي موضوعات اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي داريم كه ميتواند ديني باشد يعني منظور ما از انيميشن ديني، طيف گستردهاي از موضوعات است كه در دين وجود دارد. دين براي بازي و تربيت هم برنامه دارد. معنايش اين است كه تخصيص نميخورد و محدود نميشود كه ارزش كاملا خاصي را القا كند كه خارج از ارزشهاي قابل فهم براي ديگران باشد. نكتهي ديگر اين است كه مضامين ديني ما، اساسا مضامين اخلاقي و انساني است؛ لذا نگران نيستيم كه محدود شدهايم و برنامههاي ديني توليد ميكنيم كه مخاطبي در بيرون نداشته باشد. چرا كه همهي اينها ارزشهاي عام است كه در همهي دنيا طرفدار دارد.
انتهاي پيام
نظرات