شهريار عدل تأكيد كرد: وظيفهي تكتك افراد جامعه اين است كه نسبت به هويت ملي خود هوشيار و حساس باشند تا از تخريب و نابودي نشانههاي آن كه همان آثار تاريخي و طبيعي هستند، بتوانند جلوگيري كنند.
اين كارشناس حوزهي ميراث فرهنگي و رييس کميتهي بينالمللي علمي تدوين «تاريخ تمدنهاي آسياي ميانه» در يونسکو در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به انتشار نامهي خبرنگاران و دوستداران ميراث فرهنگي خطاب به شهردار تهران دربارهي وضعيت خانههاي تاريخي اين شهر، بيان كرد: اين وظيفهي تكتك ماست كه جامعه را نسبت به هويت ملي خود و شهرسازي، خانهها و باغها كه همه بخشي از اين هويت هستند، بيدار كنيم. بر اين اساس نامهنگاري يا چنين اقداماتي ميتواند مفيد باشد و سبب بيداري فرهنگي جامعه شود.
او با تأكيد بر اينكه موضوع آثار، خانهها، باغها و بافتهاي تاريخي در درجهي نخست، يك مسألهي فرهنگي محسوب ميشود، گفت: در اروپا و غرب، جامعه نسبت به اين موضوع آگاهي دارد، يعني هم جامعهي فرهنگي و هم جامعهي اقتصادي و مالي كه بسياري از اوقات حرف آخر را ميزند، نسبت به اين موضوع هشيار است. به همين دليل، در آنجا يك خانه يا محوطهي قديمي قيمت مضاعفي دارد، ولي در ايران يك خانهي قديمي، كلنگي محسوب ميشود.
عدل با اعتقاد به اينكه كلنگي دانستن خانههاي قديمي در ايران يك واقعيت غيرقابل انكار است، ادامه داد: تا زماني كه زيربناي فرهنگي اين موضوع در ايران پشت و رو نشود، اين بحث ادامه خواهد داشت. اين طبيعي است كه اگر به فردي كه در منطقهي شميرانات باغي چندهزار متري با ميلياردها تومان ارزش مالي دارد، گفته شود كه باغش جزو ميراث طبيعي يا فرهنگي محسوب ميشود، تلاش كند تا آن را از قيود آزاد كند كه از دست نرود. اين يك واقعيت كاملا ملموس است.
وي اظهار كرد: وقتي كسي در غرب چنين ملكي داشته باشد، انواع كمكها را دريافت ميكند، ولي در ايران در بخشهاي تئوري يا قانوني، كمكهاي كمي در نظر گرفته شده است. با اين حال در واقعيت، اگر مالك چنين باغي درختهاي باغش را آبياري كند، ممكن است براي مصرف زياد آب مورد پرسش قرار گيرد و اگر هم آبياري نكند، براي خشك شدن درختهاي شناسنامهدار باغ جريمه خواهد شد.
عدل همچنين بيان كرد: نكتهي ديگري كه بايد به آن توجه كرد اين است كه تمام كساني كه اين قيود را براي مالكان بناهاي تاريخي ميگذارند، خودشان در آپارتمانهاي مدرن زندگي ميكنند؛ ولي از مردم ساكن در بافتهاي تاريخي مانند يزد ميخواهند در همان خانههاي قديمي زندگي كنند. در حالي كه مردم هلند در شهرها دوچرخه سوار ميشوند، آرزوي هر ايراني اين است كه دست كم يك پرايد بخرد.
وي با اشاره به برخي شرايط فرهنگي كه در كشور رايج شده است و حتا براي برخي از آنها معادل فارسي نيز وجود ندارد، ادامه داد: در شرايطي كه خانههاي تاريخي زيادي در كشور وجود دارند، عدهاي تمايل دارند در خانههاي «اُپن ـ كيچن» زندگي كند و در اينباره تمام مجلههاي معماري كشور كه نقشههاي اروپايي را منتشر ميكنند، مسؤول هستند، زيرا مردم بهتنهايي نسبت به آخرين مدهاي آمريكا و اروپا آگاه نميشوند و براساس تبليغات و معرفيهايي كه انجام ميشود، از چنين ساختاري مطلع ميشوند.
او تأكيد كرد: هيچ كسي انتظار ندارد يك دستگاه دولتي يا شهرداري تمام خانههاي قديمي ايران را بخرد، زيرا چنين چيزي امكانپذير نيست و حتا در آمريكا و اروپا نيز شرايط اينگونه نيست؛ اما به جاي تبليغ درست و معرفي فرهنگ اصيل ايراني، چيزهايي در كشور معرفي و تبليغ ميشود كه با فرهنگ ما در تناقض است.
عدل در پايان اضافه كرد: اين مسائل با چوب و قانون قابل حل شدن نيست. جامعه بايد نسبت به چنين مسائلي حساس باشد و هر شخصي ابتدا بايد از خودش شروع كند، در حالي كه اشكال ما اين است كه همه منتظريم يا توقع داريم كه ابتدا ديگري آغازكننده باشد.
نظرات