«سرباز نمونه جمهوري اسلامي» مروري بر زندگي اولين سرباز شهيد گمنام جبهه سوسنگرد
سرما و سياهي از سال 1338 رخت بر ميبست. طلوعي ديگر و به دنيا آمدن يکي از همان بچههاي در گهوارهاي که امام خميني (ره) از آن ياد کردند. نامش محمدرضا سبحاني، محل تولدش شهرستان سوسنگرد و پدر و مادري مهربان و متدين که درس جهاد را در دامانشان فرا گرفت.
سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در آستانه فرا رسيدن سالروز شكست حصر سوسنگرد مروري دارد بر زندگي سرباز شهيد محمدرضا سبحاني.
وقتي در سال 1342 پيام امام به گوش و تمام وجود محمدرضا و هزاران کودک و نوجوان طنينانداز شد، آغاز يک مأموريت بر سرنوشت اينها رقم خورد که بايد بمانند و در راه دلدارشان بروند.
دوره تحصيلي ابتدايي و راهنمايي را گذراند اما تا دوم دبيرستان در رشته فلزکاري کتابش را بست. نوجوان بود اما مبارزات انقلابي خود را با پخش اعلاميههاي امام خميني (ره) و حضور در راهپيماييها آغاز کرد.
انقلاب تا تلاش مردم به ثمر رسيد و عطر شکوفههاي انقلاب سراسر کشور را فرا گرفت. به سوي کميته انقلاب اسلامي شتافت تا در شناسايي و مبارزه با عوامل ضدانقلاب ياران امام را ياري کند.
روزي فرا رسيد که شهيد سبحاني به سربازان هنگ مرزي ژاندارمري سوسنگرد پيوست تا از مردم و مملکت اسلامي خود محافظت کند.
رژيم بعث عراق با گلولههاي آتشين خود زنان و کودکان را نشانه گرفت. اين فرزند غيرتمند انقلاب به سوسنگرد و بستان رفت و براي مقابله با متجاوزان بعثي در منطقه سوسنگرد بستگان را دور خود جمع کرد و در ششمين روز از حمله عراق، با توجه به شناختي که به منطقه داشت دست به نبردي جانانه عليه دشمن زد.
سبحاني مبارزه کرد، مقاومت و ايستادگي کرد و بر قلب سياه دشمن تاخت، تا جايي که فشنگ داشت، نيروهاي دشمن را نشانه گرفت تا دزدان را از خانه و کاشانه مردم بيدفاع بيرون کند.
يکي از تکتيراندازان دشمن، اسوه سرباز مقاومت را در منطقه «خزعليه» شهرستان سوسنگرد با شليک به دست و پايش زخمي کرد. محمدرضا گلولهها را به جان خريد اما دشمن به اين هم راضي نشد و فرمانده مزدور عراقي با دستور اکيد خود اعلام کرد تا او را دستگير کنند. محمدرضا حتي يک گلوله هم براي شليک به خائنان نداشت، دست و پاي زخمي شهيد سبحاني را بستند.
نيروهاي متجاوز تا جايي که توانستند بر پيکر اين سرباز تاختند. او را لگد زدند تا تمام تيرهاي شليک شدهاش را تلافي کنند. سبحاني همچنان مقاومت ميکرد. نگاه دشمن متجاوز به نخلي افتاد. اين سزباز دلاور اسلام را به آن نخل خرما بست. بنزين روي پيکر زخمي و خون آلود و زندهاش پاشيد. شعلهاي آورد و اين سرباز اسلام را سوزاند.
سبحاني با پيکري سوخته روي نخل خدا را ملاقات کرد. باقيمانده پيکرسوختهاش پنج روز بعد به صورت مخفيانه و دور از چشم دشمن در نهمين روز مهر 1359 توسط مردم اين شهر سوخته و مقاوم تشييع و به خاک سپرده شد.
«مجاهد و محمد» از فرزندان اين شهيد گرانقدر هستند و يادمان اولين سرباز گمنام سوسنگرد هم اکنون در سوسنگرد مأمن عشاق است.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات