*رمضان در اسارت* سحري ما يك ليوان آب بود
محمدرضا اميني از آزادگان كشورمان در گفتوگو با ايسنا،از ماه رمضان در اسارت گفت.
وي گفت: تقريبا يك ماه بعد از به اسارت درآمدن من، ماه رمضان فرا رسيد.عراقيها اجازه نميدادند اسرا نماز بخوانند چه برسد به روزه گرفتن. هر وقت يكي از اسرا را در حال نماز خواندن ميديدند به شدت آنها شكنجه ميكردند.
اگر اسيري نماز ميخواند همه اسراي اردوگاه را شكنجه ميكردند؛بنابراين، بچهها سعي ميكردند پنهاني و يا به صورت نشسته فرائض ديني خود را انجام دهند. آنها در بدترين شرايط با خدا راز و نياز ميكردند. در آن گرماي سوزان بچهها سرشان را زير پتو ميبردند براي اينكه چند قطره اشك بريزند.
در ماه رمضان حتي از روزهاي قبل هم كمتر غذا ميدادند تا به خاطر اين سختيها بچهها از مسايل اعتقادي خود دست بكشند. غذاي ما آنقدر نبود كه بتوانيم با آن روزه بگيريم. مثلآ بيشتر اوقات شام ما آب گوجه،آب بادمجان و يا آب خورشتي بود كه از غذاي ظهر باقي مانده بود كه بچهها داخل آن نان خرد كرده و به عنوان شام استفاده ميكردند.
اسرا گاهي به علت ضعف بدني مريض ميشدند. اسراي طلبه به بچهها ميگفتند روزه با اين شرايط بر شما واجب نيست اما با اين اوضاع باز روزه ميگرفتند و سعي ميكردند در مراسم شبهاي قدر حضور داشته باشند.
جيره آب ما يك ليوان در شب بود. بچهها اين آب را لب تاقچه ميگذاشتند تا كمي خنك شود و زمان سحر از خواب بلند ميشدند و آن يك ليوان آب را ميخوردند و همان ميشد سحريشان.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات