برگزاري مراسم بزرگداشت ياد و خاطره مراجع فقيد شيعه که روزگاري پرچمدار فقه جعفري در جهان اسلام و تشيع بودهاند، سنت حسنه حوزه علميه و بيوت علماي اعلام است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در ميان مراسم و مجالس بزرگداشت فقهاي شيعه، مرجع عظيمالشأني که کمتر از او ياد ميشود، فقيه بزرگوار شيخالفقهاءوالمجتهدين مرحوم آيتاللهالعظمي محمدعلي اراکي است که فتواي به ياد ماندني او بعد از رحلت جانگداز بنيانگذار جمهوري اسلامي، مبني بر جايزبودن بقاي بر تقليد ميت، مرهمي بر دل زخمخورده مقلدان دلسوخته رهبر کبير انقلاب گذاشت.
25 جماديالثاني، درست يک سال بعد از ارتحال جانکاه آيتالله العظمي گلپايگاني، آفتات ديگري از آسمان فقاهت غروب کرد و روح بلند مرجع پرآوازه شيعه مرحوم آيتاللهالعظمي محمدعلي اراکي به ديار باقي شتافت.
بر اساس اين گزارش، گوشهاي از حيات پربرکت وي به نقل از مركز خبر حوزه به شرح زير ارائه ميشود.
ولادت؛
آيتاللهالعظمي اراکي در 24 جماديالثاني (1312ه.ق) مطابق با سال (1273ه.ش) در شهر اراک متولد شد.
پدر وي، حجتالاسلام والمسلمين مرحوم حاج آقا احمد مشهور به ميرزا آقا فراهاني از اهالي مصلحآباد بود، که در سامرا از خدمت ميرزاي شيرازي(ره) کسب فيض نمود.
ويژگيهاي والدين آيتالله اراکي(ره) از زبان ايشان؛
پدرم ميگفت: مرحوم آخوند ملا محمد ابراهيم انجداني، چندين بار به من، گفت: تو استوانه مسجد ما هستي، يعني هر وقت که آخوند انجداني، به مسجد ميرفت، پدرم را در حال قيام، ميديد.
وي همچنين اضافه ميکند: من مصداق آيه 9 سوره زمر را که ميفرمايد: کسي که در ساعات شب، در حال سجده و قيام، به عبادت مشغول است و از عذاب آخرت ميترسد... را در پدرم ميديدم.
اما مادرم هم، از اولاد سيد حسن واقف ميباشد، که سيد حسن اکنون در نطنز بارگاهي دارد و گفته ميشود از اولاد امام زينالعابدين(ع) ميباشد.
سه نعمت الهي؛
آيتالله اراکي ميگفت؛ مرحوم حاج ميرزا احمد شيرازي(ره) به من، گفت: خداوند، به شما سه نعمت بزرگ عنايت کرده است، استادي، مثل مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائري به شما داده است، پدري، از اهل علم و کمال و همسري شايسته به شما عطا فرموده است.
وي به کمک شوهر خواهرشان، آقاي عماد الذاکرين خواندن و نوشتن را آموخت و سپس در خدمت مرحوم سيد جعفر شيثي، ادبيات و قسمتي از دروس حوزه، را فرا گرفت.
آيتالله اراکي(ره) از استادش، سيد جعفر شيثي، با صفت «اديب کامل»، ياد ميکرد و ميفرمود: وي در تقوي و ورع، شخص بينظيري بود و افراد طالب علم، از صبح تا غروب آفتاب، در نزدش، به فراگيري علوم ميپرداختند.
از جمله اساتيدي که آيتالله اراکي(ره)، ارادت خاصي نسبت به ايشان داشت؛ آيتالله حاج شيخ عبدالکريمحائري(ره) بود.
خود وي نقل ميکند: وقتي حاج شيخ(ره) در سال 1332 به اراک آمد، ما عاشقانه، به ايشان ملحق شديم و در خلوت و جلوت، در مجلس درس و بعد از درس و در منبر و تبليغ ايشان حاضر ميشديم و هر آنچه از لب و دهان ايشان خارج ميشد، ضبط ميکرديم.
در يکي از جلسات درس، که آيتالله اراکي، تقريرات درس حاج شيخ عبدالکريم حائري را به ايشان نشان ميدهد، حاج شيخ ميفرمايد: از نوشته شما کيف کردم، اما به شرط اينکه، دفعه بعد بهتر باشد.
هجرت به قم؛
آيتالله اراکي، در سال 1340 ه ق به قم مهاجرت نمود و در قم نيز 15 سال از محضر پربار حاج شيخ عبدالکريم حائري بهرهمند شد.
* آيتاللهالعظمي اراکي(ره) از نگاه بزرگان
- آيتالله حاج شيخ عبدالکريم حائري: «تو نتيجه عمر من هستي».
- آيتالله شيخ مرتضي حائري: «هر چه را، مرحوم والدم، دارا بود، ايشان نيز، آن را داراست».
- بيان آيتاللهالعظمي بهجت در روز ارتحال آن مرجع فقيد: «ارتحال آيتالله اراکي، در اين زمان، و اين شرايط مانند اين است که پنجاه مرجع تقليد يک زمان، از دنيا رفته باشند».
- آيتالله سيد احمد خوانساري(ره): «آيتالله اراکي، گنجينه علم حاج شيخ عبدالکريم حائري است».
شيوه تدريس ايشان؛
از ويژگيهاي تدريس وي، پرهيز از تکرار مطالب بوده است، کلام را مختصر و پرمعني بيان ميکرد، اعتقادش بر اين بود که طالب علم بايد قبل از حضور در درس، موارد اشکال را مطالعه و حل کرده باشد، سپس در درس حاضر بشود، از اين رو، درس وي، براي افراد مبتدي، سنگين و براي محققين زحمت کشيده، سودمند بود.
او، بر من حق پيدا کرده است؛
آيتالله سيدمحمد محسن خرازي، نقل ميکند: من مکرر ميديدم مرحوم آيتالله اراکي، سرقبري ميرفتند و فاتحه ميخواندند، يک بار از ايشان سوال کردم آيا صاحب قبر از خويشاوندان شما است؟ فرمود: خير، گفتم پس چرا هر شب براي او فاتحه ميخوانيد؟ فرمود: صاحب قبر، براي من، داستاني از منقبت حضرت علي(ع) نقل نموده بود و بر من، حق پيدا کرده است.
اهميت به عبادت؛
از برنامههاي آيتالله اراکي، اين بود که قبل از اذان صبح، بيدار ميشد، هر روز يک جز قرآن ميخواند و در ماه رمضان روزانه، سه جز قرآن ميخواند و در نافلههاي شب جمعه، در قنوت نماز دعاي کميل ميخواند.
من اضعف از خود، سراغ ندارم؛
حجتالاسلام والمسلمين فاطمينيا، نقل ميکند: وي خيلي پايبند عبادات مستحبي و واجب بود، وقتي به وي، پيشنهاد کردند؛ نماز جماعت را به خاطر «اضعف مأمومين»، سريعتر بخواند، فرمود: من اضعف از خود سراغ ندارم.
توسل به حضرت معصومه(س)؛
از آيتالله اراکي(ره) نقل شده که فرمود: دستم ورم ميکرد و پوست دستم ترک ميخورد، به طوري که نميتوانستم وضو بگيرم، لذا هميشه خاک تيمم همراه من بود معالجات هم تاثير نميکرد تا اينکه، به حضرت معصومه(س) متوسل شدم و دستم خوب شد.
احترام به سادات؛
وي همچنين به سادات علاقه وافر داشت و آنها را بسيار تکريم ميکرد و اين علاقه، موروثي پدرش بود که ميگفت: پدرم، يک سطر دعا براي سادات درست کرده بود و بعد از هر نماز آن را ميخواند و نيز ميفرمود: من خودم لايق نيستم، اما افتخار ميکنم که فرزند کسي هستم که به سادات، زياد احترام ميگذاشت و ميفرمود: من عبد عبيد کليه سادات هستم.
السلام عليک يابنرسولالله؛
آيتالله توسلي نقل ميکند: من در زمان تبعيد حضرت امام(ره) در درس اصول آيتالله اراکي(ره) در فيضيه قم شرکت ميکردم، تقوا و زهد ايشان، مشهور بود بعد از رحلت آيات عظام سيد محمد تقي خوانساري و بروجردي، دنبال مرجعيت نبود تا اينکه ارتحال امام(ره) اتفاق افتاد و علما ايشان را به قبول مرجعيت وادار کردند. آنچه برايم جالب و به يادماندني است اينکه در سالهاي اواخر عمر امام، آيتالله اراکي، به ديدن امام رفتند، امام با شنيدن خبر حضور آيتالله اراکي فورا لباس خود را پوشيدند و عبا بر دوش گذاشتند و به استقبال ايشان رفتند. آيتالله اراکي، در لحظه ورود به اطاق امام با ديدن ايشان سه بار گفت: السلام عليک يابن رسولالله.
احياگر مذهب در قرن اخير؛
فرزند آيتاللهالعظمي اراکي(ره) ميگويد: مرحوم والد، نسبت به حضرت امام(ره) ارادت داشتند، هم در بُعد انقلاب و هم در بُعد عاطفي، در سال 1342 شمسي، گفتند: برو به امام خميني(ره) بگو: هر وقت من به عکس شما نگاه ميکنم به ياد صحراي کربلا ميافتم. اين سيد اگر در صحراي کربلا بود، يقيناً در صف مستشهدين امام حسين(ع) بود و بعد فرمودند: که افراد مختلف علماء را که نگاه ميکنم، براي «مجدد المذهب في القرن الخامس عشر» بودن، کسي را نميبينم که برازنده باشد، جز ايشان، و بعد گفتند: ايشان لايق اين کار است. بنده به منزل امام رفتم و اين سخن را به امام(ره) گفتم و حضرت امام(ره) گفتند: که به آقا بگوييد، دعا کنند.
اساتيد آيتالله اراکي(ره)؛
آيات عظام: سيد جفعر شيثي، حاج شيخ عبدالکريم حائري، شيخ محمدباقر اراکي سلطان آبادي مشهور به سلطان العلماء، آقا سيد محمدتقي خوانساري، حاج آقا نورالدين اراکي.
شاگردان؛
حضرات آيات و علماي اعلام، شهيد شيخ مهدي شاهآبادي، شيخ محمدتقي ستوده، شيخ رضا استادي تهراني، شيخ علي پناه اشتهاردي، شيخ محي الدين حائري شيرازي، سيد کاظم نور مفيدي، شيخ علي کريمي جهرمي، شيخ مرتضي مقتدايي، شيخ ابوالحسن مصلحي، شيخ اسد الله عندليب، سيد محمدعلي علوي گرگاني، شيخ مرتضي فقيه يزدي، تعدادي از شاگردان ايشان ميباشند.
تأليفات؛
تقريرات بحث مرحوم آيتالله شيخ محمد سلطان العلماء اراکي، تقريرات درس فقه و اصول حاج شيخ عبدالکريم حائري(ره)، حاشيه بر دُرَر الاصول مرحوم حائري، تقرير درس فقه سيد محمدتقي خوانساري «کتاب الطهاره»، حاشيه عروة الوثقي، توضيح المسائل، مناسک حج، رسالة الستفتائات، کتاب النکاح و الطلاق و ...
غروب غمانگيز؛
شيخ الفقهاء حضرت آيتالله اراکي(ره)، پس از يک عمر مجاهدت و تربيت شاگردان فاضل در مکتب امام جعفر صادق(ع) سرانجام در 25 جماديالثاني 1415 ق، دعوت حق را لبيک گفت و به ديار باقي شتافت.
پينوشت:
شرح احوال حضرت آيتالله العظمي اراکي، به قلم رضا استادي
آيتالله اراکي «يک قرن وارستگي، نوشته آقايان: علي صدرايي خويي و ابوالفضل حافظيان
انتهاي پيام
نظرات