در دومين روز همايش بزرگداشت دكتر نگهبان، نقش پدر باستانشناسي نوين ايران در جلوگيري از خروج آثار بررسي شد
دومين روز همايش بزرگداشت عزتالله نگهبان ـ پدر باستانشناسي نوين ايران ـ در دانشكدهي ادبيات دانشگاه تهران با حضور تعدادي از اعضاي خانوادهي او و دانشجويانش برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در دومين روز از اين همايش كه عصر روز گذشته (سهشنبه، ششم ارديبهشتماه) برپا شد، رحمت نادري به ارائهي توضيحهايي دربارهي پروژهي «پيش از تاريخ ايران» كه دكتر نگهبان در آن نقش هماهنگكننده داشت، پرداخت و گفت: در اين پروژه، دكتر نگهبان حضور نداشت، ولي تأثيرات زيادي در آن داشت. اين پروژه بهصورت كلي توسط مؤسسهي شرقشناسي دانشگاه شيكاگو با حضور يك هيأت باستانشناس و تعدادي از اساتيد و دانشجويان ميانرشتهيي باستانشناسي در كرمانشاه اجرا شد.
او ادامه داد: گروه به مدت هشت تا نهماه در دشتهاي اسلامآباد شيان، حسنآباد، ماهيدشت و كرمانشاه با شناسايي 20 محوطه كار كردند. تپههاي سراب، آسياب و موريان بهعنوان محوطههاي تأثيرگذار در اين پروژه بررسي شدند كه متأسفانه اكنون از تپهي سراب چيز زيادي باقي نمانده است و هر روز بيشتر نابود ميشود.
به گزارش ايسنا، عمران گاراژيان نيز در اين همايش به ارائهي مطالبي دربارهي «آموزش باستانشناسي در ايران، فرديت و عامليت دكتر نگهبان و بافت جامعهي معاصر» پرداخت.
اين مدرس دانشگاه در طبقهبندي كلي آموزش باستانشناسي در ايران، اظهار كرد: در باستانشناسي قبل از سال 1320 فعاليتهايي مانند تعمير بناهاي قديمي انجام ميشد و با توجه به اينكه در اين زمان، شناخت باستانشناسي و چارچوبهاي آن هنوز در ايران شكل نگرفته بود، موزههايي ايجاد ميشدند و سرانجام آن، به فصلي ميانجامد كه حفاري قاچاق در آن شكل گرفت. بين سالهاي 1320 تا 1329 كه عزتالله نگهبان در حال تحصيل در مقطع كارشناسي رشتهي باستانشناسي بود، آموزش اين رشته تحت تأثير رويكردهاي هنري قرار گرفت و اساتيدي مانند محسن مقدم، سعيد نفيسي و محمدحسن گنجي وظيفهي تدريس در اين رشته را برعهده گرفتند.
او توضيح داد: بين سالهاي 1329 تا 1339 كه نگهبان در اواخر اين دوره از خارج به ايران برگشت و جذب دانشگاه تهران شد، از طريق آموزش در هيأتهاي خارجي نسلي تربيت شد كه بيش از آنكه پژوهشگر باشد، كاوشگر بود. ميراث آن نسل هنوز در باستانشناسي ايران، گزارش را در اولويت نميداند و به زبان ساده دست به قلم نيست. بين سالهاي 1340 تا 1346 تغيير سرفصلها عملي شد و فعاليتهاي دكتر نگهبان و همكارانش در زمينهي آموزش باستانشناسي به بار نشست و نهادسازي ميراثي انجام شد. بيشتر فعالان باستانشناسي ايران در زمان معاصر از آن دوره پرورش يافتهاند و از نظر آموزش روشهاي باستانشناسي ميداني ورزيدهاند. همچنين در سالهاي 1347 تا 1357 ـ 1358 فعاليتهاي نگهبان و باستانشناسي نهادينهشده اوج گرفت و فعاليت هيأتهاي خارجي در ايران فراگير شد.
به گفتهي گاراژيان، در فرآيند جشنهاي 2500 سالهي تخت جمشيد (پارسه)، ميراث منفي توليد و گسترش يافت، اين ميراث از ديد تخصصي استفاده و كاربرد تبليغاتي از آثار باستاني در سالهاي نخست انقلاب است كه موجب تهديد عملي براي اين آثار باستاني ميشود و حتا شعار تخريب اين آثار نيز از زبان برخي افراد سر داده شد.
اين مدرس دانشگاه افزود: اثر باستاني، اثري در دنياي مادي است، اما استفادهي تبليغاتي و غيرتخصصي از آن در دهههاي گذشته، آن جشنها و آن پيشه را به يك ميراث منفي تبديل كرد.
به گزارش ايسنا، در ادامهي اين همايش، جواد حسينزاده ساداتي به ارائهي توضيحهايي دربارهي پروژهي دشت قزوين كه توسط عزتالله نگهبان انجام شده است، پرداخت و در توضيح دلايل تدوين اين پروژه، گفت: شرايط و اموال باستانشناسي كشور بهطور كلي، تأسيس گروه باستانشناسي دانشگاه تهران در سال 1336، همچنين نبود هماهنگي و سازگاري واحدهاي باستانشناسي با نيازهاي رشته و عدم تطابق آن با باستانشناسي علمي و نبود علاقهي دانشجويان اين رشته و شاغل بودن آنها، فقدان نيروي متخصص باستانشناس در گروه باستانشناسي و تأسيس مؤسسهي باستانشناسي در سال 1338 و آغاز فعاليت دكتر نگهبان بهعنوان معاون فني اداره كل باستانشناسي در سال 1339 را از جمله دلايل تدوين پروژه دشت قزوين هستند.
او نياز به پايگاه و محلي براي استقرار اعضاي هيأت و هدايت پروژه و نبود يك ساختار معماري در روستاهاي اطراف دشت قزوين را از جمله مشكلاتي دانست كه هيأت باستانشناسي با آن روبهرو شد و بيان كرد: اضافه شدن 20 واحد عملي به واحدهاي درسي باستانشناسي گروه دانشگاه تهران و تربيت دانشجويان مجرب، تشكيل يك گروه چند رشتهيي باستانشناسي ايراني، بررسي، شناسايي و ثبت محوطهها و اماكن باستاني قزوين، كاوشها در محوطههاي باستاني دشت و كسب اطلاع از وضعيت فرهنگهاي گذشته اين منطقه و ايجاد موزهي مؤسسه باستانشناسي در ايران از جمله برآيندها و نتايج اين پروژه بودند.
در ادامهي همايش، سجاد عليبيگي نيز به ارائهي سخناني دربارهي تأثيرگذاري مرحوم دكتر نگهبان در جلوگيري از خروج اشياي عتيقه از ايران، بخصوص در كنگرهي پنجم پرداخت.
اين دانشجوي مقطع دكتري رشتهي باستانشناسي (پيش از تاريخ) دانشگاه تهران گفت: دكتر نگهبان به سبب خدمات ارزشمند علمي خود در راستاي پيشرفت باستانشناسي ايران، چهرهاي شناختهشده داشت و فعاليتهاي ثمربخش او بيترديد نقشي انكارناپذير در تحول باستانشناسي دهههاي 40 و 50 ايران داشت.
وي ادامه داد: از خدمات و تلاشهاي ارزندهي دكتر نگهبان، برگزاري پنجمين كنگرهي جهاني باستانشناسي و هنر ايران در سال 4713 است كه او علاوه بر گرد هم آوردن عدهاي از باستانشناسان سرشناس آن روز، شماري از باستانشناسان ايراني را به مجمعي جهاني كشاند و با اينكه او با دلسوزي تمام خواستار خارج نشدن آثار باستاني از كشور بود، مخالفتهاي «آرتور اپهام پوپ» و «رومن گيرشمن» هم نتوانست سبب رد پيشنهاد خارج نشدن آثار باستاني ايران در كنگرهي پنجم شود.
او اظهار كرد: مقاومت مثالزدني و پافشاري او بر سر حق قانوني ايران از جنبههاي مهم زندگي او بهشمار ميآيد. مقاومت دكتر نگهبان در مقابل افراد سرشناسي مانند پوپ سبب شد، او را «متعصبي تلخمزاج» لقب دهند كه براي حفاظت از آثار تاريخي كشورش دلسوزانه در تلاش بود.
به گفتهي اين دانشجوي رشتهي باستانشناس، هرچند با كنارهگيري نگهبان از اداره كل باستانشناسي، در عمل كار جلوگيري از خروج اشيا در كشور تا زمان رياست فيروز باقرزاده به تعويق افتاد؛ ولي نقش پررنگ نگهبان در اين راه ستودني است.
عليبيگي اضافه كرد: دكتر نگهبان با زيركي تمام در ديداري با وزير فرهنگ وقت از او خواست تا ادارهي باستانشناسي را در زمينهي جلوگيري از خروج آثار تاريخي از كشور حمايت كند. به همين دليل، بخشنامهاي از سوي اين وزارتخانه صادر شد و مشكلات فراواني براي قاچاقچيان آثار تاريخي ايجاد كرد. هرچند در مدتها اين قضيه اتفاق نيفتاد، ولي به مرور، جنبهي جديتري پيدا كرد و در پنجمين كنگرهي جهاني «باستانشناسي و هنر» اين قضيه بسيار جدي مطرح شد، بهگونهاي كه آخرين بند قطعنامهي اين كنگره مربوط به جلوگيري از خروج آثار تاريخي از كشور شد. پيگيريهاي دكتر نگهبان هرچند در ابتدا نتيجهي چنداني نداشت، ولي بعد از حدود دو سال، سرانجام در جلسهاي با حضور تعدادي از نمايندگان كشورهاي مختلف اين قضيه باز هم مطرح شد و در قطعنامهاي، سرانجام قرار شد اشياي عتيقهاي كه تا آن تاريخ از كشور خارج شده است، از قانون يادشده مستثنا باشند، ولي از آن تاريخ، هر شياي كه از هر كشوري خارج شود، بايد به كشور خود بازگردانده شود و بعد از چند روز، اين طرح در 28 ماده به تصويب رسيد و دو سال بعد، بهصورت يك قانون بينالمللي درآمد.
به گزارش ايسنا، سعيده كيوانفر نيز در سخناني به تأليفات دكتر عزتالله نگهبان در سه بخش كاوشهاي پدر باستانشناسي ايران در دشت قزوين، هفتتپه و مارليك اشاره كرد.
اين دانشجوي رشتهي باستانشناسي مقالهي «پيش از تاريخ شرق نزديك» به تأليف دكتر نگهبان و بريدوود»، گزارش مقدماتي كاوش مارليك و هيأت گوهررود در سالهاي 1960 و 1961 به زبان فارسي، مقالهي سرگرزهاي مارليك در 1961، كتاب گزارش كامل حفاري مارليك به زبان انگليسي در 1996، خلاصهي گزارش بررسيهاي ايران شامل گزارش كاوش هفتتپه در مجلهي ايران در 1974، كتاب حفاري هفتتپه به زبان انگليسي در 1991، كتاب شوش يا كهنترين مركز شهرنشيني جهان چاپ ميراث فرهنگي در 1997 و آخرين كتاب او «مروري بر 50 سال باستانشناسي ايران» چاپ سازمان ميراث فرهنگي در 1997 را از جمله تأليفات دكتر عزتالله نگهبان دانست.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات