ارزيابي كاخي از شعر دههي 80: شعرهاي سپيد بيشتر با مخاطبان كمتر
مرتضي كاخي معتقد است: با اينكه در دههي 80، شعرهاي سپيد بيشتري سروده شده است؛ اما اين شعرها مخاطبان كمتري يافتهاند.
اين پژوهشگر و مدرس ادبيات در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به ويژگيهاي شعر دههي 80 گفت: در اين دهه، شعرهاي سپيد بيشتري سروده شده است؛ اما اين به اين معنا نيست كه ارزشهاي ادبي شعرهاي اين دهه و يا مخاطبان آنها بيشتر شدهاند.
او با اشاره به مخاطبان و شاعران شعر سپيد در دههي 80 گفت: مخاطبان اين اشعار و حتا شاعران آنها بيشتر جوان هستند و بيشتر كساني هستند كه شعر كلاسيك را خيلي مطالعه نكردهاند و يا كم مطالعه كردهاند. آنها شعر كلاسيك را ناديده ميگيرند و فكر ميكنند اگر به مقررات هزار و چندسالهي آن پشت پا بزنند، شعري درخور ميسرايند. آنها بر اين باورند كه شعر كلاسيك دردي از امروز ما دوا نميكند. شايد شعر كلاسيك ايراد داشته باشد؛ اما بايد آن را خواند و نبايد گفت كه آن شعر دردي از امروز ما را دوا نميكند. اين حرفي است كه من نميتوانم آن را بپذيرم؛ زيرا تقريبا 90درصد مردم ما به شعر كلاسيك عادت كردهاند و شعر نو براي آنها خيلي پذيرفتني نيست، چه برسد به شعر سپيد كه هر كسي ميتواند آن را بنويسد و به نثر نزديك است. تنها كساني ميتوانند اين حرف را بزنند كه شعر كلاسيك را خواندهاند و آن را ميفهمند. مانند شاملو كه حتا از زبان كلاسيك بيش از زبان امروز استفاده كرده است و در برخي جاها از وزن و قافيه استفاده ميكند.
كاخي افزود: شعر صنعت نيست كه هرچه مدرنتر باشد، كاملتر باشد. هركس چيزي را ميپسندد و اين سليقه است. ما حق نداريم براي كسي تعيين تكليف كنيم. مهم مقصد است؛ اينكه تو شعر بگويي و شعر تو براي خوانندگانت - با اينكه با نام تو آشنا نيستند - خوشايند باشند و حس خوبي به آنها بدهد.
او در ادمه با اشاره به شعر در دههي اخير خاطرنشان كرد: در همه جاي دنيا كم كم شعر نسبت به ساير هنرها دوران ركود را طي ميكند. جوانان امروز عادت كردهاند كه كلام را با موسيقي همراه كنند و آن زمان از آن لذت ببرند. ديگر اينكه شعر خواندن آنچنان مانند گذشته بازار ندارد و اگر هم بازار دارد، در ايران است كه سرزمين شعر و ادب است. ما شعر را ميپسنديم و در عروسي و عزا و حتا زماني كه ميخواهيم دليل و برهاني بياوريم، از آن استفاده ميكنيم.
اين منتقد عنوان كرد: من معتقدم اخيرا كتابهاي شعر سپيد بيشتري منتشر ميشود؛ اما خوانندگان اين كتابها كمتر شدهاند و بيشتر شاعران كتابهاي خود را با هزينهي شخصي چاپ ميكنند و كمتر شعري با استقبال مواجه ميشود. صفحات ادبي مجلات هم هنوز هست؛ اما كمرونقتر شده است.
او همچنين دربارهي تأثير ترجمهي شعر بر شعر، عنوان كرد: من مانند بسياري از ديگر منتقدان بر اين عقيده هستم كه شعر اتفاقي است كه در زبان ميافتد و زبان شعر را خود شعر تعيين ميكند و ترجمه كردن شعر به زبان ديگر كار غلطي است. يعني اتفاقي كه يك شعر در زبان فارسي پيش ميآورد، در زبان ديگر رخ نميدهد. براي مثال، واجآرايي در شعر را نميتوان ترجمه كرد و وقتي شاعري كلماتي را با واجهاي همشكل پشت سر هم ميآورد، موسيقي را خلق ميكند و وقتي شعر ترجمه شود، اين واجآرايي ديگر معنا ندارد؛ زيرا با اين حروف نميآيد. حتا اين در معنا هم رخ ميدهد. براي مثال، وقتي شاعري از نماز خواندن در شعر حرف ميزند، من فارسيزبان آن را ميفهمم؛ اما ديگري كه به اين زبان آشنا نيست، نميتواند اين معنا را دريافت كند.
كاخي ادامه داد: بنابراين من به ترجمهي شعر اعتقاد ندارم و اگر كسي مانند فيتزجرالد شعرهاي خيام را ترجمه كرده و با استقبال مواجه شده، هم خيام را خوب خوانده، هم فارسي را به كمال ميدانسته و در انگليسي هم شاعر بوده است. او شعرهاي خيام را ترجمه نكرده؛ بلكه محتواي حرفهاي او را به شكل ديگري به انگليسي درآورده است و در ميان تمام ترجمههايي كه از شعرهاي فارسي انجام شده، تنها او موفق بوده است.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات