يكصد و هشتاد و ششمين نشست هفتگي باشگاه فيلم تهران با موضوع نمايش، نقد و بررسي سريال «خون‌بها» به كارگرداني جواد مزد‌آبادي برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست كه روز يكشنبه ـ 5 دي‌ ماه ـ در تالار هنر فرهنگسراي ارسباران برگزار شد، جواد مزد‌آبادي (كارگردان)، ايرج ملكي (طراح صحنه و لباس)، حبيب دهقان‌نسب (بازيگر) و امير ماه‌رو (منتقد) حضور يافتند.

در اين نشست، جواد مزد‌آبادي ـ كارگردان «خون‌بها» ـ در ابتداي سخنان خود، ضمن اشاره به فيلمنامه‌ي سريال و اين‌كه، اين اولين تجربه‌ي سعيد نعمت‌اله ـ نويسنده ـ قبل از مجموعه‌هاي «رستگاران» و «جراحت» است، گفت: من و آقاي نعمت‌اله خيلي به متن حساس بوديم و اجازه نمي‌داديم بازيگر متن را جابه‌جا بگويد؛ برخلاف كاري كه در مجموعه‌هاي طنز مي‌شود.

وي هم‌چنين با بيان اين‌كه قرار بود نقش رسول را فريبرز عرب‌نيا بازي كند كه در مجموعه‌ي «مختارنامه» مشغول كار بود، با اشاره به بازي پولاد كيميايي در نقش «رسول» بيان كرد: جذبه‌ و نوع نگاه پولاد كيميايي و صداي خش‌دار او كه متناسب با شخصيت رسول بود، باعث انتخاب وي شد كه البته پولاد كيميايي خيلي دير و شب قبل از تصويربرداري به ما پيوست و مسلما امكان اين‌كه پولاد كيميايي شخصيت اصلي‌اش را بيابد فراهم نبود، اما رفته‌رفته كارش روان‌تر و بهتر شد.

***

امير ماه‌رو ـ منتقد سينما و تلويزيون ـ با اشاره به سابقه‌ي جواد‌ مزد‌آبادي در ساخت فيلم‌ها و سريال‌هايي با بن‌مايه‌ي مذهبي و اجتماعي، گفت: امتزاج رويداد‌هاي تلخ با سبقه‌ي مذهبي و معنوي از نقاط مثبت كارهاي مزد‌آبادي به خصوص در سريال «خون‌بها» است.

وي افزود: طراحي صحنه، انتخاب رنگ‌هاي سرد و تعدد لوكيشن‌ها كه باعث خستگي مخاطب نمي‌شود، از نقاط خوب اين سريال است.

امير ماه‌رو هم‌چنين گفت: با توجه به انتخاب ورزش بوكس و قرابت آن با درون‌مايه‌هاي جوانمردي و موضوعيت عاشورا، تلفيق مناسبي است كه در اين سريال به چشم مي‌خورد.

اين منتقد سينما و تلويزيون ضمن اشاره به سخنان ميلان كوندرا درباره‌ي رسانه و اين‌كه رسانه يك پيام است و مي‌تواند براي بشر نقش چشم را بازي كند، اظهار كرد: ارتباطي كه اين سريال با رسانه‌ برقرار كرده، ارتباطي شفاف و دوسويه است. شفاف‌سازي درباره‌ي ديدگاه و زندگي يك بوكسور و نحوه‌ي فعاليتش و ارتباط با موضوعاتي چون «عشق» و «رابطه با قاچاقچيان» ضمن ايجاد تعليق‌هاي مناسب، توانسته است پل ارتباطي خوبي ايجاد كند.

ماه‌رو در ادامه با اشاره به شيوه‌ي روايت فيلم‌هاي جنايي ـ پليسي كه داناي‌كل فيلمنامه‌نويس وكارگردان است، گفت: اين سريال نشان مي‌دهد كه داناي ‌كل ‌بودن به معني لو دادن همه‌ي قصه نيست و حس دنبال‌ كردن قصه براي مخاطب محفوظ است.

اين منتقد در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به كار تصوير‌برداري توسط حميد احمدي، بيان كرد: كار تصوير‌برداري در فرمت تلويزيون، كار جذابي بود و همين‌طور در نزديك‌ شدن به موضوع با جهت لنز دوربين، فشردگي قاب محسوس نبود.

وي هم‌چنين با توجه به بازي پولاد كيميايي در نقش «رسول» در پاسخ به انتقادات يكي از حاضران در جلسه، ضمن بيان اين مطلب كه فعاليت در سينماي ايران روي پرده مشخص نمي‌شود و اين پيش ‌توليد است كه مهم است، بيان كرد: جنس صميمي بازي پولاد كيميايي در اين سريال حس‌شدني است و طبق نظر‌سنجي كه من انجام داده‌ام، سريال «خون‌بها» تراز قابل توجهي در اين مورد كسب كرده است.

امير ماه‌رو در بخش ديگري از سخنان خود با برشمردن نقاط ضعف سريال «خون‌بها» ضمن اشاره به موضوع داستاني اين سريال، گفت: شخصيت فائزه (نامزد رسول) با بازي سولماز غني در اين سريال محصور مانده بود و بايد بيشتر بسط مي‌يافت تا ما درونيات فائزه را دقيق‌تر ببينيم.

وي افزود: حضور دوباره روح‌ رحيم (برادر رسول) به‌صورت ماورايي در زمان عزلت رسول به قالب كار نچسب آمد و اي كاش سبقه‌اي از رابطه‌ كنش‌مند قبلي بين رسول و رحيم را مي‌ديديم تا اين انگيزه براي مخاطب به وجود بيايد كه چرا رسول اين قدر به رحيم علاقه‌مند است؟

***

جواد مزدآبادي در پاسخ به انتقاد ماه‌رودرباره‌ي محصور‌ ماندن شخصيت «فائزه» در اين سريال، با اشاره به مشكلات شبكه درباره‌ي مساله‌ي مميزي، بيان كرد: بعضي كاراكتر‌ها بنا به دلايلي دچار مميزي شدند، شخصيت فائزه و فرشته (ليلا اوتادي) هم از آن بي‌نصيب نماندند.

مزد‌آبادي در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به شرايط سختي كه در زمان توليد سريال وجود داشت، با تشكر از محمدرضا شفيعي (تهيه‌كننده) درباره‌ي مهم‌ترين سختي‌هاي اين كار، گفت: اكثر سريال‌هاي مناسبتي در 10 تا 15 لوكشين خلاصه مي‌شوند، اما در اين كار بيش از 25 لوكشين وجود دارد كه با توجه به سرماي سخت سال 86، تعداد پرسوناژ‌ها و بازيگر‌ان و همين‌طور اكشن‌ بودن سريال، كارگرداني بسيار مشكل بود.

وي درباره‌ي فرم ديالوگ‌نويسي در فيلمنامه و انتقادي كه به اين نوع كار شده است، ضمن اشاره به كليشه‌يي شدن كارهاي ماورايي در سريال‌ها‌ي مناسبتي گفت: ما سعي كرديم به لحاظ كيفيت ساخت، استاندارد انتخاب بازيگران و فيلمنامه، از سطح‌نگري بالاتر رفته و با اشاره‌ي به‌جا به مفاهيم عاشورايي، يك سريال جذاب و جوان‌پسند را طراحي كنيم.

مزد‌آبادي هم‌چنين با انتقاد از موضوع «بازيگر سالاري» و نياز شبكه‌هاي تلويزيوني به كارهاي پرستاره تشريح كرد: وقتي يك سريال پربيننده مي‌شود كه مخاطب شخصيت اول فيلم را باور كند، ايفاي نقش رسول به عنوان شخصيت اول سريال كار ساده‌اي نبود، اما با توجه به رقابتي كه بين شبكه‌هاي تلويزيوني در ارائه‌ي كارهاي پرستاره و پربيننده وجود دارد، باعث شده است بسياري از بازيگران جوان و با استعداد در پشت خط ناشناخته بمانند.

***

در ادامه‌ي اين نشست، ايرج ملكي ـ طراح صحنه و لباس ـ با اشاره به محدوديت‌هايي كه قصه‌هاي عاشورايي براي طراح صحنه به وجود مي‌آورند، بيان كرد: سياه، غالب رنگ‌هاي عاشورايي است؛ در صورتي كه سياهي ‌رنگ نيست، بلكه يك فضاي لايتناهي و عمق ميدان تاريك است؛ طراح صحنه بايد در كنار رنگ سياه براي نمود رنگ‌هاي ديگر خلاقيت زيادي داشته باشد.

***

حبيب دهقان‌نسب ـ بازيگر نقش «شاهرخ» در سريال «خون‌بها» كه در اواسط برنامه به جمع ميهمانان اضافه شد، در ابتداي سخنانش با انتقاد از مساله‌ي مميزي‌ها در شبكه‌ي تلويزيوني ضمن اشاره به شخصيت‌هاي فرشته، رسول و شاهرخ و تشكيل مثلث سه ‌گانه توسط اين شخصيت‌ها، گفت: با وجود اين مميزي‌ها اين مثلث سه‌گانه به خط راست تبديل شد!

وي هم‌چنين درباره‌ي انتخاب اين نقش، در پاسخ به سوال اميرماه‌رو، بيان كرد: هر بازيگري بايد قدرت داشته باشد هر نوع نقشي را ايفا كند. من هم به عنوان يك بازيگر همه‌ي تلاشم اين بوده كه در درجه‌ي اول نقش را درست درك كنم تا بتوانم به خوبي ايفا كنم. احساس كردم نقش شاهرخ داراي مولفه‌هايي است كه اگر بتوانم خوب دركش كنم، مي‌تواند امتياز مثبتي در كارنامه‌ي بازيگري من باشد.

وي افزود: در مرحله‌ي اول متن فيلمنامه است كه يكسري مولفه‌ها را در اختيار بازيگر قرار مي‌دهد و بعد نقطه‌نظرات كارگردان است و در آخر تجربه‌هاي بازيگر در طول زندگي حرفه‌اي‌اش است كه نقش دارد؛ اينكه بازيگر با نگاه دقيق‌تري به اجتماع نگاه كند، زيرا ما مسائل را از اجتماع گرفته و با عبور از ذهن خود به جامعه باز مي‌گردانيم.

دهقان‌نسب هم‌چنين درباره‌ي شخصيت شاهرخ در اين سريال گفت: شاهرخ، آدمي است كه در كودكي پدرش را اعدام مي‌كنند و او نسل جوان را مقصر آن مي‌داند، از اين رو كينه‌ي عميقي نسبت به جوانان پيدا مي‌كند كه باعث مي‌شود با كشيدن جوانان به دام اعتياد از آنها انتقام بگيرد.

وي در پايان افزود: هر بازيگري با توجه به تجربه‌هايش فرمول خاصي در كار خود دارد. من نيز بعد از خواندن متن، پرونده‌اي درباره‌ي شخصيت تشكيل مي‌دهم كه چه سن و سالي دارد؟ وضعيت اجتماعي و اقتصادي‌اش چگونه است و ... تا بتوانم آن نقش را زنده كنم و به خوبي ايفا كنم.

***

به گزارش ايسنا، سريال «خون‌بها» داستان بوكسوري به نام رسول (پولاد كيميايي) است كه پس از مسابقات جهاني به ايران بر مي‌گردد، اما در بازگشت متوجه مرگ مشكوك برادرش (رحيم) مي‌شود كه در يك پيتزا‌فروشي كار مي‌كرد، صاحب اين پيتزا‌فروشي زني به نام فرشته (ليلا اوتادي) است. رسول تصميم مي‌گيرد با همكاري پليس قاتل يا قاتلان برادر خود را پيدا كند و در اين مسير به باند قاچاق مواد مخدر مي‌رسد. «خون‌بها» در سال 1385 به تهيه‌كنندگي محمدرضا شفيعي ساخته شده كه بعد از گذشت چهار سال از اول محرم سال جاري از شبكه‌ي يك سيما پخش مي‌شود.

در اين سريال بازيگراني چون: پولاد كيميايي، سياوش طهمورث، پوراندخت مهيمن، كاظم افرندنيا، ليلا اوتادي، حبيب دهقان‌نسب، عبدالرضا اكبري، سولماز غني، شهرام عبدالي، شهره سلطاني، احمد كاوري، مهدي فقيه و ... ايفاي نقش مي‌كنند.

جواد مزد‌آبادي، كارگردان اين سريال در سال‌هاي قبل كارهايي مثل «آدمخوار»، «جزيره ايكس»، «طاووس‌هاي بي‌پر» و ... را كارگرداني كرده است.

انتهاي پيام