• یکشنبه / ۲۵ مهر ۱۳۸۹ / ۱۱:۲۰
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8907-16422.166926
  • منبع : فضای مجازی

آيت‌الله يزدي: مديريت مقام معظم رهبري بعد از دوران امام راحل بي‌نظير است

آيت‌الله يزدي:
مديريت مقام معظم رهبري بعد از دوران امام راحل بي‌نظير است
رييس جامعه مدرسين حوزه علميه قم گفت: بعد از امام راحل يکي از ذخاير پرقيمتي که خداوند براي اين امت و براي شرايط اين زمان ذخيره کرده است، آيت‌الله العظمي خامنه‌اي(حفظه الله) است که ما وقتي محاسبه مي‌کنيم، اگر قرار بود که در شرايط حساسي مانند امروز کس ديگري غير از ايشان، در مقام رهبري باشد، معلوم نبود چه بر سر کشور مي‌آمد. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) آيت‌الله محمد يزدي در گفت‌وگويي در بيان ابعاد شخصيتي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي اظهار كرد: علت اين‌که پس از رحلت امام خميني(ره) و رحلت بعضي از مراجع مطرح در قم، بنده مرجعيت را اعلام کردم، اين نکته بود که بنده در طول اين فاصله زماني و جلساتي که از زمان رياست جمهوري مقام معظم رهبري برگزار شد، به پايه علمي و قدرت استنباط و اجتهاد و در حقيقت بنيه اجتهادي و استدلالي ايشان و همچنين تسلط بر علوم مختلفي که باعث اجتهاد است، پي بردم و ديدم، در رديف متخصصين قرار گرفته‌اند. وي در بخش ديگري از سخنانش خاطرنشان كرد: مديريت ايشان بعد از دوران امام راحل در حوادث بي‌نظير است، يعني کمتر کسي است که مي‌تواند در تصميم‌گيري‌ها، همانند ايشان، هم سرعت و هم دقت داشته باشد و علاوه بر آن اصول را در تصميم‌گيري رعايت کند. وي درباره تدبير رهبر معظم انقلاب اسلامي در مساله انرژي هسته‌يي نيز تاكيد كرد: مساله بسيار مهم انرژي هسته‌يي و موفقيت‌هاي کسب شده پيرامون آن، مستقيما زير نظر رهبري معظم انقلاب است؛ ايشان بارها خطاب به مسوولان گفته‌اند که مي‌توانيد خودتان کشور را اداره کنيد، رشد کشور بستگي به رشد علم دارد و....، به خصوص در جريان انرژي هسته‌يي، ما به سمت سقوط و انقطاع مي‌رفتيم؛ اما ايشان در دوره اول 4ساله آقاي احمدي‌نژاد، فلسفه را برگرداندند؛ بقيه خيال مي‌کنند که دولت اين کار را کرده، ولي من اين‌جا صريحا به شما مي‌گويم اصلا مساله انرژي هسته‌يي، فقط زير نظر شخص رهبري بوده است، يعني شخص رهبري تصميمات اصلي را مي‌گرفتند. به گزارش ايسنا دبير شوراي عالي حوزه‌هاي علميه در آستانه سفر رهبر معظم انقلاب اسلامي به شهر مقدس قم در گفت‌وگويي با مركز خبر حوزه، ابعاد شخصيتي و علمي ايشان، تدابير ايشان در اداره نظام اسلامي و ... را تبيين كرد كه متن زير حاصل اين گفت‌وگو است: *شناخت شما از آيت‌الله العظمي خامنه‌اي، به چه زماني بر مي‌گردد؟ ايشان براي گذراندن دوره تحصيلي در برهه‌اي از زمان در قم حضور داشتند، و در درس امام راحل شرکت مي‌کردند؛ البته من هم در همان درس امام راحل شرکت مي‌کردم؛ اما در آن زمان با ايشان خيلي آشنا نبودم؛ چون در درس‌هاي خارج فقه، رسم حوزه‌هاي علميه بر اين است که هر سه يا چهار نفر با هم، هم مباحثه و با يکديگر مأنوس هستند، تا به درجاتي برسند؛ و گروه ما با گروه ايشان تفاوت داشت؛ آشنايي بنده با ايشان به قبل از انقلاب، بر مي‌گردد، من براي زيارت، به مشهد مقدس مشرف شده بودم؛ براي اولين بار در مسجدي که، جلسات وعظ و خطابه داشتند، و در حال بيان يک خطبه تاريخي براي اهداف انقلاب بودند؛ متوجه شدم که جلسه، جلسه ويژه‌اي بود و طبعا تناسبات و علايق روحي ما ايجاب مي‌کرد که به ايشان نزديک شويم؛ ايشان در آن زمان از شخصيت‌هاي علمي و انقلابي مشهد بودند در جريانات کشور نيز نقش داشتند؛ بنابراين جواب اين سوال که از چه زماني با ايشان آشنا شدم، اين است که من از روزي که، امام جماعت يکي از مساجد شهر مشهد بود تا الآن که به عنوان رهبر، نظام اسلامي را اداره مي‌کنند، آشنا هستم؛ و اين نعمت خدا براي من است و اميدوارم همين نعمت تا آخر زندگي با من باشد. * آيا بعد از آن سخنراني ايشان در مشهد که سرآغاز آشنايي‌تان بود، مشکلي از سوي رژيم شاه، براي آقا، به وجود نيامد؟ در دوره‌اي، بسياري از افراد به نقاط مختلف تبعيد شدند، که مقام معظم رهبري هم، به ايرانشهر تبعيد شدند؛ با وجود آن‌که در ايرانشهر شيعه و سني وجود داشت، اما ايشان، با کلام شيواي خود، نفوذي ايجاد کرده بودند که برکات آن به وضوح ديده مي‌شد. *روابط شما در دوران پس از انقلاب با مقام معظم رهبري، چگونه ادامه پيدا کرد؟ در دوره‌هايي مانند اوايل انقلاب، معمولا نام افرادي که در جريان انقلاب قرار داشتند، برده مي‌شد؛ ما هم سعي مي‌کرديم با مقام معظم رهبري آشناتر و به ايشان نزديک‌تر شويم، تا بتوانيم علاوه بر استفاده از شخصيت معظم‌له، به نوبه خود با ايشان، همراهي داشته باشيم. در دوره رياست جمهوري آقا، من به تدريج با فضائل اخلاقي، شخصيتي و علمي ايشان بيشتر آشنا شدم؛ گاهي دفترشان رفت و آمد داشتيم، تا اين که جريان بازنگري قانون اساسي پيش آمد؛ حضرت امام(ره) دستور بازنگري قانون اساسي را صادر کردند؛ و نام من هم در نوشته حضرت امام(ره) آمده بود که بايد در اين بازنگري باشيم؛ رياست آن هم با رييس‌جمهور وقت يعني حضرت آيت‌الله خامنه‌اي بود، و جناب آقاي هاشمي هم نايب رييس بودند؛ در اولين جلسه، من به همراه آقاي دکتر حبيبي، به عنوان منشي انتخاب شديم؛ اولين کاري که بايد انجام مي‌شد، تهيه آيين‌نامه بود، من به همراه آقاي حبيبي آن را تهيه کرديم؛ کم‌کم دوران کسالت حضرت امام(ره) پيش آمد و به همين دليل رفت و آمدهاي مقام معظم رهبري و آقاي هاشمي به بيت امام(ره)، بيشتر شد، و از همين رو بود که رياست جلسه را به من مي‌سپردند؛ براي اداره اين جلسات لازم بود که بيشتر از قبل با دفتر ايشان ارتباط داشته باشيم؛ در همين رفت و آمدها بود که با روحيات، خلوص رفتاري و شخصيت والاي علمي ايشان بيشتر از قبل آشنا شدم، و اين را دريافتم که در روحيه ايشان هوي و هوس نيست. *آيا ايشان در طول دوران رياست جمهوري خود، بحث‌هاي طلبگي هم داشتند؟ بله، با اين‌که ايشان رييس‌جمهور بودند و مسووليت‌شان سنگين بود، در يک مقطع زماني به بنده گفتند که من هميشه يک بحث طلبگي و آخوندي داشتم، و الآن هم مي‌خواهم که چنين جلسه‌اي داشته باشيم؛ از من پرسيدند چه کساني، براي برگزاري چنين جلسات فقهي و علمي مناسب‌تر هستند، افرادي را براي برپايي اين جلسات طلبگي انتخاب کرديم؛ مکرراً از همان ابتدا، از ايشان شنيده‌ام که گفته‌اند، «من هيچ گاه طلبگي و کار علمي را رها نکردم»؛ جالب است بدانيد اين جلسات علمي از آن زمان تاکنون، همچنان ادامه دارد. *قدرت علمي مقام معظم رهبري را با وجود شرکت در اين جلسات علمي که تاکنون نيز ادامه دارد چگونه تبيين مي‌کنيد؟ در جريان همين جلسات بود بيشتر با توان علمي ايشان آشنا شدم؛ در مسائلي که بحث و استدلالات و اثبات و نفي‌هايي که مي‌شد، واقعا تبحر داشتند؛ شنيده‌ايد براي مجتهدين، علوم مختلفي از جمله ادبيات، رجال، درايه، تفسير، حديث و ... لازم است؛ زيرا اين‌ها، علومي هستند که بايد در مقدمات اجتهاد باشد؛ از جمله مهمترين علوم، علم رجال است، معمولا در علم رجال کمتر کسي حالت تخصصي وجود دارد، مگر بعضي از شخصيت‌هايي که کتاب‌هايي در اين زمينه نوشته‌اند؛ من در جريان همين جلسات علمي بود که متوجه شدم، آقا، در اين رشته يعني علم رجال، در رديف متخصصين قرار گرفته‌اند؛ چون نام يک رجالي که در سلسله حديث پيش مي‌آمد، مي‌ديديم که خصوصيات آن شخصيت را با تمام جزئيات ذکر مي‌کردند؛ اصلا ايشان، يک دوره پژوهش و تحقيق کامل در مورد زمان ائمه(ع) و 14معصوم(ع)، يعني يک شرح کامل از پيامبر(ص) تا امام زمان(عج)، داشتند؛ چراکه در اين دوره بود که شرح حالات ائمه(ع) را نيز بررسي مي‌کردند؛ به رجال، حديث و روايت، مخصوصا در زمان صادقين(ع) هم آشنايي کاملي پيدا کردند و اين امتياز در حقيقت در ايشان ديده مي‌شد. *مي‌توان گفت، برگزاري همين جلسات مقدمه‌اي براي روشن‌تر شدن بعد علمي مقام معظم رهبري بود؟ طبعا علائم مساله اجتهادي و علمي و مرجعيت، که متکي به مباني تعيين شده است، براي مقام معظم رهبري در همين جلسات، برايم روشن‌تر شد؛ علت اين‌که پس از رحلت امام خميني(ره) و رحلت بعضي از مراجع مطرح در قم، بنده مرجعيت را اعلام کردم، اين نکته بود که بنده در طول اين فاصله زماني و جلساتي که از زمان رياست جمهوري مقام معظم رهبري برگزار شد، به پايه علمي و قدرت استنباط و اجتهاد و در حقيقت بنيه اجتهادي و استدلالي ايشان و همچنين تسلط بر علوم مختلفي که باعث اجتهاد است، پي بردم و ديدم، در رديف متخصصين قرار گرفته‌اند؛ به همين دليل وظيفه شرعي خودم ديدم، که مرجعيت ايشان را اعلام کنم. فکر مي‌کنم اولين کسي که مرجعيت مقام معظم رهبري را در رسانه‌هاي عمومي اعلام کرد، من بودم که اين مهم را در خطبه‌هاي نماز جمعه تهران اعلام کردم. *واکنش‌ها، پس از اعلام مرجعيت چگونه بود؟ بنده اين کار را در شرايطي که بسياري از هم دوره‌اي‌ها و دوستان من مخالف آن بودند، صورت دادم؛ برخي همکاران و دوستان به من ايراد گرفتند و حتي با من دعوا کردند؛ جالب است بدانيد، کساني که امروزه به موقعيت علمي و مرجعيت آقا سخت علاقه مند هستند، در آن روز به بنده ايراد مي‌گرفتند که چرا مرجعيت مقام معظم رهبري را اعلام کردم. *واکنش شخص مقام معظم رهبري نسبت به اعلام مرجعيت‌شان چه بود؟ ايشان به من گفتند: چون شما به من وابستگي داريد از اين به بعد صحيح نمي‌دانم ترويج مرا به عهده بگيريد و در مجامع عمومي از من تعريف کنيد و در يک کلام به بنده گفتند، من راضي نيستم؛ اين نشان از تواضع بسيار بالاي معظم‌له است؛ جالب است بدانيد که ايشان درس خارجي را شروع کرده بودند، من تصميم گرفتم که در آن کلاس شرکت کنم؛ در دو يا سومين جلسه بود که به من گفتند، شما چرا مي‌آييد؟ گفتم بالاخره درس است و من هم علاقه‌مندم شرکت کنم؛ ايشان گفتند من راضي نيستم، شما نبايد بياييد، من را نهي کردند؛ فلسفه اين کار، بعد ها براي من روشن شد؛ آدم مي‌بيند که بعضي‌ها دنبال اين هستند که شاگردان شناخته شده و رساله‌اي دشته باشند، اما مقام معظم رهبري خطاب به من فرمودند که راضي نيستم در کلاس درس من باشي و من را ترويج کني؛ مجموع اين عوامل، نشان از عمق خلوص و صفا و تواضع شان دارد، اين هم از جمله شرايط مرجعيت است؛ اين امر مصداق بارز ترک هوي و هوس و دوري از رياست و مقام است که ايشان به معناي کامل کلمه، آن را به مرحله اجراء درآوردند. *بعد علمي و دانش فقهي مقام معظم رهبري و همچنين مرجعيت ايشان را بيشتر تشريح کنيد؟ رتبه علمي يک مساله است و مرجعيت رسمي مساله ديگر؛ کم نيستند شخصيت‌هايي که داراي مقامات برجسته علمي هستند، اين‌طور نيست که هرکس ملا شد، بتواند مرجع باشد و يا هرکس مرجع هست، درجات علمي فوق العاده بالايي دارد؛ اين‌ها در حقيقت دو فصل حساب مي‌شوند؛ درباره شخصيت علمي آيت‌الله خامنه‌اي، همان‌طور که خود ايشان گفته‌اند، هيچ گاه طلبگي و در راه علم بودن را کنار نگذاشتند؛ حتي در سمت رهبري که مسووليت سنگيني است، کار علمي ايشان مداوم بوده و اوقاتي را به مطالعه اختصاص داده‌اند؛ اين يکي از خصوصيات ايشان است؛ ممکن است گاهي، فردي که به عنوان شخصيت علمي شناخته مي‌شود و واقعا هم عالم است وقتي وارد يک کار سياسي و اجتماعي مي‌شود، آهسته آهسته از نظر علمي ضعيف شود، بنيه علمي و حتي مباني و اصول را فراموش کند، اما مقام معظم رهبري، بر عکس اين دسته از افراد، با وجود قرار گرفتن در سمت بسيار مهم رهبري، از نظر علمي، روز به روز قوي‌تر شده‌اند و اين يک امتياز براي معظم‌له است؛ چرا که هم در زماني که پست مهم رياست جمهوري و هم زماني که به سمت رهبري رسيدند اشتغال تحصيلي‌شان را فراموش نکرده و کنار نگذاشته‌اند. * با وجود مشغله‌هاي بسيار فراوان معظم له در اداره نظام اسلامي، چگونه کار علمي مداوم خود را دنبال مي‌کنند؟ بعضي خيال مي‌کنند که ايشان چون مشغله رهبري دارند فرصت پرداختن به مباحث علمي را ندارند، در صورتي كه شخصيت‌هايي هستند که در عين اشتغال به مسائل سياسي به دليل آوردن همان مسائل در کارهاي علمي، بنيه علمي‌شان قوي‌تر مي‌شود. براي نمونه مساله‌اي در مورد «ديه» در دوراني که رياست قوه قضائيه به عهده بنده بود، برايم پيش آمد که در رساله عمليه همه مراجع عنوان شده بود؛ اما تا رسيديم به بحث اَعام ثلاثه، مقام معظم رهبري به بنده گفتند، اين بحث را بياور در همان جلسات هفتگي ايشان در پاسخ به سؤالي که داشتم گفتند، من تمام روايات در اين زمينه را بررسي کردم و به يک نکته هم رسيده‌ام؛ وقتي آن را به من اعلام کردند؛ گفتم فتواي شما هم همين است، فرمودند، بله همين است؛ با اين نظر شرعي بسياري از کارهاي قضايي ما تسهيل پيدا کرد؛ حتي ايشان در مورد همين فتوا که به مشکلي براي ما در قوه قضائيه تبديل شده بود، به قم آمدند و با بسياري از مراجع، از جمله آيت‌الله العظمي گلپايگاني (ره) ديدار کردند و مشکل اين مسئله را حل کردند. از اين قبيل مسائل در فروعات مختلفي که پيش آمده به ما نشان مي‌دهد که پايه علمي مقام معظم رهبري، بسيار بالا و در درجه ممتاز قرار دارند. *تدابير مقام معظم رهبري در مديريت حوادث را چگونه مي‌بينيد؟ در پاسخ به اين سؤال بايد ابتدا منظور از حوادث روشن شود؛ در متن قانون اساسي به عنوان يکي از شرايطي که فقيه بايد داشته باشد تا خبرگان او را براي رهبري انتخاب کنند، همين مسئله قدرت مديريت امت اسلامي است، آيت‌الله خامنه‌اي نشان داده‌اند، آن را داشته و عملياتي کرده‌اند. مقصود از مديريت امت اسلامي از نظر ما، مديريت حوادث است که باز منظور از حوادث، مسائل جزئي فقهي نيست، بلکه منظور چيزهايي است که به کل امت و جامعه بر مي‌گردد و بايد مشکل جامعه را حل کند؛ امام معصوم(ع) يا امام زمان(عج) خودشان در زمان غيبت، ارجاع داده‌اند که در حوادث به فقيه واجدالشرايط رجوع کنيد، مقصود حوادثي است که تصميم گيري در رابطه با آن، نفع يا ضررش به همه امت مي‌رسد؛ خوشبختانه در طول 20 سال رهبري آقا، با وجود آن که به اندازه 100 سال حادثه براي کشور پيش آمد، اما مديريت ايشان بعد از دوران امام راحل در حوادث بي نظير است، يعني کمتر کسي است که مي‌تواند در تصميم گيري‌ها، همانند ايشان، هم سرعت و هم دقت داشته باشد و علاوه بر آن اصول را در تصميم‌گيري رعايت کند. * حوادث دوران امام (ره) و مقام معظم رهبري، چه تفاوت‌هايي با هم دارند؟ همچنين اشاره‌اي به شاخصه‌ها تصميم‌گيري ايشان، بفرماييد؟ در زمان امام (ره) حوادث مهمي وجود داشت، شايد سخت‌ترين حادثه براي ايشان، جنگ تحميلي بود که مسووليت سنگين آن را، به عهده بزرگواراني، در درجه اول آيت‌الله خامنه‌اي و بعد جناب آقاي هاشمي، گذاشتند و غير از جنگ حوادث ديگري مانند جريان بني صدر و ... به وجود آمد که باز شاهد مديريت اصولي و صحيح امام راحل بوديم، اما حوادث زمان آيت‌الله خامنه‌اي مثل محاصره اقتصادي، فتنه اخير، احيانا بروز اختلافات در بين جمع‌هاي حساس کشور، مانند قواي سه گانه رخ مي‌دهد، ايشان وظيفه داشته و دارند که طبق قانون اساسي اين مشکلات را رفع کند. در کل وقتي به حوادث دوران رهبري حضرت آيت‌الله خامنه‌اي نگاه مي‌کنيم، مي‌بينيم تصميم گيري معظم‌له در حل اين مشکلات، بسيار به جا بوده، مثلا عده‌اي در رابطه با آمريکا با رهبري گفت‌وگو مي‌کردند، اما ايشان مي‌گفتند؛ من هنوز نسبت به اين‌ها بي اعتمادم؛ نمونه اخيرش اوباما است که با شعار تغيير آمد؛ خيلي‌ها اميدوار بودند که رابطه با آمريکا برقرار شود، اما رهبر معظم انقلاب مي‌فرمودند؛ بايد صبر کرد تا ببينيم چه مي‌کنند؛ ايشان در رابطه با شعار تغيير اوباما تعبير بسيار زيبايي را به کار بردند و گفتند، «اگرچه اين‌ها يک دستکش مخملي در دست دارند، اما زير اين دستکش مخملي، مشت آهني دارند»؛ اين تعبير بسيار زيبا و فني است؛ يعني بعضي‌ها در گفت‌وگوي سياسي با نرم‌ترين کلمات حرف مي‌زنند، اما هدف شان چيز ديگري است. اين نکته مهمي است که رهبري بايد اين قدرت را داشته باشد که به عمق کلمات نرم دشمنان پي ببرد و فريب نخورد. مقام معظم رهبري در اين فراز و نشيب‌ها مانند تحريم‌هاي اقتصادي، فتنه اخير و از همه اين‌ها مهمتر مسئله انرژي هسته‌اي و يا در مسائلي از قبيل ايجاد اعتماد به نفس در جامعه و بين مسئولين نظام، که امام راحل آن را دنبال مي‌نمودند، بيش از هر کس ديگري دنبال کردند و آن را در جامعه ايجاد نمودند. * تدبير رهبر معظم انقلاب در مساله انرژي هسته‌يي، چگونه بود؟ مساله بسيار مهم انرژي هسته‌يي و موفقيت‌هاي کسب شده پيرامون آن، مستقيما زير نظر رهبري معظم انقلاب است؛ ايشان بارها خطاب به مسوولان گفته‌اند که مي‌توانيد خودتان کشور را اداره کنيد، رشد کشور بستگي به رشد علم دارد و....، به خصوص در جريان انرژي هسته‌يي، ما به سمت سقوط و انقطاع مي‌رفتيم؛ اما ايشان در دوره اول 4ساله آقاي احمدي‌نژاد، فلسفه را برگرداندند؛ بقيه خيال مي‌کنند که دولت اين کار را کرده، ولي من اين‌جا صريحا به شما مي‌گويم اصلا مساله انرژي هسته‌اي، فقط زير نظر شخص رهبري بوده است، يعني شخص رهبري تصميمات اصلي را مي‌گرفتند. * مديريت مقام معظم رهبري در صحنه‌هاي سياسي کشور را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ تدبير ايشان در مسائل داخلي و مخصوصا جريان فتنه، که تقريبا همه مردم در جريان آن هستند، تدبيري جامع، گويا و کامل بود که در مقاطع مختلف، کشور و ملت را نجات داده است؛ به طور مثال در جلسه‌اي در خصوص فتنه اخير من خيلي ناراحت بودم و مي‌خواستم گريه کنم، اما آقا به من اميدواري دادند که ناراحت نباش اين مساله هم مي‌گذرد؛ يک شخصي همانند رهبر معظم انقلاب که دراين سطح، مسووليت امت اسلامي را دارد، من خيال مي‌کنم امام عصر(عج) ايشان را کمک مي‌کنند؛ البته من نمي‌گويم امام زمان(عج) به ايشان پيغام مي‌دهند و يا ايشان به محضر امام (عج) مي‌رسند، بلکه نمي‌گويم مي‌شود، امام زمان (عج) ايشان را تنها بگذارند، چرا؟؛ چون در برخي قضايا، کل امت و جامعه اسلامي در معرض خطر قرار مي‌گيرد و مقام معظم رهبري هم مسووليت حفاظت از اين امت را دارد و اگر امام عصر(عج) ايشان را تنها بگذارد و در تصميم‌گيري اشتباه کند، جامعه اسلامي آسيب مي‌بينند؛ بنابراين، عنايت خاص امام زمان(عج) را، من پشت سر همه تدبيرهاي مقام معظم رهبري مي‌بينم؛ به همين دليل هم گاهي ايشان به قم مي‌آيند و بر مي‌گردند، بدون اين که کسي متوجه شود، به همين دليل معتقدم ايشان عالي‌ترين تدبير را در حوادث دارند، بعد از امام راحل يکي از ذخاير پرقيمتي که خداوند براي اين امت و براي شرايط اين زمان ذخيره کرده است، آيت الله العظمي خامنه‌اي(حفظه الله) است که ما وقتي محاسبه مي‌کنيم، اگر قرار بود که در شرايط حساسي مانند امروز کس ديگري غير از ايشان، در مقام رهبري باشد، معلوم نبود چه بر سر کشور مي‌آمد. انتهاي پيام
  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha