احمد خوشنويس در آغاز كار خود در بنياد پژوهشي پارسه ــ پاسارگاد از برنامهريزي براي كاوش باستانشناسي در شهر استخر، حمايت از كار افرادي كه در تخت جمشيد (پارسه) فعاليت ميكنند و جستوجو براي يافتن بقاياي جسد كوروش خبر داد.
رييس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ابتدا دربارهي سمت جديد خود در بنياد پژوهشي پارسه ــ پاسارگاد، توضيح داد: رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اعلام كرد كه مسؤوليتهاي خود را دربارهي اين پايگاه به رييس پژوهشگاه تنفيذ ميكند و بنياد پارسه ــ پاسارگاد مانند يكي از پژوهشكدهها زير نظر پژوهشگاه قرار ميگيرد. به اين ترتيب، مدير بنياد پژوهشي پارسه ــ پاسارگاد (محمدحسن طالبيان) بهعنوان مدير اجرايي در مقام خود ميماند؛ ولي سياستگذاريها و انجام كارهاي كلي برعهدهي من خواهد بود.
او دربارهي اولويتهاي كاري خود در بنياد پژوهشي پارسه ــ پاسارگاد گفت: مستندنگاري بناها انجام شده و ميدانيم بناها و ستونها چه وضعيتي را در دورههاي گذشته داشتهاند؛ ولي بازگرداندن آنها به حالت پيشين يك پروسه و فرآيند سخت است. البته وقتي يونانيها را به ايران دعوت كرده بودم، متوجه شدم آنها بهراحتي با استفاده از سنگهاي جديد، بناها را بازسازي ميكنند، اما در تخت جمشيد اجازهي چنين كاري را نداريم. در واقع، منشورهايي كه ايران از آنها تبعيت ميكند، اجازهي بازسازي را به ما نميدهند، ولي اين امكان وجود دارد كه اشيايي را كه از قطعات سنگي وجود دارند، به جاي خود بازگردانيم كه اين پروسه در حال انجام است.
خوشنويس بيان كرد: وقتي به مرحلهي بازسازي وارد شويم، ممكن است با مشكل روبهرو شويم. در آن زمان، بايد صاحبنظران بزرگي را از سراسر دنيا دعوت كنيم تا بهطور مثال، قسمتي از يك كاخ را با مصالح جديد بتوانيم بازسازي كنيم. البته اين بحثها به برنامههاي درازمدت مربوط هستند.
او با اشاره به اينكه من در وهلهي نخست از گروهي كه در تخت جمشيد هستند و فعاليت ميكنند، حمايت ميكنم، اظهار كرد: براي شهر استخر (در مجموعهي تخت جمشيد) برنامهي كاوش داريم. با ايتالياييها صحبت كردهام و اميدوارم شهر استخر را بهعنوان يك مجموعهي جديد در يكي دو سال آينده به مردم ايران تقديم كنم.
خوشنويس در ادامهي اين گفتوگو در پاسخ به اين پرسش كه آيا صحت دارد شما برنامهاي براي كاوش در محوطهي آرامگاه كوروش داريد؟ بيان كرد: ما يك پرسش تاريخي داريم و يك نفر بايد به اين پرسش پاسخ دهد تا كلي از فرضيهها حل شوند.
او در اينباره توضيح داد: معتقدم مقبرهي كوروش يك نوع مقبرهي مصطبهيي (پلهپلهيي) مصري است. در اين نوع از آرامگاهها، يك آرامگاه كاذب وجود دارد كه داخل آن چيزي نيست؛ اما اصل مقبره در سردابي زير زمين واقع شده است. همچنين وصيتنامهاي كه از كوروش نقل شده، مبني بر اينكه از همراهانش ميخواهد او را در خاك ايران دفن كنند، اين فرضيه را قويتر ميكند و نشان ميدهد كه كوروش نميتوانسته در ساختماني كه دور آن سنگ است، قرار گرفته باشد. در واقع، چيزي شبيه همان مقبرهي مصطبهيي بايد زير زمين وجود داشته باشد.
وي يادآوري كرد: علاوه بر اين، شيب قسمت فوقاني مقبرهي كوروش، كپي از نوع مقبرهسازيهاي ايران در زمانهاي گذشته است. به اين ترتيب كه آرياييها در طول مهاجرت خود از كنار درياي مازندران به سمت پايين، مقبرهها را بهصورت خرپشتهيي (با تكيهي دو سنگ به هم) ميساختند كه مانند همين مدل بالاي مقبرهي كوروش وجود دارد.
او با بيان اينكه يك فرضيه ميگويد آرامگاه كوروش يك مقبرهي كاذب دارد كه داخل آن چيزي نيست و مقبرهي اصلي ممكن است زير زمين باشد، گفت: يك فرضيهي ديگري نيز وجود دارد و آن اين است كه اگر كوروش به دست قوم «هون» كشته شده باشد و قرار بوده است، جسد او از منطقهاي بسيار دور به پاسارگاد برسد، حتما پوسيده ميشد. بنابراين احتمال اينكه اين بدن موميايي شده و مانند پادشاههاي مصري زير سردابي قرار گرفته باشد، وجود دارد.
خوشنويس ادامه داد: با تمام اين توضيحها تصور ميكنم اگر احيانا جسدي از كوروش وجود داشته باشد، ممكن است در سردابهاي زير اين مقبره و حدود 35 متري عمق زمين باشد كه اين را بايد با دستگاههاي فني يا صوت شناسايي كرد. اگر چنين چيزي وجود داشته باشد، معتقدم بهعنوان يك ايراني و يك حافظ ميراث فرهنگي بايد نسبت به حفظ آن اقدام كنيم و پيش از اينكه نگران رطوبتكشي سقف و سنگهاي بيرون آرامگاه باشيم، بايد از وجود چنين مجموعهاي در زير آن مطمئن شويم.
وي تأكيد كرد: تلاش ميكنم، پيش از كاوش با كمك متخصصان از وسايل فني براي شناسايي چنين مجموعهاي استفاده كنيم.
او در پاسخ به اينكه براساس گفتههاي شما، آيا قبول داريد بهدليل وجود سد سيوند ممكن است رطوبت در اين محل به آرامگاه كوروش آسيب برساند؟ گفت: چرا نه؟ ممكن است. ما بايد از آثار تاريخي در برابر تمام عناصر فرسايشي مانند آلودگيهاي كارخانه و صوت ناشي از شكست معادن يا گذر ريل قطار حفاظت كنيم. البته دربارهي رطوبت هنوز چيزي ديده نشده و گزارش خاصي ارائه نشده است.
رييس پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در پايان اضافه كرد: در دورهاي كه قوم پارس در پاسارگاد استقرار داشت، اين منطقه سرسبز بود و تمام باغ پاسارگاد و باغي كه روبهروي كاخ كوروش بود نيز سرسبز و مصفا بود. اگر روزي بخواهيم آنچه را كه در پاسارگاد بوده، براي مردم تصوير و باغ تاريخي آن را احيا كنيم، اين رطوبت بهعنوان مشكل نخواهد بود، زيرا مشكل اساسي ما اين است كه چطور با اين رطوبتها مراقب ساختمانها باشيم.
انتهاي پيام
نظرات