بهروز غريبپور : اپراي «حافظ» با حافظ شکل گرفته در ذهن خيليها متفاوت است
بهروز غريبپور در جلسه نقد و بررسي چهار اپراي خود گفت: نمايش عروسکي با موسيقي معنا پيدا ميکند و نمايش عروسکي بدون موسيقي ميميرد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، بيستوسومين نشست کانون تئاتر رنگين کمان با موضوع نقد چهار اپراي عروسکي "مکبث"، "مولوي "، "عاشورا" و "رستم و سهراب" عصر روز گذشته با حضوربهروز غريبپور، کارگردان اين اپرا علي پاکدست طراح عروسک بهزاد عبدي آهنگساز و مهين بهرامي به عنوان منتقد جلسه و بهزاد صديقي مدير جلسه و نمايشنامه نويس و منتقد برگزار شد.
در ابتداي جلسه بهروز غريبپور در مورد خيمه شب بازي و نمايش عروسکي گفت: سال 1349 را ميتوان مرگ خيمه شب بازي ايران محسوب کرد زيرا هنرمندان به سمت مدرن ساختن سوق پيدا کرده بودند و تمايلي به خيمه شب بازي نشان نميدادند.در آن سالها تصميم گرفتم هنر خيمه شب بازي را زنده کنم و هم کانون اين هنر جاني دوباره گرفته و عروسک "مبارک " شخصيت جهاني دارد.
وي افزود: موسيقي و کلام آهنگين نقش اساسي در نمايش عروسکي دارد. براي ساخت کارهاي عروسکي به عنصر موسيقي جذب شدم و بيش تر کارهايي که به روي صحنه بردم موزيکال بوده زيرا معتقدم اگر موسيقي را از نمايشهاي عروسکي حذف کنيم اين نمايش ميميرد.
اين کارگردان تئاتر عروسکي در مورد چگونگي به وجود آمدن ايده اپراي عروسکي گفت: اپرا به شکل عروسکي براي اولين باراتفاق افتاده است. ايده اپراي عروسکي را در سال 83 پذيرفته شد و اپراي رستم و سهراب را براي اولين بار به روي صحنه بردم که با استقبال خوب مخاطب روبرو شد.
وي تصريح کرد: چهار اپراي عروسکي با الهامي از فرهنگ غرب است ولي چهار اپراي عروسکي يک اثر کاملا ملي به شمار مي رود و با اپراي غربي تفاوت هاي عمدهاي دارد.
علي پاکدست در خصوص ساخت عروسكهاي اين اپرا گفت: افراد گروه علاوه بر بازي تواناييهاي ديگري هم داشتند و در بخش ساخت و دوخت لباس عروسک مشغول ميشدند، عروسک کمک ميکردند. ساخت عروسکها را با توجه به داستان و شخصيت کاراکترها و توافق گروه ميساختيم در ساخت و ايده ساخت عروسک بهروز غريب پور نقش موثر و پر رنگي داشت.
غريب پور در ادامه اين نشست ياد آور شد: زماني که هنري را از يک فرهنگ ديگر مانند اپرا ميبينيم، بايد به آن چيزهايي اضافه کنيم و شکل ديگري مطابق با فرهنگ خود به آن دهيم اضاف کردن به يک هنر جزء ضرورتهاي يک کار هنري است. در مورد ساخت عروسکهاي نخي تجربهي حرفهاي چنداني نداشتيم و تلاشها فراواني براي ساخت اين عروسکها انجام داديم و به درهاي بستهي متعددي خورديم تا بتوانيم اپراي عروسکي را خلق کنيم.
مهين بهرامي منتقد اين جلسه در ادامهي صحبت هاي غريب پور گفت: هنر ايراني بسيار ظريف و قابل تامل است زيرا ما ملتي هستيم که با شعر و هنر زندگي ميکنيم و هنر ايراني در دنيا شناخته شده است. غريب پور از جمله هنرمنداني است که با قدرت و نو آوري و همت بلند کار ميکند.
وي در مورد چهار اپراي عروسکي افزود: طراحي شخصيتهاي نفرين شده در اپراي عاشورا طوري بود که حس نفرت را در تماشا گر نسبت به شخصيت به وجود ميآورد و معناي ايثار بزرگان کربلا که براي جهانيان شخصيتهاي شناخته شدهاي هستند بسيار غني آورده شده بود و نشان ميدهد ايثار براي يک چيز با ارزش چقدر اهميت دارد.
وي خاطر نشان کرد: شروع اپراي "عاشورا" با تعزيه و موسيقي و شعر آهنگين بود که اين موسيقي تعزيه براي همه آشنايي دارد و اين موجب شد مخاطب در لحظه اول با اپرا ارتباط برقرار کند.
وي در مورد اپراي "رستم و سهراب" گفت: رستم و سهراب را نميتوان با هيچ اسطورهاي در تمام دنيا مقايسه کرد و زيباترين قصهي شاهنامه است و اين قصه با قدرت و توانايي بسياري نوشته شده و چيزي براي يک اسطورهي جهاني و تراژيک کم ندارد. هر شاهنامه دوستي با ديدن رخشهاي اين اپرا کاملا ميتواند آن را به عنوان يک رخش بپذيرد و رقصهاي خاص اسبها بسيار ديدني بود.
بهرامي در مورد اپراي "مولوي" ياد آور شد: در اين اپرا بايد آهنگسازي کار را تحسين کرد و عروسکهايي که بسيار زيبا چرخش دارند که گاهي فراموش ميکنيم که عروسکها به نخ متصل هستند. وجود عروسکهاي متعدد در صحنه طبيعي و گيرا جلوه ميکند.
اين پژوهشگر اضافه کرد: هيچکس به جز يک گروه ايراني نميتوانست، اپراي مولوي را به اين زيبايي به روي صحنه ببرد زيرا همهي ما با مولوي مانوس هستيم و مردم ما جدايي را بهتر از ملت هاي ديگر درک ميکنند زيرا در فرهنگ چند هزار سالهي ما همه نوع غمگيني و دشواري را تجربه کردند. غريب پور توانست اين غم و اندوه را در فضايي شاد به مخاطب نشان دهد.
بهرامي اپراي"مکبث" را اينگونه توصيف کرد: مکبث تراژدي شکسپير از شاهکارهاي ادبيات جهان است و نميتوانم اين اسطوره را با رستم و سهراب مقايسه کنم در اين اپرا خونريزي و خيانت به صورت قابل توجهي
به نشان داده شده و بايد اين اپرا به کشورهايي خارجي برود که به شکسپير اهميت ميدهندتا آنها نگاه جديد نسبت به مکبث شکسپير را ببينند.
وي ياد آور شد: در اپراي مکبث از کودکانه ترين عناصر شروع و با بالاترين تفکر به پايان مي رسد.
بهزاد عبدي آهنگساز 2 اپرا در ادامه نشست گفت: آشنايي من با بهروز غريب پور در فستيوال اوکراين صورت گرفت و قرار شد براي اپراي اين کارگردان آهنگسازي کنم و سعي کرديم دو اپراي ما با اپراي اروپا کاملا متفاوت باشد و اپراي ايراني را به روي صحنه ببريم. در اپرايي که در اروپا اجرا ميشود نقشهاي منفي "باس" ميخوانند ولي در اپرايي که ما به روي صحنه برديم نبايد نقشهاي منفي آواز ميخواندند تا صدايي زيبا در ذهن مخاطب شکل بگيرد و نقش هاي منفي اپرا مانند تعزيه "اشتلم" ميخوانند.
غريبپور در مورد اجراي اپراي "حافظ" گفت: در ساخت کارهاي خود بسيار سختگيري ميکنم و هم به گروه و هم به خودم سخت ميگيرم و به همين خاطر متن اپراي حافظ را هشت بار پاره کردم زيرا حافظ جزء مفاخر ملي ما است و احساس کردم شايد درکي که از حافظ دارم با حافظ واقعي فاصله داشته باشد. اپرا حافظ من با حافظ شکل گرفته در ذهن خيلي ها متفاوت است زيرا خيليها آن را خلوت نشين ميدانند، ولي من طور ديگري آن را به تصوير ميکشم.
انتهاي پيام
- در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
- -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
- - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای دین مبین اسلام باشد معذور است.
- - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نظرات