بيش از يكسال از آغاز بافت قاليچهي صلح و دوستي در مجموعهي تاريخي ـ فرهنگي سعدآباد ميگذرد. قرار بود، اين قاليچه در مدت يكسال آماده و از طريق يونسكو بهعنوان پيام صلح ايران به سازمان ملل تقديم شود؛ اما با رفتن مدير اين مجموعه (عشرت شايق) به نظر ميرسد، قاليچهي صلح و دوستي نيز از اين مكان منتقل شده است!
به گزارش خبرنگار بخش صنايع دستي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بافت اين فرش كه از همان ابتدا با بحثهايي همراه بود و ديگر شركتهاي فرش، مدعي ايدهپردازي آن بودند، از مردادماه سال 1387، زودتر از مراسم رونمايي و افتتاحيهي آن آغاز شد و قرار بود، با گره شخصيتهاي برجستهي داخلي و خارجي بهعنوان نماد صلح تكميل شود.
عشرت شايق در پاسخ به ادعاهايي كه آن زمان دربارهي مالكيت ايدهي بافت اين فرش از سوي برخي شركتها مطرح شده بودند، به صراحت گفت: ايدهي بافت اين فرش از تيرماه سال 1387 ايجاد شده است و به روزهاي نخست حضورم در اين مجموعه (سعدآباد) برميگردد. در ضمن، اين ايده به يك نفر تعلق ندارد و ايدهي مردم ايران است و هيچكس نبايد ادعاي ثبت اين ايده را داشته باشد، چون ايدهي آن مهم نيست، بلكه عملياتي كردن آن اهميت دارد.
به گفتهي شايق، بافت قالي صلح و دوستي از اول تيرماه 1387 آغاز شد و طرح آن با حضور معاون پيشين فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در مردادماه همان سال در شهر تبريز رونمايي شد.
شايق در نخستين مصاحبههاي خود (مهرماه 1387) دربارهي قاليچهي صلح و دوستي گفته بود، بافت اين قاليچهي سه مترمربعي، هشتماه طول ميكشد. همچنين حسين جعفري ـ معاون پيشين فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ـ پس از گذشت مدتي از بافت اين فرش، بيان كرد كه بافت اين فرش يكسال كمتر يا بيشتر به امكانات فراهمشده بستگي دارد؛ ولي شايق بار ديگر و در پيشبينيهاي بعدي خود، مدت زمان آماده شدن قاليچهي صلح و دوستي را يكسال اعلام كرد.
از زماني كه بافت قاليچهي صلح و دوستي آغاز شده است، تير يا مردادماه 1387، در هر صورت بيشتر از يكسال ميگذرد؛ اما نهتنها اين قاليچه هنوز آماده نشده است، بلكه دار قالي نيز در كاخ نگارستان (ساختماني در سعدآباد كه پيش از اين، دار قالي در آنجا بود) قرار ندارد و دار قالي صلح و دوستي جاي خود را به نمايشگاههاي موقت ديگري سپرده است.
اين روزها اگر قصد ديدن كاخ نگارستان را داشته باشيد، حتا بليتفروش مجموعهي سعدآباد هم متذكر ميشود كه قالي صلح و دوستي ديگر آنجا نيست.
اين اتفاق درحالي افتاده است كه چونلي هان ـ رييس دفتر منطقهيي يونسكو ـ در مراسم سالگرد بافت قاليچهي صلح و دوستي كه مردادماه امسال در سعدآباد برگزار شد، گفت: اين فرش بهعنوان تنها اثر برجستهي عصر حاضر در زمينهي صلح و دوستي ثبت و در اجلاس دوسالانهي سازمان يونسكو با حضور رؤساي كشورهاي مختلف بهنمايش گذاشته ميشود.
شايق برنامههاي زيادي براي اين قاليچه داشت و ميخواست، اين فرش را مانند مشعل المپيك از 30 تا 40 كشور جهان عبور دهد و نمايشگاههاي بزرگ صنايع دستي را در كشورهاي محل عبور اين قالي برپا كند؛ اما بهنظر ميرسد، با رفتن او از اين مجموعه، بافندهي قالي صلح و دوستي هم كه از آذربايجان شرقي آمده بود، ترجيح داد، دار اين قالي را از مجموعه خارج كند! همچنين بهنظر ميرسيد، شايق با مديريت در موزهي قرآن كريم، ميخواست اين ايدهها را در مكان ديگري محقق كند كه با انتخاب فخرالدين صابري بهعنوان مدير موزهي قرآن، اين امر محقق نشد.
درحاليكه مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري حاضر به خبري شدن موضوع انتقال قالي صلح و دوستي از سعدآباد نيستند، جعفر شهابي ـ مسؤول بافت اين فرش ـ كه اكنون طرح و دار اين قالي را با خود به آذربايجان شرقي برده است، به خبرنگار ايسنا گفت: دار قالي صلح و دوستي را با خود به تبريز آوردم و نمايشگاه جنبي آن را هم از سعدآباد جمع كردم. وقتي مدير مجموعهي سعدآباد (شايق) رفت، من هم با مدير ديگري آشنايي نداشتم و ديدم دار در گوشهي اين مجموعه معطل ميماند. بنابراين براي اينكه آن را تمام كنم، به تبريز آوردم. تاكنون تمام هزينههاي اين قالي را شخصا پرداختهام و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري براي اين كار كمكي نكرده است.
اگرچه سرمايهگذاري فرهنگي روي فرش همواره مغفول مانده و اين هنر از حمايت مالي و معنوي بخش دولتي بيبهره بوده است، اما نگراني مسؤول بافت اين قالي از بلاتكليفي سرمايهي صرفشده و بافت آن در زمان مديريت جديد، درحالي مطرح ميشود كه شايق، پيشتر در گفتوگوهاي خود تأكيد كرده بود: اين طرح (قالي صلح و دوستي) براي هريك از ما (خود و بافندههاي آن) منافع مالي ندارد و هرچه هست، پيام فرهنگ و تاريخ است. اين قاليچه در اين معنا خود را پيدا ميكند، نه در عالم مادي.
با اين حال، شهابي تأكيد كرد كه با انتقال فرش از سعدآباد به تبريز فقط ميخواهد، آن را سريعتر ببافد، چون بافندهها را از تبريز به سعدآباد آورده بود و آنها مدت زيادي را آنجا معطل بودند. علاوه بر اين، بافت فرش در آن مكان خيلي كند پيش ميرفت و ضرر مالي بسياري تحميل شده است.
شهابي براساس گفتههايش قصد دارد، پس از پايان بافت قالي صلح و دوستي، آن را به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري تقديم كند تا اين سازمان طرح خود را (يعني اهدا به سازمان ملل) اجرا كند، چون آنها فقط مسؤوليت بافت اين قالي را برعهده دارند.
به گزارش ايسنا، عشرت شايق تيرماه امسال در گفتوگويي اعلام كرده بود: تاكنون سهميليون گره به دار اين قالي زده شده است و تا پايان كار، يكميليون گره ديگر باقي مانده است و در ماههاي ديگر، كار بافت آن تمام ميشود.
يكماه پس از آن، در مراسم سالگرد بافت اين قالي كه مسؤولان يونسكو، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و نمايندگان رسانهها حضور داشتند، اعلام شد: تا آن زمان، 30هزار نفر به دار اين قالي گره زدهاند. اين درحالي است كه به گفتهي جعفر شهابي، تاكنون فقط 10 سانتيمتر از اين قالي بافته شده است.
البته طرح قالي صلح و دوستي كه بخشي از متن كتيبهي كوروش به چند زبان بود و هنرمندان تبريزي آن را طراحي كرده بودند، دوماه پيش از انتقال فرش، همزمان با رفتن عشرت شايق از سعدآباد، با طرح استاد فرشچيان تغيير كرد و البته منشور كوروش هنوز نقش اصلي آن است.
شهابي كه اكنون طرح جديد قالي صلح و دوستي اثر استاد فرشچيان را در اختيار دارد، گفت: وقتي طرح تغيير كرد، دار جديدي را برپا كرديم. البته طرح قبلي هم خيلي بافته نشده بود، ما دوباره براساس نقش جديد، بافت اين قالي را آغاز كرديم كه تا زمان انتقال، فقط 10 سانتيمتر آن بافته شده بود.
او دربارهي اينكه مگر مالكيت شخصي اين قالي و طرح را دارد كه آن را منتقل كرده است؟ اظهار كرد: طرح اين قالي از عشرت شايق است؛ اما بافت و تمام هزينههاي آن با ما بوده است. اكنون بافت اين قالي در تبريز ادامه دارد و كار متوقف نشده است.
به استناد تمام صحبتهاي عشرت شايق دربارهي قالي صلح و دوستي و فراگير دانستن اين طرح و ايدهي مردمي آن، چگونه ميشود كه با رفتن او از اين مجموعه، قالي صلح و دوستي هم از مجموعهي سعدآباد منتقل ميشود و پس از آنكه برخلاف اطلاعرساني سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، شايق مدير موزهي قرآن نشد، اين قالي به تبريز انتقال يافت؟!
همچنين درحاليكه حراست مجموعهي سعدآباد نسبت به ورود و خروج هر چيزي حساسيت نشان ميدهد، چگونه دار اين قالي بهراحتي از مجموعه خارج شده است؟! مسؤوليت حفظ اين طرح كه با عنوان نماد صلح و دوستي ايران مطرح شده، برعهدهي كدام بخش است؟ چه دليلي دارد كه مديران مجموعههاي فرهنگي و تاريخي پس از تغيير، آنچه را كه تصور ميكنند، به دورهي مسؤوليتشان متعلق است، با خود منتقل كنند؟!
انتهاي پيام
نظرات